marjan vafaie
marjan vafaie
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

مرگ تا عشق و زندگی



فاصله مرگ تا عشق ! در چشم های مرگ، عشق و زندگی تابیده به هم ! تنیده در هم ! هر چه نزدیک تر ٬در هم پیچیده تر !تارو پود ابریشم ، باران می بارد در هوای شرجی نزدیک پکن ! طاق های مورب چوبی ٬پیله های ابریشم ٬کارگران چینی در اتاق تاریک و نمناک پیله ها را باز می کنند و از چهار سو نخها را می کشند ! نخها ! نخها ! نخ های مقاوم ِتابیده در هم .پارچه های ابریشم !…باران می بارد! "می -هووی" لبخند میزند ! نمی توانم حدس بزنم چند ساله است.لبخند میزنم .سیگارم را روشن می کنم . از او معنای نامش را می پرسم ؛ “ خرد زیبا” .. با کمک “ خرد زیبا” یک دستمال زنانه ابریشمی برمیدارم ، ابریشم سفید با لبه هایی کنگره دار به رنگ بژ !


برف می آید، خانه خیابان دربند! پنجره آشپزخانه را باز می کنم .چشم هایم را می بندم . کوه های شمیران چسبیده به من .من چسبیده به میز آشپزخانه ، لپ تاپ روشن چسبیده به میز . عکسی از فانوس های قرمز با آویزهای طلایی . زمستان است انگار ،خانم های چشم بادامی در عکس لبخند می زنند . تو تبسمی داری،که به زور لبخند است .

دست هایت در جیب های یک پالتوی جیر مشکی …نگاهت همچنان شیرین و گرم اما کمی معذب …..

It’s complicated!

هوا در گلویم یخ میزند .اشک هایم داغ . تند تند می چکد برف ٫ برف ٫ برف …حوض ، حیاط و درخت های پشت پتجره آشپزخانه سفید ٫سفید روی کنگره های دیوار سیمانی،

به رنگ بژ !


از همان جا یادم هست ! نمی توانم نفس بکشم .دردی که می پیچد . پاییز دوست داشتنی .“ فردای شما با ما” ،

بیلبورد بزرگراه با عکس یک چتر !

فردا ٫ فردا٫ فردا….عقربه ای که می ایستد و عقربه دیگری به آن نزدیک می شود ! به “خرد زیبا” فکر می کنم ! به “تو “و آن پس زمینه ی فانوس های قرمز !مرگ و عشق و زندگی در هم می آمیزد …صدای دستگاه اکو ، بوی تند فرمالین ٫سفید ٫سفید ٫ سفید ….به سقف نگاه می کنم .سفید با حاشیه کنگره دار به رنگ بژ!

#مرجان_وفایی

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید