Alex Smit
Alex Smit
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

آکادمی جهش‌یافته‌ها قسمت ۶

جین آرام تکانش می‌دهد. ناگهان با حالتی وحشت زده از خواب می‌پرد. جین خودش را عقب می‌کشد.

_ آروم! پرفسور صدات کرده، وقتی دیدم تو اتاقت نیستی حدس زدم اینجایی.

جواب نمی‌دهد. ذهنش هنوز درگیر اتفاقات صبح است. فلش را جدا می‌کند و در جیبش می‌گذارد. موقع بیرون رفتن چک می‌کند لوییس در راهرو نباشد. بعد از اتفاقی که دیشب افتاده بود نمی‌توانست در چشمانش نگاه کند. قبل از اینکه متوجه شود جلوی در اتاق پرفسور ایستاده است. دستش را جلو می‌برد تا در بزند اما متوقف می‌شود. آرام نفس عمیقی می‌کشد و لبخند می‌زند و بعد در چوبی بزرگ دفتر پروفسور را باز می‌کند.


*این داستان با الهام از مجموعه ی مردان ایکس می باشد.*

alex smit
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید