marjan vafaie·۳ سال پیشچهارشنبه.گل . پراگچهارشنبه . این چهارمین روز چهارشنبه است . عکسی را که یواشکی از یک رستوران در پراگ گرفتم گذاشتم اینجا !بعد میروم سراغ گل های داوودی بنفش پژم…
marjan vafaie·۳ سال پیشسه شنبه. تهران . قرص سبزسه شنبه.خانه ما طبقه ششم است .همچنان «کارگران مشغول کارند».از وقتی قرص های سبز پررنگ و سبز کم رنگ را میخورم .مرتب با در و دیوار تصادف می کن…
marjan vafaie·۳ سال پیشدوشنبه.دکترجکیل و مسترهاید.دوشنبه. دکترجکیل و مِسترهاید.“کارگران مشغول کارند”.کاغذهایم را از روی کانترآشپزخانه ج…
marjan vafaie·۳ سال پیشیکشنبه.برق.سیبل جانیکشنبه.صبح ها دیر بیدار می شوم . امروز با صدای زنگ اس ام اس
marjan vafaie·۳ سال پیششنبه. ماهی .لکهشنبه .نزدیک ظهر بیدار می شوم . ظرف ها در سینک آشپزخانه صدایم می کنند . در دهانم طعمی تلخ و فلزی هست . دیشب شام ماهی درست کردم و هیچکس درست…
marjan vafaie·۳ سال پیشمرگ تا عشق و زندگیفاصله مرگ تا عشق ! در چشم های مرگ، عشق و زندگی تابیده به هم ! تنیده در هم ! هر چه نزدیک تر ٬در هم پیچیده تر !تارو پود ابریشم ، باران می با…
marjan vafaie·۳ سال پیشمتاکارپ چهارمدستم شکسته . آن هم دست راست . استخوان متاکارپ چهارم . آشپزخانه و عطر سیب زمین…