خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

رهبری سازمان و شجاعت

این سه مرد چه وجوه مشترکی دارند:

راننده ای که در مسابقات اتومبیل رانی دیتون در سال 1914 رکورد سرعت اتومبیلرانی را شکست،

خلبانی که در جریان جنگ جهانی اول در نبرد علیه آلمان ها بیشترین موفقیت را به دست آورد و مشاور ویژه ی وزیر جنگ که در حادثه سقوط هواپیما در جنگ جهانی دوم به مدت 22 روز در قایقی روی آبهای اقیانوس آرام دوام آورد.

همه آنها در شرایط خطرناکی زندگی کردند. همه آنها شجاعت به خرج دادند، و از اعصابی پولادین رخوردار بودند. اما دست برقضا همه آنها یکی بودند:

کسی به نام ادی ریکن بیکر

رو به رو شدن با چالش ها هرگز برای ادی ریکن بیکر مسئله دشواری نبود. او در هر زمینه ای اعم از جسمانی، ذهنی و اقتصادی از خود شجاعت فراوان نشان می دادن. 12 ساله بود که پدرش مرد. ادی مجبور شد ترک تحصیل کند تا نان بیار خانواده اش باشد. او روزنامه، تخم مرغ و شیر بز می فروخت. در کارخانه های شیشه سازی، آبجوسازی، کفش دوزی و کارگاه ریخته گری کار کرد. وقتی به دوران نوجوانی رسید، مکانیک اتومبیل های مسابقه ای شد و در 22 سالگی به مسابقات اتومبیل رانی روی آورد. دوسال بعد او رکورد جهانی سرعت را در مسابقات اتومبیل رانی شکست.

وقتی آمریکا وارد جنگ جهانی اول شد، ریکن بیکر سعی کرد که وارد نیروی هوایی شود، اما به او گفتند که سنش زیاد است و تحصیلات کافی هم ندارد. در نتیجه او به عنوان راننده استخدام شد و بعد به بالادست های خود صحبت کرد تا او را به دوره های آموزش پرواز بفرستند، با آنکه با سایر کارآموزان دانشگاه دیده ی خلبانی همخوانی چندان نداشت، توانست خلبانی عالی بشود و تا زمانی که جنگ به انتها رسید، او 300 ساعت جنگ هوایی کرده بود ( رکوردی که دست همه خلبانان آمریکایی را از پشت بسته بود) او در 134 رویارویی هوایی با دشمن جان سالم بدر برد، 26 نفر از خلبانان دشمن را از پای درآورد و مدال افتخار، هشت نشان شجاعت نیروهای مسلح و لژیون افتخار فرانسه را از آن خود ساخت بعد به فرماندهی اسکادران هوایی رسید.

شجاعت های او در عملیات هوایی سبب شد که روزنامه ها به او عنوان قهرمان قهرمانان آمریکا را دادند. وقتی از او درباره ی شجاعتش در جنگ سوال کردند، اعتراف کرد که ترسیده بود.

او گفت: شجاعت یعنی کاری را که از آن می ترسید، انجام دهید تا زمانی که نترسید، شجاعتی در کار نیست

بعد از جنگ جهانی اول، این شجاعت به خوبی به قهرمان قهرمانان کمک کرد. او در سال 1933 قائم مقام رئیس شرکت هواپیمایی ایسترن شد، در آن زمان همه شرکت های هواپیمایی با کمک های دولتی روی پای خود ایستاده بودند. اما ریکن بیکر معتقد بود که شرکت های هواپیمایی باید بتوانند هزینه های خود را تامین کنند و به سطح خود کفایی برسند. او در مدت دو سال شرکت هواپیمایی استرن را درآمدزا کرد. ریکن بیکر مدت سی سال رهبری ایسترن را به دست داشت و در سن 73 سالگی بازنشسته شد. ده سال بعد، وقتی فوت کرد، پسرش ویلیام در مورد او نوشت :

پدرم اگر شعاری داشت، آن را از زبانش شنیدم، این بود: من مانند یک گربه وحشی می جنگم.

وقتی به زندگی شخصی مانند ادی ریکن بیکر نگاه می کنید،

در او به وضوح مشاهده می کنید. دیدن شجاعت در قهرمان جنگ امری بسیاری بدیهی است ، اما این شجاعت را در هر رهبر بزرگ دنیای تجارت ، دولت و مقامات دینی نیز مشاهده می کنید، می دانید که رهبر آن تشکیلات تصمیمات شجاعانه ای گرفت است. موقعیت رهبری نیست که به شخص شجاعت می دهد، بلکه این شجاعت است که او را به مقام رهبری می رساند. این همان مطلبی که درباره ی خلبان ادی ریکن بیکر صدق می کرد.

لاری آزبورن در این خصوص می گوید: حیرت انگیزترین نکته درباره ی رهبران فوق العاده موثر این است که آنها وجوه اشتراک چندانی با یکدیگر ندارند. اما این رهبران از یک ویژگی مشترک برخورداند و آن تمایل به ریسک کردن است.

وقتی باید تصمیمات جدی بگیرید، این نکات را درباره ی شجاعت در نظر بگیرید:

1/ شجاعت با نبردی درونی شروع می شود

هر آزمونی که به عنوان رهبر با آن مواجه می شوید، از خود شما شروع می شود. آزمون شجاعت هم تفاوتی در این خصوص ندارد. همانطور که شلدون کوپ متخصص روان درمانی می گوید:

همه نبردهای بزرگ در ضمیر انسان صورت می گیرد

شجاعت به معنای نبود ترس نیست، بلکه به معنای انجام دادن کارهایی است که از آن می ترسید.

شجاعت یعنی قدرت رها کردن شناخته ها و قدم گذاری به سرزمینی ناشناخته، ریکن بیکر چنین کسی بود و شما هم می توانید چنین باشید

2/ شجاعت به معنای درست کردن شرایط و امور است نه سمبل کردن آنها

مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش حقوق مدنی، می گفت: معیار تنهایی یک مرد این که در شرایط راحتی کجا ایستاده است، بلکه مهم این است که او د رچالش ها و گرفتاری ها از چه مواضعی پیروی می کند.

رهبران بزرگ از مهارت های انسانی خوبی برخوردارند. آنها می توانند اشخاص را بر آن دارند که با یکدیگر تن به همکاری بدهند و با هم کار کنند. یا این حال اگر لازم باشد، آنها موضع گیری هم می کنند.

شجاعت با اصول سرو کار دارد، نه با ادراک و برداشت. اگر ندانید که باید در برابر چه عواملی بایستید، اگر عزم جزم و اعتقاد راسخ نداشته باشید که کاری را انجام بدهید، رهبر شایسته ای نیستید.

3/ شجاعت یک رهبر الهام بخش تعهد در پیروان است

بیلی گرام، روحانی مسیحی، می گوید:

شجاعت واگیر دار است.

وقتی یک مرد شجاع در صف مقدم می ایستد، پیروان او هم شجاعت پیدا می کنند.

وقتی کسی شجاعتی نشان می دهد، دیگران هم تشویق می شوند، اما وقتی رهبر شجاعت نشان می دهد، دیگران الهام می گیرند و این خود سببی می شود که دیگران بخواهند از او تبعیت کنند. دوست من جیم ملادو می گوید :

رهبری ابراز شجاعتی است که دیگران را به انجام کارهای درست وا می دارد.

4/ زندگی شما به نسبت شجاعتی که دارید پیشرفت می کند

ترس رهبر را محدود می کند. تاسیتوس مورخ می نوشت: میل به ایمنی سد راه انجام کارهای بزرگ است.

اما شجاعت تاثیر معکوس دارد، درها را می گشاید و این یکی از امتیازات بزرگ آن است شاید به همین دلیل است که جان هنری نیومن، روحانی انگلیسی، می گوید: از این نترس که زندگی شما روزی به پایان می رسد، از آن بترسید که هرگز زندگیتان را آغاز نکنید.

شجاعت نه تنها به شما شروع خوبی می دهد، بلکه آینده بهتری را برای شما تامین می کند.

جالب اینجاست کسانی که شجاعت آن را ندارند که دسته به ریسک بزنند و آنهایی که این شجاعت را دارند، ترس مشابهی را در زندگی تجربه می کنند. تنها تفاوت آن این است که آنهایی که از فرصت ها استفاد نمی کنند، نگران مسایل جزیی و پیش پا افتاده هستند. اگر قرار است بر هراس ها و تردیدهای خود غلبه کنید، باید دل به دریا بزنید.

النور روزولت می گفت: هرجا که در برابر ترس می ایستید، به توانمندی، شجاعت و اعتماد به نفس می رسید. شما قادرید به خود بگویید که من این ترس را پشت سر گذاشتم و ترس بعدی را هم پشت سر خواهم گذاشت. باید کارهایی را که خود را عاجز از انجام آنها می بینید، انجام دهید.

چگونه با ترس رو به رو می شوید؟

آیا به استقبال ترس می روید؟

آیا قدری در موضع امن و راحت خود فرو رفته اید که حتی ترس را احساس نمی کنید؟

چه تغییراتی باید پیدا کنید تا شجاعت را به زندگی خود راه دهید؟

منبع :کتاب صفت های بایسته یک رهبر اثر جان مکسول

رهبری کوچینگ رهبری کوچینگ توسعه فردی و کسب و کار

mansourehmoshirian

من منصوره مشیریان یک کوچ هستم. هنرم توی زندگی اینه که انسانها را به سمت شکوفایی هدایت کنم

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید