مریم تاواتاو
مریم تاواتاو
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

جغرافیای امن

مریم تاواتاو . نویسنده و داستان نویس
مریم تاواتاو . نویسنده و داستان نویس


در ذهن من کلکسیون بزرگی هست از کسانی که از دست دادمشان؛ یکی دونفرشان را با مرگ؛ مابقی اما زنده‌اند و فقط دیگر در مسیر زندگی من سبز نمی‌شوند. شاید هم یاد گرفته‌ام جوری راهم را کج کنم که چشم در چشم هیچ‌کدامشان نشوم؛ اسمش را گذشته‌ام جغرافیای امن؛ مجموعه‌ای از تمام مسیرهایی که دیگر مرا به آن‌ها نمی‌رساند؛ و این حتما با نقشه توپوگرافی شهرها و استان‌ها فرق دارد. حالا من نقشه‌ی تازه‌ای را در ذهنم کشیده‌ام که نبودنِ خودم را در کنار آن‌هایی تصور می‌کنم که روزگاری تنها دلخوشی‌ام فقط چند‌ دقیقه بیشتر دیدنشان بود؛ نه برای این‌که نامشان را از تاریخِ زندگیم حذف کنم. لااقل این روزها خوب می‌دانم جغرافیا، محوکننده‌ی هیچ گذشته‌ای نیست. فقط نمی‌خواهم‌ این رنج تاریخی را مثل یک صلیب با خودم حمل کنم. دیگر نمی‌خواهم کشتزار حاصلخیزی باشم برای بذرهای روابط اشتباه، اعتمادهای بی‌پشتوانه، برای محتمل‌ترین امکان در وقوعِ بی‌معرفتی.
در عوض هنوز چشمم به در است؛ زمین و زمان را می‌جورم برای آن‌هایی که ارزش انسان را در این دنیای آشفته، در این روزگار پرالتهاب می‌دانند. من برای تو از انسانی می‌گویم که زنجیرِ اسارتش را زمین گذاشته اما هنوز به جای زخم‌های روحش خیره می‌شود؛ دیگر نمی‌خواهد گذشته را دور بیندازد. گذشته و آن زخم‌ها را پذیرفته. فقط برای چکش‌به‌دستانی که می‌خواهند با میخِ بی‌مهری و بی‌اعتنایی، روحش را به تخته سنگِ حقارت بکوبند جایی ندارد؛ حالا وظیفه‌ی مهم‌تری بردوش می‌کشد و آن، نگه‌داری از روحی خسته است؛ ‌تیمار‌کردن زخم‌هایی است که دٓلٓمه بسته و تاب جراحت تازه‌ای ندارد. این تازه‌ از جنگ‌برگشته، دستش را به چشمه‌ی زندگی زده، حالا سلول به سلول منتظر است برای آن‌هایی که در دستانشان جز مهر و عشق چیز دیگری نیست......

نویسنده :مریم تاواتاو

مسیر زندگیکلکسیون
نویسنده . داستان نویس tavatavmaryam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید