شما یک محصول را طراحی نمی کنید، بلکه تعامل با کاربر را طراحی می کنید. اولگا بویچوک
همیشه در مرکز همه تعاریف موجود از طراحی تجربه کاربری، به ویژه محصولات دیجیتال، کلمه کاربر یا انسانی وجود دارد که قرار است از محصول، استفاده کند. به عنوان مثال، تعریف ارائه شده توسط ویکی پدیا به شرح زیر است:
تجربه کاربر یا UX عبارت است از احساسات و نگرش های یک شخص در مورد استفاده از یک محصول، سیستم یا خدمات خاص.
یا تعریف گروه نیلسن نورمن:
تجربه کاربر شامل همه جنبه های تعامل کاربر نهایی، با شرکت، خدمات و محصولات آن شرکت است.
به همین دلیل است که طراح تجربه کاربری باید کاربر را درک کند تا محصولی باکیفیت طراحی کند و اینجاست که دانش روانشناسی در طراحی UX بسیار اهمیت پیدا می کند.
در این مقاله قصد دارم نگاهی به چند پدیده اساسی روانشناختی و نحوه استفاده طراحان از این پدیده ها به صورت کاملا عملی داشته باشم. آماده باشید چون قرار است این مقاله بسیار جذاب باشد.
اصل حداقل تلاش بسیار ساده و قابل توضیح است: مردم به دنبال راه هایی هستند تا با کمترین تلاش ممکن وظایف خود را انجام دهند. این اصل نه تنها برای مردم بلکه برای حیوانات و حتی ماشین ها نیز صدق می کند، ساده ترین الگوریتم همیشه جذاب ترین الگوریتم است. به عنوان مثال، اگر دو مسیر دارید که شما را از جایی به مکان دیگر می رساند و در صورتی که هر دو به یک اندازه ایمن باشند، شما حتما مسیر کوتاه تر را انتخاب می کنید.
1- هنگامی که مجبورید درباره نحوه انجام یک فرایند، کاربرتان را راهنمایی کنید به جای ارائه مقالات فنی و طولانی، می توانید یک نمونه نمایشی یا از یک مدل آزمایشی استفاده کنید.
2. هنگامی که قرار است موضوعی را در قالب متن توضیح دهید، اطمینان حاصل کنید که این متن تا حد امکان مختصر و حاوی همه اطلاعات معنی دار و مهم باشد. فضا را با جزئیات یا کلمات غیر ضروری شلوغ نکنید.
3. اگر اطلاعات مشابه زیادی وجود دارد، از گروه بندی استفاده کنید. گروه ها بزرگ هستند؟ از مرتب سازی و فیلتر کردن استفاده کنید. داشتن یک نوار جستجو ایده خوبی است. به عنوان مثال، اگر در وب سایت خود یک صفحه وبلاگ دارید که حاوی مقالات زیادی است، آن ها را بر اساس موضوعات گروه بندی کنید. می توانید، پیاده سازی مرتب سازی یا فیلتر کردن بر اساس تاریخ را در نظر بگیرید. علاوه بر این، نوار جستجو به کاربران شما فرصتی می دهد تا به راحتی و به سرعت آنچه را که بدنبال آن هستند، پیدا کنند.
4. اطمینان حاصل کنید که کاربران به خوبی می دانند چه چیزی را می توانند کلیک کنند و چه المان هایی قابل کلیک کردن نیستند. دکمه ها و پیوندهای درون متنی باید شبیه دکمه باشند. اگر تصاویر قابل کلیک هستند حتما با المان های بصری آن را نشان دهید.
5. ممکن است استفاده از فونت های تزئینی بسیار جذاب به نظر برسد، اما لازم است مطمئن شوید فونتی که استفاده کرده اید، خوانا است. به عنوان مثال، به فونت زیر نگاه کنید.
آیا رمزگشایی این متن ساده است؟
مراقب اندازه فونت، کنتراست و رنگ آن باشید. ابزارهای زیادی برای تست متن به لحاظ سایز و کنتراست وجود دارد. من بیشتر از Colorsafe. و Usecontrast استفاده می کنم.
اصل عادت دائمی بیان می کند که افراد هنگام انجام یک کار یا وظیفه، به حافظه و عادت خود تکیه می کنند. به عنوان مثال، اگر زیاد مسافرت می کنید، می دانید که ابتدا برای ورود به فرودگاه چمدانتان را رها می کنید تا بازرسی شوید، بعد از بررسی امنیتی، چمدانتان را تحویل بار می دهید و بلیط را تحویل می گیرید، و سپس برای سوار شدن، به گیت نزدیک می شوید. اگر به هر دلیلی به فرودگاه رسیدید و کل فرایند نه با ورود، بلکه با تحویل بار، آغاز شد، گیج و عصبانی می شوید. همین امر در مورد کاربران وب سایت و برنامه های تلفن همراه نیز صدق می کند، آن ها می خواهند همه چیز همانطور که انتظار دارند، باشد.
1. از تلاش برای طراحی جذاب، ناامید نشوید اما سعی کنید با خلاقیت بیش از حد، فراتر از پیش فرض های ذهنی کاربر، عمل نکنید. به طور مثال Footer سایت را همیشه در انتهای صفحات وبسایت نگه دارید.
2. خیلی مهم است که ناوبری را ساده نگه دارید تا کاربر بتواند بعد از یک یا دو بار استفاده از محصول شما، ناوبری را یاد بگیرد. همه صفحات ضروری باید با یک کلیک از صفحه اصلی فاصله داشته باشند. در واقع، این نه تنها برای تجربه کاربر بلکه برای SEO محصول نیز، مفید است.
انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و انسان امروز، در قرن 21 و در عصر اینترنت بیشتر از همیشه این ویژگی ذاتی خود را با استفاده از شبکه های اجتماعی، نشان داده است. مردم می خواهند اجتماعی باشند و برای دستیابی به این هدف به فناوری بسیار وابسته هستند. آن ها از فناوری استفاده می کنند تا احساس کنند در جامعه، پذیرفته شده اند.
1- قطعا لازم است در وبسایت یا محصولتان، دکمه هایی برای ارتباط با شبکه های اجتماعی قرار دهید. اگر محتوایی ارائه کرده اید لازم است، دکمه هایی برای اشتراک گذاری و ارسال، در نظر بگیرید. به این ترتیب، اگر کاربر از مطالعه محتوای شما لذت برده باشد، می تواند آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارد یا نظرش را برای شما ارسال کند.
2- اجازه دهید مردم محصول شما را ارزیابی و رتبه بندی کنند. این ویژگی باعث می شود تعامل کاربران با شما افزایش یابد و مردم درباره شما کنجکاوتر شوند.
همه مردم به احساس هویت و تعلق نیاز دارند. به همین دلیل برخی از اپلیکیشن ها به کاربرانشان اجازه می دهند صفحات را شخصی سازی کنند، تصاویر دلخواهشان را برای پس زمینه انتخاب کنند یا حالت های مختلف را برای نمایش صفحات انتخاب کنند تا کاربرانشان احساس متفاوت بودن و کنترل داشته باشند. در محصولاتی که بر پایه گیمیفیکیشن طراحی شده اند، مردم تلاش می کنند، مدال ها و جوایز را دریافت کنند تا احساس برتری و قدرت کنند و در میان رقیبانشان برجسته و شناخته شوند.
این اتفاق درباره برندها نیز صادق است. اکثر ما ترجیح می دهیم از محصولات یک برند خاص در جنبه های مختلف زندگیمان، استفاده کنیم. به عنوان مثال من ترجیح می دهم از محصولات گوگل استفاده کنم، در محصولات ورزشی محصولات آدیداس را ترجیح می دهم و ... در واقع، مردم دوست دارند خود را با مارک های تجاری مرتبط کنند زیرا به آنها احساس هویت می دهد.
1- برند شرکت خود را توسعه دهید. از رنگ ها، لوگوها، پیام ها و شعارهای منحصر به فرد، برای تأکید بر منحصر به فرد بودن نام تجاری تان استفاده کنید. عکس هایی که خودتان گرفته اید را برای نمایش محصولتان به کار ببرید. خبرنامه ها یا تخفیف های ایمیلی برای مخاطبانتان ارسال کنید و نام تجاریتان را یادآوری کنید. مهمتر از همه، خود را به عنوان یک برند منحصر به فرد معرفی کنید: ارزش منحصر به فردی که به کاربرانتان ارائه می دهید، چیست؟
2- نشان دهید به کاربرانتان اهمیت می دهید. در هر مرحله از تجربه کاربر، به آنها بازخورد دهید: "این تصویر با موفقیت ذخیره شد" یا "درخواست شما ارسال شده است"
3- فراموش نکنید از کاربرانتان بازخورد بگیرید. یک فرم ایجاد کنید و از آن ها بپرسید "به تجربه خود در وب سایت ما چه امتیاز می دهید؟ چگونه می توانیم تجربه شما را بهتر کنیم؟" البته مطمئن شوید که این فرم آزاردهنده نیست، کاربر باید به راحتی بتواند آن را ببندد و یا پاسخ دهد. خیلی اهمیت دارد که چه زمانی و چطور این فرم را به کاربر نمایش می دهید. در بهترین حالت، به کاربران خود نوعی پاداش برای دادن بازخورد پیشنهاد دهید، به عنوان مثال یک تخفیف در خرید از فروشگاه یا یک بازی رایگان در یک اپلیکیشن بازی.
آیا تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که احساسات مسری هستند؟ اگر فردی که دوستش دارید با صدای بلند بخندد، شما هم لبخند می زنید. اگر بازیگر یک فیلم بسیار خوب گریه کند، شما ناراحت می شوید. این روانشناسی طراحی تجربه کاربری و انسان است. ما به طور ناخودآگاه احساسات و رفتارهای دیگران را، به ویژه افرادی که دوست داریم، تکرار می کنیم.
با استفاده از شیوه های مختلف می توانید ویدئوهای تاثیر گذار، برای خدماتی که ارائه می دهید بسازید تا نشان دهید خدماتتان چقدر می توانند، موثر باشند.
مطالعات روانشناختی متعددی ثابت کرده است، افراد زیبا و چیزهای زیبا همیشه محبوب تر از افراد غیر جذاب هستند. مردم کتاب ها را از روی جلدشان انتخاب می کنند. مکان های زیبا را برای سفر، خانه های زیبا را برای زندگی و لباس های زیبا را برای پوشیدن انتخاب می کنند. افراد کمی می توانند نسبت به زیبایی به اعتنا باشند. البته مفهوم "زیبا" اغلب با کلمات گران، موفق و با کیفیت بالا، همراه است.
مفهوم زیبایی کاملاً ذهنی است و در روانشناسی طراحی وب، زیبایی به رابط کاربری مربوط می شود.
1. یک سیستم طراحی ایجاد کنید و به دقت از آن پیروی کنید. فونت ها، رنگ ها، سبک دکمه ها، عناصر ناوبری و نمادها، بسیار اهمیت دارند.
2. به ترندها و روند بازار در این حیطه اهمیت دهید. سبکی که به طور مثال در 10 سال گذشته، عملکرد خوبی به لحاظ زیبایی شناسی داشته است، ممکن است امروز قدیمی و کسل کننده باشد.
3. در پلتفرم های طراحی، مانند Dribble Behance یا Muzli به دنبال الهام باشید.
"شماره جادویی هفت، به علاوه یا منهای دو: برخی از محدودیت ها در ظرفیت ما برای پردازش اطلاعات" یک مقاله روانشناسی است که توسط جورج میلر، روانشناس شناختی در دانشگاه هاروارد منتشر شده است. طبق این مقاله، یک فرد می تواند از پنج تا نه چیز را در حافظه کوتاه مدت خود نگه دارد. قانون "هفت به علاوه یا منهای دو" به عنوان قانون میلر نیز شناخته می شود.
1. مردم را وادار به حفظ کردن محتوای طولانی و بیشتر از حد توانشان نکنید. اگر وب سایت شما یک فروشگاه آنلاین است، باید از پنج تا نه محصول در هر صفحه، داشته باشید. اگر یک بازی را توسعه می دهید، مردم را مجبور به تمرکز همزمان بر روی بیشتر از هفت مورد نکنید. اگر بنا به دلایلی مجبورید بهتر است موارد مشابه را گروه بندی کنید.
2. اگر مجبورید اطلاعات زیادی در اختیار کاربر قرار دهید، آن ها را به تدریج افشا کنید. یک فرایند طولانی را به مراحل مجزا تقسیم کنید. به عنوان مثال، هنگام ثبت نام کاربر، همه اطلاعات را در یک صفحه نمایش ندهید، آن ها را به چند مرحله تقسیم کنید.
همه مردم اشتباه می کنند. اشتباهات طیف گسترده ای از احساسات را در ذهن افراد ایجاد می کند، عمدتا منفی، از غم و اندوه تا تعلل و بی تفاوتی. صرف نظر از شدتشان، یک اشتباه همچنان یک اشتباه است و آزاردهنده.
سناریوهای ضد شهودی، نامشخص یا گمراه کننده ای وجود دارند که مانع از دستیابی افراد به اهداف خود، در استفاده از یک محصول می شوند. به عنوان مثال، یک فروشگاه آنلاین لوازم خانگی وجود دارد که من محصولاتش را خیلی دوست دارم اما هر بار که سفارشی را ثبت می کنم، با یک مشکل خاص روبرو می شوم. پس از پرداخت آنلاین، باید شماره سفارش را در توضیحات پرداخت درج کنم، اما این شماره به راحتی در دسترس نیست. و من هربار برای پیدا کردنش دچار مشکل می شوم. همیشه به دنبال وبسایت بهتری برای خرید اینگونه محصولات هستم.
1. بهتر است همه سناریوها و جاهایی که ممکن است کاربر اشتباه کند را پیش بینی کنید و راهکارهای مختلفی برای جلوگیری از آن ها در نظر بگیرید. ساده ترین راه کشف این موارد انجام تست کاربردپذیری است.
2. در صورت انجام برخی اقدامات جدی، مانند رزرو بلیط هواپیما یا ارسال پول، باید از کاربر تایید بگیرید. این می تواند یک پنجره ساده با عبارت " آیا مطمئن هستید می خواهید ادامه دهید؟ " باشد.
3. از دکمه "Undo" غافل نشوید. امکان لغو اقدامات اخیر، به کاربر احساس کنترل می دهد، این احساس از مهمترین اصول تجربه کاربری قدرتمند است.
4. اگر اشتباهی رخ داد، کاربر را از آن مطلع کنید و توضیح دهید که دقیقا چه خطایی رخ داده است و برای رفع آن باید چه اقداماتی انجام شود.
به طور معمول، مدت زمان تمرکز و توجه یک فرد بزرگسال از ده تا بیست دقیقه است. پس از این مدت کوتاه، افراد تمایل دارند تمرکز خود را از دست بدهند. وظیفه طراح تجربه کاربر، جلب توجه کاربران و حفظ آن برای مدت زمان مورد نیاز است. برای انجام این کار، شما باید حواس پرتی ها را کاهش دهید و با استفاده از روش های مختلف از یکنواختی در ارائه اطلاعات، دوری کنید.
1. از پنجره ها، بنرها یا صداها، برای جلب توجه کاربر استفاده نکنید. بسیار آزار دهنده خواهد بود اگر کاربر بعد از باز کردن یک وبسایت مورد حمله چندین پنجره بازشو، صداها، پنجره های چت بات، اعلان ها، بنرهای تخفیف و پیشنهادات چشمگیر قرار گیرید.
2. محصول شما باید برجسته باشد، مردم به چیزهای جدید جذب می شوند اما این نکته را فراموش نکنید که زیبایی باید با عملکرد و پیش فرض های ذهنی کاربر همسو باشد.
3. برای اینکه کاربران متمرکز بمانند، باید بدانند، آغاز و پایان فرایندی که در آن شرکت می کنند، کجاست. خیلی خوب است اگر کاربر برای رسیدن به یک هدف، فرایندی را انجام می دهد، از قدم های بعدی آگاه شود.
باید بدانید که در طراحی محصول، همه چیز درباره روانشناسی انسان است. شما محصول را طراحی نمی کنید بلکه تعامل با کاربر را طراحی می کنید. به همین دلیل است که باید کاربرانمان، ماهیت انسانی آن ها، گرایش ها، نقاط ضعف، نقاط قوت و ترس های آن ها را بشناسیم.
نه اصل روانشناسی را در نظر داشته باشید، مادامی که محصولی را طراحی می کنید و در تمام مراحل، تست های کاربری و تحقیقات را انجام دهید تا محصولی تاثیر گذار طراحی کنید.