مریم محمدی
مریم محمدی
خواندن ۷ دقیقه·۵ سال پیش

استارت‌آپ چیست؟ مراحل شکل‌گیری و تکامل یک استارت‌آپ

استارت‌آپ یکی از رایج‌ترین واژگان در دنیای تجارت و کسب و کار است. حتماً پیش آمده که روزی از کارمندی یا انجام دادن کارهای روتین خسته شده باشید. اگر تا به حال به فکر راه اندازی کسب و کار شخصی خودتان افتاده‌اید، احتمالاً این واژه را بارها شنیده‌اید. اما تعریف درست استارت‌آپ با توجه به شرایط کسب و کارهای ایران به چه معناست؟

تعریف استارت‌آپ

برخی، استارت‌آپ را به تمام کسب و کارهایی که حول محور تکنولوژی و فناوری شکل می‌گیرند، تعمیم می‌دهند. برخی دیگر، استارت‌آپ به هرگونه نوآوری کسب و کار نوپایی گفته می‌شود که طی آن ایده‌ای جدید برای ارائه سرویس یا خدمات یا تولید محصولی جدید داده می‌شود. ایده‌ها برای محصولات و خدمات استارت‌آپ‌ها اغلب برای حل مشکلی ارائه می‌شوند. به‌طور مثال سرویس‌های سفارش آنلاین پیک موتوری برای حل مشکل دسترسی به پیک موتوری مطمئن و قابل اطمینان در هر نقطه شهر راه اندازی شده‌اند. کامل‌ترین تعریف استارت‌آپ را استیو بلنک استاد دانشگاه استنفورد ارائه کرده‌است. طبق تعریف پرفسور استیو بلنک، استارت‌آپ سازمانی است که توسط افراد ارزش آفرین برای یافتن مدل جدید کسب کاری (Business Model) مقیاس پذیر و تکرار پذیر راه اندازی می‌شود. در ادامه این مقاله به توصیف این مفاهیم می‌پردازیم.

تفاوت استارت‌آپ با کسب و کارهای سنتی

استارت‌آپ‌ها با کسب و کارهای سنتی سه تفاوت عمده دارند. در زیر به توضیح این سه تفاوت می‌پردازیم.

۱. رشد و توسعه

استارت‌آپ‌ها به صورت مرحله ای رشد کرده و سپس به بلوغ می‌رسند. این بدان معناست که از مرحله پروراندن ایده تا مرحله عملی کردن و پا گرفت کسب و کار نوپا استارت‌آپ‌ها یک سیر تکاملی را طی می‌کنند. اما کسب و کارهای سنتی با تزریق سرمایه، کسب و کار جدید کلید می‌خورد و به مرحله فروش می‌رود. برای مثال اگر شما برای هدف حفظ محیط زیست محصول خاصی تولید کنید، برای آن انواع بازاریابی را نیر انجام دهید و سعی در افزایش آگاهی از محصول خود کنید، مشتریان خود را گسترش دهید و کسب و کارتان روز به روز رشد کند، شما مراحل یک استارت‌آپ را طی کرده‌اید. اما اگر با سرمایه خود، مغازه‌ای اجاره کنید و در آن محصولات مختلف را بفروشید، کسب و کاری که راه انداخته‌اید یک کسب و کار سنتی است.

۲. مقیاس پذیری

همان‌طور که پیش تر در تعریف ذکر کردیم استارت‌آپ‌ها مقیاس پذیر هستند. برخی از افراد مقیاس پذیری و رشد را به جای یکدیگر به کار می‌برند. اما رشد زمانی اتفاق می‌افتد که با توجه به گسترش کسب و کار هم‌زمان نیاز به منابع بیشتری پیدا کنید. در این صورت ضریب درآمد افزایش چشم‌گیری نخواهد داشت و هر دو عامل با یکدیگر رشد داشته‌اند. نمودار هزینه‌ها و درآمد در کسب و کارهای سنتی خطی است. اما هنگامی که یک استارت‌آپ به مقیاس پذیری می‌رسد و در پی درآمد بیشتری است، منابع و هزینه‌های بیشتری متحمل نمی‌شود. این جمله به این معناست که تابع درآمد در نمودار هزینه‌ها و درآمد یک تابع نمایی است. برای مثال شرکت اپل در صورت فروش ۱۰۰ عدد گوشی هوشمند، تنها درآمدی معادل فروش ۱۰۰ تلفن همراه را نخواهد داشت. بلکه به علت امکان خرید از فروشگاه برنامه‌های App Store به درآمد بیشتری خواهد رسید.

۳. ریسک پذیری

استارت‌آپ‌ها اغلب یک روش درآمدزایی ریسک پذیر هستند. چون در هر مرحله ای از آن امکان شکست استارت‌آپ وجود دارد. چرا که استارت‌آپ‌ها دارای ریسک خارجی به علت عدم قطعیت (Uncertainty) دربارهٔ مشتریان، بازار و نیازهای بازار هستند و قبل از آن‌ها کسی مسیری که آن‌ها درصدد طی آن نبوده‌است. برای پیشبرد تنها با آزمون و خطا می‌توان به جلو حرکت کرد و بدون ریسک پذیری نمی‌توان انتظار موفقیت از یک استارت‌آپ را داشت. در چنین شرایطی در صورت شکست استارت‌آپ میزان منابع استفاده شده در توسعه استارت‌آپ برابر با میزان هزینه ای است که به صورت ضرر مشخص می‌شود.

در کسب و کارهای سنتی اغلب ریسک و خطری این چنینی کسب و کار را تهدید نمی‌کند. ریسک در کسب و کارهای سنتی داخلی است چرا که فرد دربارهٔ محاسبه هزینه و مکان و شرایط ممکن است اشتباهی کند و قبل از آن‌ها هزاران نفر این مسیر را رفته اتد. برای مثال یک فروشنده لوازم التحریر مسیری را برای کسب درآمد برنامه‌ریزی می‌کند که سایر فروشندگان لوازم التحریر پیش از او رفته‌اند.

مراحل راه اندازی استارت‌آپ‌ها

برای راه اندازی یک استارت‌آپ موفق قبل از هر چیزی شما نیاز به ایده ای دارید که مشکلی خاص را هدف گرفته باشد. برای مثال نیاز به رفع مشکلات فنی خودرو را در نظر بگیرید. اگر شما ایده ای بدهید که رانندگان بتوانند در نزدیکی خود به سرعت یک تعمیر کار پیدا کنند و مشکل خودرو خود را حل کنند بدون فوت وقت و با کیفیت قابل قبول، ایده شما می‌تواند به سرعت به سمت عملی شدن پیش برود.

۱. نیازسنجی

قبل از ایده دادن راجع به هر آنچه که از ذهنتان می‌گذرد بهتر است کمی تحقیق انجام بدهید. مهم‌ترین قسمت راه اندازی یک استارت‌آپ موفق شناخت نیازهای مردم است. چرا که مردم مشتریان شما خواهند بود. بر طرف شدن نیازهای اساسی افراد در جامعه پر از هرج و مرج امروز رمز موفقیت شما برای راه اندازی استارت‌آپ تان خواهد بود. سرویس‌های آنلاین سفارش غذا را در نظر بگیرید. تا قبل از روی کار آمدن این سرویس‌ها اغلب برای سفارش غذا نیاز بود تا در یک رستوران اشتراک داشته باشید یا به‌طور پیش فرض بدون داشتن منو بدانید چه چیزی می‌خواهید. اما با روی کار آمدن این استارت‌آپ‌ها شما در هر جا می‌توانید بهترین رستوران‌های اطرافتان را به سرعت پیدا کنید و منوی رستوران را مشاهده نمایید.

۲. نمونه اولیه ای از ایده تان را بسازید

اگر در مرحله ایده دادن گیر کنید، هرگز موفق نخواهید شد که استارت‌آپ خود را راه اندازی کنید. هم چنین اگر همواره دنبال پیدا کردن ایده‌های جدید باشید، در این مرحله متوقف خواهید شد. نمونه اولیه ای از ایده خود را توسعه دهید. اگر نیاز به متخصصین IT برای نوشتن یک برنامه دارید فرصت را از دست ندهید. یک تیم کوچک متشکل از متخصصین مورد نیاز برای توسعه محصول خود گرد هم بیاورید و کار خود را شروع کنید. نمونه اولیه ای از ایده خود را اجرا کنید.

۳. محصول اولیه (MVP) را به ۱۰۰ نفر نشان دهید

پس از ساخت نسخه کوچکی از محصول که ارزش آفرین بوده (MVP) و راه حلی برای مشکل است، وقت آن رسیده که بتوانید ۱۰۰ کاربر جذب کنید. حتماً مد نظر داشته باشید که افرادی که برای ارائه محصول خود انتخاب می‌کنید کاملاً ناشناس باشند تا نظر بدون زاویه به شما بدهند. نظر ۱۰۰ نفر به شما دورنمایی از آینده محصول خود و تحلیلی از رفتار کاربر خواهد داد.

۴. توافق شرکا (Co-founders Agreement)

قبل از جذب سرمایه‌گذار و گرفتن هر گونه تصمیمی برای درآمد، سود و ثبت برند و شرکت بهتر است که شرکا (Co-founders) به توافق برسند. این توافق عمدتاً دربارهٔ درصد سهام طرفین، جایگاه شغلی هر یک در سازمان و ثبت برند است. در صورت عدم توافق شرکا یا سپردن این امر مهم به بعد، مشکلات بزرگی که ممکن است باعث از هم پاشیدن استارت‌آپ شود، پیش بیاید.

۵. جذب سرمایه‌گذار

اگر منابع مالی کافی برای راه اندازی استارت‌آپ خود را ندارید بهتر است پس از آماده شدن نمونه اولیه و جذب تعدادی مخاطب به دنبال سرمایه‌گذار باشید. شما می‌توانید برای محصول خود با جلسات توجیهی و دلایل کافی و منطقی سرمایه‌گذار پیدا کرده و شروع به راه اندازی محول خود کنید.

6. راه اندازی محصول

حال وقت آن رسیده تا محصول خود را در هر شرایطی که قرار دارد راه اندازی کنید و در اختیار عموم قرار دهید. در مرحله باید کمال گرایی خود را کنار گذاشته و سریعاً به فکر عرضه باشید. از ویژگی ای استارت‌آپ‌ها این است که در هر مرحله باگ‌های سیستم را می‌توان پیدا کرد و دست به بهبود آن زد؛ بنابراین برای درجا نزنید.

7. کاربران بیشتری جذب کنید

شما باید بتوانید در این مرحله کاربران بیشتری جذب کنید تا بتوانید برای مراحل بعدی استارت‌آپ تان تصمیم‌گیری کنید. اگر تعداد کاربران شما به حد کافی افزایش نیابد، نمی‌توانید داده کافی برای برای تحلیل نمودار رشد خود بدست آورید. سعی کنید تعداد مخاطبانتان با افزایش آگاهی از برند (Brand Awareness) بالا برده تا بتوانید داده مورد نظر خود را برای تحلیل بدست آورید. هم چنین با افزایش تعداد کاربر است که می‌توانید نواقص سیستم خود را متوجه شده و درصدد حل آن برآیید.

۸. چرخش (PIVOT)

اگر پس از راه اندازی محصول متوجه شدید که راهی که رفتید اشتباه بوده و منجر به جذب مخاطب و فروش نشده‌است، در این زمان نیاز به چرخش دارید. پس از دریافت نظرات کاربران و تحلیل‌های فنی و تخصصی، درصدد حل مشکلات و رفع عیب‌های احتمالی سیستم خود برآیید. محصول خود را پس از اعمال تغییرات و به روزرسانی دوباره راه اندازی کنید. در صورت بازگشت شما به کاربران نشان داده‌اید که در حال ارائه محصولی ارزشمند هستید که برطرف کننده نیازهای شما است.

۹. رشد کنید

حال وقت آن رسده که مسیر پیشرفت را ی کنید. شاخص‌های اندازه‌گیری موفقیت و رشد برای خود تعیین کنید. برای برند خود به دنبال افزایش کاربر یا درگیرپذیری باشید. به صورت مداوم تغییرات را رصد کنید. سعی کنید تحلیلی منطقی از عملکرد استارت‌آپ خود بدست آورید.

اگر تمام مراحل ذکر شده را بدون متوقف شدن پیش ببرید، یقیین داشته باشید که در عرصه کسب و کارهای سنتی و مدرن موف خواهید شد. در صورت پیدا کردن مخاطبین بالا یا فروش زیاد می‌توانید مطمئن شوید که افرادی برای خرید سهام تان پیشنهادهای خوبی خواهند داد.

این مطلب اولین بار در وبلاگ فضای کار اشتراکی زاویه منتشر شده است.

استارت‌آپاستارتاپنوآوریارزش آفرینی
مدیر محصول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید