Alex Smit
Alex Smit
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

آکادمی جهش‌یافته‌ها قسمت ۳

- ایکاریس! ایکاریس!!
آرام چشمانش را باز می‌کند. در یک لحظه همه چیز را به یاد می‌آورد. با وحشت از روی مبل بلند می‌شود .
- آروم ایکاریس ، آروم !
+ الان باید سر کلاس باشم!
به سمت در اتاق می‌دود. جین جلویش را می‌گیرد.
- ولورین امروز به جات درس می‌ده.
به دیوار کنار در تکیه می دهد. مشتش را به دیوار می‌کوبد. برخلاف همیشه تکه ی فررفته ی دیوار را درست نمی‌کند.
- پرفسور...من...ببخشید.
صدایش از ناامیدی و درد می‌لرزید. پرفسور به سمتش می‌رود. آرام دستش را می‌گیرد. ایکاریس نگاهش را از او می‌دزدد.
- ایکاریس، هیچ کسی نمی‌تونه دوتا کلاس رو با هم درس بده. نباید به خودت سخت بگیری دختر !
ایکاریس بلند می‌شود و به سمت تختش می‌رود. خودش را روی تخت می‌اندازد. پرفسور به جین نگاه می‌کند. جین آرام بیرون می‌رود و در را می‌بندد.

پرفسور چرخ های صندلی را می‌چرخاند و به سمت ایکاریس می‌رود. آرام دستش را روی شانه ی ایکاریس می‌گذارد.
- درسته تنها جهش یافته ی سطح دهی، ولی دلیل نمی‌شه انقدر به خودت سخت بگیری. ایکاریس...

این داستان ادامه دارد...

*این داستان با الهام از مجموعه ی مردان ایکس می باشد.*

alex smit
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید