ویرگول
ورودثبت نام
مانیا جلالی مقدم
مانیا جلالی مقدم
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

ایدز و فرشته HIV مثبت

یک روز ساده

تا حالا بچه معصومی که ایدز داشته باشه رو دیدید؟

ساعت حدودای ۱۰ صبح بود که مشغول پرونده مریض‌ها و شمردن داروهای موجودی مصرفی کلینیک بودم. یهو در اتاق رو زدن و یک خانم تپل و قد کوتاه همراه یه پسر بچه ۶ ساله وارد شدن. تصور کنین حضرت یوسف اومده تو اتاق. نمیدونین چقدر زیبا بود این بچه !!! زیبا نبود فرشته بود !!! اسمش مرتضی بود. عین یه فرشته بود!!

تحریریه وج‌ورد
تحریریه وج‌ورد


اول حواسم فقط رفت سمت زیبایی این پسربچه. خانمی که همراه مرتضی بود خودش رو معرفی کرد و فهمیدم از مربی‌های مددکاری بهزیستیه که همراه بچه اومده و می‌خواد برای بچه دارو بگیره.

حتماً میپرسید داروی چی؟ بله! داروی ایدز.

به قول نسل جدیدیا داغون شدم. چنان زدم زیر گریه که بچه موند و تعجب کرد. اون نمیدونست من چمه!

حتی نمیدونست خودش چِشِه. می‌گفت خاله صورتم پر از این قرمزاس. نگاه کردم دیدم صورتش پر از آکنه‌های وحشتناک شده. می‌گفت خاله بی‌حالم و من هی زار میزدم تا بلاخره پزشک کلینیک اومد و من رو از اتاق بردن بیرون.

ایدز را جدی بگیریم!

رفتم توی فکر که چرا بعضی از ما آدما با خودخواهی و ندونم کاریامون، خودمون و اطرافیانمون و در نهایت موجودی که از وجود ما به وجود میاد رو توی زحمت و گرفتاری می‌ندازیم.

مرتضی فرزند یک مادر HIV مثبت بود و اومده بود دارو بگیره. آخه توی کلینیک‌های بیماری‌های رفتاری، داروی ایدز رایگان توزیع میشه. مادر مرتضی علی‌رغم دونستن این مساله دارو نخورده بود، آمپول موقع زایمانش رو نزده بود و به بچه شیر داده بود و حالا هم رفته بود توی خیابونای تهران و ناپدید شده بود. بهزیستی مونده بود با پسرش!!

لطفاً بیشتر در مورد ایدز مطالعه کنیم!

واقعاً ما چقدر آدم‌های توی خیابون‌ها رو می‌شناسیم؟

ایدز بیماری ناپیداییه که هیچکسی از ظاهر نمیتونه بفهمه که مبتلا هست یا نه. و حالا توی خیابون‌های این شهر شلوغ چند تا از این مردها و زن‌ها هست خدا عالمه!.

و ما هم بی هیج فکری نزدیک می‌شیم و رابطه برقرار می‌کنیم و …

لطفاً بیشتر فکر کنی و بیشتر در مورد ایدز و ویروس HIV مطالعه کنیم.

برای خوندن یادداشت‌های بیشتر وج‌ورد رو کلیک کنید.

ایدزبهداشتبیماریسلامتhiv
کارشناس کپی‌رایتینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید