این مطلب قسمتی از پیش گفتار کتاب تاریخچه تقریبا همه چیز اثر آقای بیل بریسون هست . به نظرم جالب اومد و به خودم گفتم بهتره به اشتراک بزارمش. امیدوارم مفید واقع بشه .
از میان میلیار ها میلیارد انواع موجودات زنده ای که از آغاز زمان تا کنون پای به عرصه هستی نهاده اند, اغلب شان _99/99 درصد_ دیگر وجود ندارند!
عمر هر گونه ی زنده در کره ی زمین به طور متوسط فقط چیزی در حدود چهار میلیون سال ادامه پیدا میکند , به همین علت اگر بخواهی چهار میلیون سال در عرصه ی خاک حضور داشته باشی باید همانند اتم های تشکیل دهنده ی خودت ناپایدار و تغییر پذیر شوی . باید برای تغییر دادن همه چیز در وجود خودت _ شکل , اندازه , رنگ , خویشاوندی گونه ای , همه چیز_ آماده شوی و این کار را بارها و بارها انجام دهی . به زبان آوردن این سخن بسی آسان تر است تا عملی کردن آن, زیرا فرایند تغییر, فرایندی تصادفی است . خارج شدن از گلبول اتمی و پروتوپلاسمایی آغازین و رسیدن به مرحله ی انسان صاحب آگاهی و راست قامت امروزی , مستلزم آن بوده است که تو صفات جدید را بار ها و بارها و به روشی دقیقا زمانی بندی شده در یک دوره ی فوق العاده طولانی دستخوش جهش کنی . بنابر این در ۳/۸ میلیارد سال گذشته تو از اکسیژن متنفر شده ای و سپس به گرد آن حلقه زده ای , صاحب باله و دست و پا و بادبان های مطمئن شده ای , تخم گذاشته ای , با زبان دوشاخه ات هوا را به حرکت درآورده ای , صاحب موهای لخت و براق شده ای , پشمالو شده ای , در زیر زمین زندگی کرده ای , روی درخت زندگی کرده ای , جثه ای به بزرگی گوزن داشته ای یا همچون موش کوچک بوده ای , و میلیون ها چیز دیگر .
کوچک ترین انحراف از هر یک از جابه جایی ها و تغییرات تکاملی, کافی بود که امروزه مشغول لیسیدن جلبک های آویخته از دیوار غار ها باشی یا همچو فیل دریایی بر ساحلی سنگی ولو شده باشی یا هوا را از سوراخی بر فرق سرت بیرون دهی و برای به چنگ آوردن یک مشت کرم ماسه زی و پر کردن دهانت تا عمق بیست متری دریا پایین بروی.
تو نه فقط آنقدر خوش بخت بوده ای که از روزگاران بسیار کهن به یک شاخه ی تکاملی مناسب تعلق داشتی بلکه در عین حال از دیدگاه نیاکان شخصی ات بی نهایت _ یا بهتر است بگوییم به طرزی معجزه آسا_ خوش بخت بوده ای. به این نکته توجه کن که در یک دوره ی ۳/۸ میلیارد ساله , دوره ای کهن تر از عمر کوه ها و رود ها و اقیانوس های کره زمین , هر یک از نیاکان پدری و مادری ات از جذابیت کافی برای پیدا کردن یک جفت برای خودش برخوردار بوده و سلامت لازم برای تولید مثل را داشته است و سرنوشت و عوامل محیطی نیز به قدر کافی با او همراه بوده اند که عمر طولانی لازم برای چنین چیزی را در اختیارش گذاشته اند. حتی یکی از نیاکان مستقیمت زیر پا له نشد , از هم دریده نشده , غرق نشد , از گرسنگی نمرد , درمانده نشد , در جایی گیر نیفتاد, بی موقع زخمی نشد , یا به شکلی , از یک عمر کوشش و جستجو برای تحویل قطره ی کوچکی از ماده ی وراثتی خود به شریک و جفتش در لحظه ی مناسب و برای ابدی ساختن تنها توالی ترکیب های موروثی که میتوانست _ سر انجام به طرزی حیرت آور و در یک آن _ به پیدایش تو بیانجامد دست برنداشت و منحرف نشد .
به نظر شما این همه چگونه رخ داد ؟
موفق باشید !