تو خیابون تنها قدم میزنی،
دلت بستنی میخاد،
یاد جمله ای می افتی:
طوری رفتار کن که دوست داری، کسی نمیتونه به تو بگه چیکار کنی!!
بهش گوش میکنی و بستنی به دست با لذت به قدم زدنت ادامه میدی...
میانه های روزه اتاق کاملا روشنه دوست داری که ریسه هاتو به برق بزنی تا از درخشش لذت ببری؛
دوباره..
یاد جمله ای می افتی:
طوری رفتار کن که دوست داری، کسی نمیتونه به تو بگه چیکار کنی!!
اما اگه طی روز که همه جا کاملا روشنه چراغی روشن کنی علاوه بر هزینه های مادی میتونه رو زندگی آیندگان هم تاثیر بزاره.
اینبار نمیتونی فقط به خودت فکر کنی چون مسئله مستقلی نیست که فقط به تو ربط داشته باشه حقی جمعیه!!
تو مهمونی یا داخل جمعی مادر یا پدری به فرزندش که در حال توهین و بی احترامیه اخطار میده و ممکنه باهاش برخورد کنه؛
این جمله برات مرور میشه که پدر و مادر مسئول تربیت بچه هستند و دخالت بیجا میتونه در روند تربیت تاثیر نادرستی بگذاره،
پس دخالت نمیکنی...
تو همسایگی یا کسی از آشناها متوجه میشی که پدر یا مادر به علت مشکلات روانی به بچه آسیب میزنه؛
دیگه نمیتونی بچه رو حق پدر و مادر بدونی که هر کاری دوست دارند روش انجام بدند،
وظیفه خودت میبینی که به کسی اطلاع بدی و از مسئولین مربوطش درخواست رسیدگی کنی و دیگه جملات قبل جوابگو نیست...
میبینی؟!!
موارد و موضوعاتی که میتونی از صحبت ها و جملات استفاده کنی متفاوته.
به مثال ها و جملاتی که میشنوی دقت کن روش فکر کن...
همه چیز برای همه جا مناسب نیست.
اگه اطرافت کسی رو میبینی که میگه تو روابط باید مشکلات همدیگه رو قبول کنیم لزوما برای همه روابط موثر نیست.
شاید ایرادات و مشکلات پارتنر اون مغایر ارزش هاو الویت هاش نیست.
لباس تن من مناسب سایز و سلیقه منه...
تصمیمات و صحبت های من مناسب زندگی و تجربیات منه.
تو باید دنبال راهکار ها و روش زندگی خودت باشی.
چیز هایی که برات ارزش دارند رو پیدا کنی...
ممکنه لحظاتی مسیرمون یکی باشه و بتونیم از تجربیات هم استفاده کنیم اما نه همیشه!!!
مدل رفتاری خودت رو پیدا کن...