پراکسیس(Praxis) به معنی جد و جهد طبیعی یا نفسانیای است که منتهی به حصول نتیجه گردد. پراکسیس را به معنی کیفیت وجود نیز به کار بردهاند و در این مورد از آن به ملکه یا عادت تعبیر میکنند.
#سارتر گوید: عمل کاشف وجود است، و موضوع بحث ما عمل (پراکسیس) است، از این جهت که سازنده تاریخ و مؤثر در آن است.
لفظ Apraxie در اصطلاح روانشناسان به معنی کسی است که با وجود تندرستی، قادر به انجام اعمال عادی نباشد.
برنشتاین توجه به پراکسیس و عمل را عنصر مشترک در مکاتب فلسفی مهم معاصر معرفی میکند.
معنای پراکسیس (praxis) در آثار #ارسطو فعالیتی است که تنها در جامعه انسانی، واقعیت یافتنی است یعنی در جایی که زبان فراگرفته شده و بکاربسته میشود.