خوب این اولین نوشته من در ویرگوله :) این حجم از بی مخاطب و ناشناس بودن یکجورایی عجیبه! ولی این حس دارم که خیلی زود دوستان جدیدی پیدا خواهم کرد . بعد یکم گشتن در فضای ویرگول ، این داستان کوله پشتی و خود ارزیابی رو خیلی پسندیدم و دوست دارم بخشی از اون باشم ...
وقتی به سال گذشته نگاه میکنید چه تجربیات ارزشمندی بهدست آوردهاید که میخواهید آنها را با خود به سال جدید ببرید؟ تجربیاتی که کمک میکند شما انسان توانمندتری باشید.
*اهمیت دادن به آدم های اطراف بیشتر از همیشه
من دانشجوی پزشکی هستم در یکی از روزهای کارآموزی دچار مسئله ای شدم به نام نیدل استیک شدن که داستانش در این مقال نمیگنجه، ولی بی توجهی و نادیده گرفته شدن از سوی بعضی مسئولینی که باید وظیفه شونو در قبال من انجام میدادن در یکی از روزهای گرم تابستان من رو در حدی ناراحت و غمگین کرد که رفتم در حیاط محوطه بیمارستان زیر یک درخت چنار نشستم و باصدای خیلی بلند گریه کردم . یکی از اون لحظات خاص زندگی من بود . بعد گریه کردن خیلی آروم شدم و با خودم عهد بستم هر آدم سردرگم و کمک لازمی رو که دیدم و فکر کردم میتونم قدمی رو براش بردارم به هیچ وجهی کوتاهی نکنم و نکردم . من همیشه به آدمها اهمیت میدادم ولی حالا ممکنه یکم زیادی گنده کردن به نظر برسه ولی حالت رسالت به خودش گرفته و واقعا بهش متعهد هستم و خواهم ماند. نمیخوام هیشکی مثل اون روزای من سردرگم و گیج و تنها باشه...
*تلاش برای زندگی با کیفیت تر و یک کوچولو به رویاهام نزدیکتر
مجبور شدم خوابگاهم رو عوض کنم و برم یک خوابگاه کثیف و قدیمی که در این مکان نادوست داشتنی که همه چیزش سخت بود حتی بودند افرادی که خصلت دزدی در وجودشون بود وبه هیچ چیز رحم نمیکردن نه کفش و نه حتی قاشقت :) ولی به هر حال زندگی کردم و گذشت و الان چیزی جز تلاش های بی حدم برای بهتر کردن حالم یادم نمیاد .حتی تو اون روزا تلاش کردم و وارد یک تیم دومیدانی شدم و درماده های 1500 و 800 متر هم مسابقه دادم و با همه وجودم تمرین کردم وهر چند حتی به مدال گرفتن نزدیک هم نبودم ولی کی اهمیت میده ، من همه تلاشم کردم و توی یک تیم خفن بودم و کلی دوست پیدا کردم و واقعا سعی میکردم:) سعی میکردم برای یک زندگی بانشاطتر...
کولهی سنگین میتواند نفس ما را درحرکت بگیرد. همیشه هم نباید به هر چیزی چسبید. بنابراین چه چیزهایی را از کولهتان خالی میکنید؟ چه چیزهایی را پشتسر میگذارید که بتوانید سبکتر حرکت کنید؟
اهمال کاری بسه!!!!!
من آدم اهمال کاری هستم . تظاهر میکنم نیستم ولی هستم .من از اونام که ساعت ها وقت برای فراهم کردن بهترین منبع برای مطالعه فلان مبحث میکنم . یوتیوب میرم و ویدیوهای خوب رو دسته بندی میکنم . در بهترین سایت های مربوطه آخرین مقالات رو دانلود و در فایل های نامگذاری شده قرار میدم چون من میخوام خیلی آپدیت و فوق العاده کاربردی درس بخونم :)))))))))))))))))) آیا میخونمشون ؟ در اکثر مواقع نه . خسته ام از این رفتارم و این خلق رو کنار میذارم و برای حلش فکرهای واقعا کاربردی انجام دادم و بسه دیگه بسهههه!
تو دختر کاملی نیستی ،کسی هم فکر نمیکنه هستی ،لزومی هم نداره باشی:)
ممکنه یک آدم هایی توی زندگی ما باشند که ما دوسشون داریم و اونا هم مارو دوست دارن ولی روی مخ همیم ، شاید چون توانایی پذیرش تفاوت های هم رو نداریم و یا هرچی (فکر کنم این ملیح ترین تعریفی بود که میتونستم از آدم های سمی بکنم:) ) من سعی کردم حذفشون کنم و کردم به نوعی ! ولی مجبور شدم صدام رو بالا ببرم و حرفایی بزنم که یکم برای منی که گاهی خیلی برای راضی نگه داشتن آدم ها تلاش میکنم زیادی بود و خیلی به این فکر میکردم که آیا میتونستم به روش دیگه ای حل مسئله کنم و واقعا جالبه که جوابش خیر هست :))) یعنی اینکه بپذیرم من هم حق دارم عصبانی بشم و حرف تلخ دلم بزنم و احتمالا کسی رو هم برنجونم تا این سن و تا این سال طول کشید . آقا تو دختر کاملی نیستی ،کسی هم فکر نمیکنه هستی ،لزومی هم نداره باشی:)
اگر بخواهید به دیگران بگویید که یکی دو تجربه مهم و مثبت را در کولهشان همیشه همراه داشته باشند آن تجربیات چیست؟
اینکه حتی تلاش برای سلامت جسم و روح یک تجربه فوق العادست ... حالا من یک پیشنهاد هم دارم که برای سال 99 یک قدم هایی در همین راستا برداریم . مثلا اپ 30day fitness challenge رو دانلود کنیم و هر روز در حدود 10 دقیقه بیشتر یا کمتر تمرین ورزشی کنیم . و اینکه حدود 5 دقیقه در روز مدیتیشن کنیم که حالا روش هاش رو میشه به سادگی سرچ کرد . همین دوکار ساده که در مجموع کمتر از 20 دقیقه وقت ما رو در روز میگیرن . به عنوان یک تجربه شخصی ، تعهد به این 20 دقیقه ها روی کیفیت زندگی من تاثیر خوبی داشته :))