مریم تاواتاو
مریم تاواتاو
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

درباره عنکبوت؛ قاتل زنجیره ای زنان خیابانی در مشهد

یادداشت های مریم تاواتاو ( نویسنده و منتقد ادبی )
یادداشت های مریم تاواتاو ( نویسنده و منتقد ادبی )


یادداشت درباره فیلم "عنکبوت" به کارگردانی "ابراهیم ایرج زاد"
چاپ شده در روزنامه سازندگی در تاریخ 1401.02.21
نویسنده یادداشت : مریم تاواتاو (منتقد)

تارهای سستِ عنکبوت
فیلم "عنکبوت" به کارگردانی "ابراهیم ایرج زاد" درباره "سعید حنایی" قاتل زنجیره ای زنان خیابانی در مشهد است. عنکبوت، دست روی یکی از پیچیده ترین پرونده های جنایی در سه دهه اخیر گذاشته و از حیثِ سوژه و قابلیت پرداخت داستانی و سینمایی، انتخاب جذابی به نظر می رسد. سعید حنایی، مردی بود که از بی اخلاقی جامعه به تنگ آمد و قصد داشت با کشتن زنان خیابانی، شخصا باعث کاهش فساد شود .
پیش از آن که عنکبوت را از دسته فیلم‌های خوب یا بد دانست باید گفت که پرونده قاتلان زنجیره ای از مواردی است که یک نوع جذابیت ذاتی در جلب نظر افراد با خود حمل می کند. چه وقتی در شکل رمان بازگو می شود و چه زمانی که روی پرده سینما می رود، مخاطب را کنجکاو می کند که با قصه همراه شود و از ماجرا سردربیاورد. شاید به این دلیل که قاتلان سریالی، انگیزه های روانی را در پشت قتل-هایشان پنهان کرده اند و لذت کشف این عوامل، باعث می شود که تماشاگر با اشتیاق با اثر هنری همراه شود. از طرفی، ترس و دلهره ای که در ماجراهای این چنینی پنهان شده، تعلیقی بی نظیر به وجود می آورد. اما این فقط ابتدای ماجراست؛ اگر سازنده یک فیلم نتواند تصویری قابل باور از لایه های عمیق و پنهانِ شخصیت ضداجتماعی ارائه دهد، به راحتی رضایت مخاطب را از دست خواهد داد؛ اتفاقی که در فیلم عنکبوت، قابل مشاهده است. اگرچه فیلم ساز با وجود تمام محدودیت های مرتبط با چنین سوژه ای، دست روی این موضوع جنایی و جنجالی گذاشته اما در عمل فقط در حد هیجان ایده اولیه خود باقی مانده و نتوانسته جلوتر برود.
اگر روند روایت عنکبوت را در نظر بگیریم، فیلم با مقدمه چینی و اشاره مستقیم به مصادیق تعصب در خانواده و نحوه تربیت مادر سعید می پردازد و با نمایش مزاحمت یک راننده برای همسر سعید، او را به یک قاتل تبدیل می کند. نمی توان گفت که به بخش های گره افکنی وگره گشایی در داستان توجه نشده اما پرداخت ناگهانی و بدون دراماتیزه کردن حوادث، باعث شده که فیلم نتواند به قصه گویی بپردازد و بیشتر درگیر تیک زدنِ چک لیستی از مراحل وقوع این قتل هاست تا فقط مطمئن شود که درباره آن ها سخن گفته.
اگر تماشاگرِ کنجکاو به پرونده حنایی قبلا گزارش روزنامه ها و یا فیلم مستندی را که راجع به او ساخته شده، دیده باشد و آن را در ذهن خود در مقام مقایسه با فیلم فعلی بگذارد، احتمالا سایر نسخه های روایت و معرفی حنایی را از حیث روایت، جذاب تر و قابل باورتر می بیند. شاید نقطه ضعف اصلی در نسخه فعلی فیلم، آن جاست که مخاطب قانع نمی شود که چگونه یک کارگرِ ساده ی با اعتقادات مذهبی و دارای خانواده، ناگهان تبدیل به قاتل و جنایتکاری مخوف می شود. اگرچه در عین حال نمی توان محدودیت های فیلم ساز را در ساخت چنین موضوعات پرالتهابی در نظر نگرفت اما اگر پیشینه و ریشه های کاشت خشم و نفرت در حنایی، مرحله به مرحله نشان داده می شد،پرداخت عمیق تری به این موضوع صورت می گفت.
تکرار صحنه ها به ویژه در زمان قتل زنان، کارکرد سینمایی نداشته و اطلاعات بیشتری ارائه نمی دهد؛ به گونه ای که تماشاگر نمی فهمد روند تغییر سعید و روی آوردنِ او به این ماجرا چگونه بوده. اگر نخواهیم بگوییم سوژه در این جا هدر رفته اما به نظر می آید فیلم در تلاش برای سینمایی کردن یک سوژه ی جنایی و روان شناختی دست و پا زده و نتوانسته روایت جامعی را از ماجرا بگوید؛ حتی تصویری که از زنان آسیب دیده ی خیابانی ارائه می کند، قاب شکسته ای است که صرفا در چند دیالوگ کوتاه و قابل پیش بینی محدود شده. به گونه ای که تنها برچسب قربانی روی نام این زنان زده شده. اگرچه فیلم ساز درمواردی برای پیشبرد روایت ، از صحنه های درخشانی مانند تشنگی سعید و خوردن مکرر آب یخ، یا قاب بیرون کشیدنِ ماهی ها و استفاده از تقویمِ روزِ قتل ها که همگی انتخاب های هوشمندانه ای بودند، بهره برده.

فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده اما تناقض هایی بین روایت فعلی فیلم و اطلاعات موجود در پرونده حنایی به چشم می خورد؛ مثلا حمایت همسر سعید حنایی از او با شکل فعلی رفتار "ساره بیات" در انتهای فیلم تفاوت دارد. هم چنین توجه به استفاده و یا تداوم لهجه مشهدی، نیمه کاره رها شده و "محسن تنابنده" در لحظاتی از فیلم، استفاده از لهجه را عملا کنار گذاشته. اکثر بازیگران نتوانسته اند پای خود را از یک تیپ فراتر بگذارند و در رفتار و کلام، پیش برنده نیستند. اگرچه تلاش-هایی شده تا از طریق حضور مادر سعید با بازی قابل قبول و متفاوت " شیرین یزدان بخش" سرنخ-هایی از ریشه های بی اعتمادیِ و خشونت در شخصیت سعید نشان داده شود.
خطی که سینما را از خواندن یک گزارش روزنامه، سوا می کند، مواجهه هنری و دراماتیزه کردنِ یک ماجرای واقعی است. وگرنه تماشاگر می تواند چه بسا با مطالعه پرونده اصلی به جزییات بیشتری از حنایی و حنایی ها دسترسی پیدا کنند تا بفهمد چگونه مردی که در خدمتِ خانواده بوده در همان خانه، زنان را سلاخی می کرده. عنکبوت با وجود جسارتش در پرداخت به مساله یک قاتل سریالی و پرونده ملتهب و حساسش که هنوز زوایای فراوانی از آن پنهان مانده، راویِ کم توجهی به زوایای هنری این اثر سینمایی است.

زنان خیابانیقاتل زنجیره‌ای زنانعنکبوت
نویسنده . داستان نویس tavatavmaryam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید