پیشنوشت: برای مشاهده قسمتهای قبلی از انتهای قسمت اول شروع کنید.
هر روز که میگذره، تیمهای نرمافزاری بیشتری به کارکنانشون اجازه میدن که از راه دور و از خونههاشون کار کنند. بعضی از تیمها کلا مجازی شدند و دیگه دفتر کار فیزیکی ندارند و همه کارها رو از راه دور انجام میدن. اگر بخواهید فریلسنر یا مشاور مستقل باشید، احتمالا باید به تنها کار کردن از خونه عادت کنید.
کار کردن از خونه شاید شبیه برآورده شدن یه رویای فانتری باشه اما کد زدن با پیژامه، احتمالا اونقدر ها هم که تصور میکردید جذاب نباشه! چالشهای زیادی هست که یک فرد شاغل در خونه باید باهاشون روبهرو بشه. در این قسمت در مورد این چالشها و راههای روبهرو شدن با اونها حرف میزنیم.
وقتی اولین شغلم رو از خونه را انجام میدادم، خیلی هیجانزده بودم. هیجوقت فکر نمیکردم چیزی بهتر از این باشه که هر روز صبح از توی تختم بیام بیرون و مستقیم برم پشت میز کارم بشینم و شروع به کار کنم. اگرچه من هنوز هم فکر میکنم کار کردن از خونه خیلی عالیه، اما خیلی زود فهمیدم که چالشهای زیادی هم هست که باید باهاشون روبهرو بشم.
اول از همه در مورد آشکارترین چالش حرف میزنیم: مدیریت زمان. وقتی توی خونه کار میکنید، منابع حواسپرتی خیلی زیادی وجود داره، که در یک محیط اداری وجود نداره. اگه شما دائم به حساب فیسبوکتون سر بزنید و از زیر کار در برید کسی نیست که به مانیتور شما نگاه کنه و متوجه بازیگوشی شما بشه. پستچی میاد دم در و یه بسته میاره و شما به خودتون میگید بد نیست الان یه چیزی بخورم. همسر یا فرزندتون میاد و ازتون میخواد که یه دقیقه وقتتون رو بگیره و در انتهای روز میبینید که هیچ کار مفیدی انجام ندادید.
بعضی از افراد فکر میکنند که میتونند این مشکل رو با اضافه کردن ساعتهای کاری حل کنند. اونا به خودشون میگن: عیب نداره عوضش عصر بیشتر کار میکنم تا این حواسپرتی رو جبران کنم. اما عصر هم میرسه ولی منابع حواسپرتی تموم نمیشن. تازه اون موقع خستگی هم باعث میشه که دیگه نتونید بیشتر از این کار کنید.
راه حل واقعی این مشکل مدیریت زمانه. شما هر چقدر که بخواهید میتونید کار کنید اما مهمه که برای هر روز هفتهتون یه برنامه زمانی داشته باشید و بهش پایبند بمونید. این برنامه هر چقدر منظمتر و روتینتر باشه بهتره. دوستام منو دست میندازند وقتی میبینند که حتی توی خونه هم به برنامه کار کردن از ساعت ۹ تا ۵ وفادارم اما این برنامه تضمین میکنه که من دچار حواسپرتی نشم و کارم رو جدی بگیرم. ما نمیتونیم برای جلوگیری از حواسپرتی و منظم کار کردن صرفا به اراده خودمون تکیه کنیم. ما باید برای این کار یه برنامه مدون و محکم داشته باشیم. به من اعتماد کنید. من تجربه طولانی از شکست نیروی اراده رو پشت سرم دارم!
بذارید از اول اینو راحت بهتون بگم: اگه با منظم بودم و مدیریت شخصی مشکل دارید، باید در تصمیمتون برای کار کردن از خونه تجدید نظر کنید. بعد از مدیریت زمان، خود انگیزشی دومین مشکل بزرگیه که ممکنه باعث شکست برنامه شما در کارکردن از خونه بشه. این مسئله به مدیریت زمان بیارتباط نیست اما حتی اگه مدیریت زمانتون رو به درستی انجام بدید، دیر یا زود به نقطهای میرسید که حس میکنید دیگه دوست ندارید هیچ کاری انجام بدید.
وقتی در یک محیط اداری کار میکنید یه راه حل سریع برای این مشکل وجود داره: ترس از اخراج شدن! اگه رئیستون در زمانی که انتظار میره در حال کار کردن باشید، شما رو در حال چرت زدن یا بازی کردن ببینه، ممکنه ازتون دعوت کنه که برای تسویه حساب به کارگزینی مراجعه کنید! اما وقتی توی خونه کار میکنید، هیچ چشمی مراقب کار کردن شما نیست. شما برای انگیزه دادن به خودتون در زمانی که دیگه هیچ انگیزهای براتون نمونده، تنها هستید.
داشتن برنامه زمانی همونطور که در قسمت قبلی گفتم، بسیار مهمه و کمک میکنه بخش زیادی از بینظمی از بین بره اما وقتی انگیزه کار کردن هم ندارید داشتن یک بازه زمانی و مجبور کردن خودتون به کار کمک میکنه انگیزهتون دوباره برگرده. کلید اصلی در ساخت عادتهاست. ساخت عادت به شما کمک میکنه بتونید بر لحظات بیانگیزگیتون غلبه کنید. خیلی وقتها هست که من حوصله مسواک زدن قبل از خواب رو ندارم اما عادت باعث میشه بر بیانگیزگیام غلبه کنم.
نکته مهم دیگه اینه که زمان کار کردن باید همه وسایل حواسپرتی رو تا جای ممکن از خودتون دور کنید. موقع کار دور از تلویزیون، تلفن همراه و ... باشید. وقتی نزدیک یه تلویزیون هستید خیلی سخته که بر وسوسه روشن کردنش وسط کار غلبه کنید. به هیچ عنوان روی نیروی ارادهتون حساب نکنید چون معمولا کار نمیکنه! در عوض وسایل حواس پرت کن رو از خودتون دور کنید.
یه راه حل که برای غلبه بر بیانگیزگی خیلی به من کمک کرده اینه که خودم رو مجبور میکنم فقط برای ۱۵ دقیقه به کار کردن ادامه بدم. اما اغلب میبینم که بعد از این ۱۵ دقیقه حسم نسبت به کار خیلی بهتر شده و خود به خود به کار ادامه میدم. بنابراین اگه خودتون رو مجبور کنید که کار رو شروع کنید، بعد از چند دقیقه میبینید که ادامه دادن آسونتر از شروع کردنه و متوجه میشید که بدون اینکه بخواهید زحمت زیادی بکشید مدت زیادی توی کار غرق شدید.
در نگاه اول، توی خونه کار کردن حس آسودگی میده. کسی نیست که مزاحم شما بشه. میتونید بشینید و به کارتون برسید. این حرف واقعاً هم درسته. وقتی من کار کردن در خونه رو شروع کردم، تازه متوجه شدم که چقدر از زمان روزم در اداره صرف گفتگوهای بیحاصل میشد. وقتی در خونه کار میکردم (بعد از اینکه یاد گرفتم چطور تمرکز کنم) قادر بودم توی یه زمان کوتاه کار بیشتری انجام بدم.
اما بعد از یه مدت، این سکوت و آرامش میتونه اعصاب خرد کن بشه. ممکنه خودتون رو در حالتی ببینید که برای مدتی طولانی به بیرون از پنجره زل زدید تا نشانهای از زندگی ببینید! ممکنه دلتون بخواد کار رو ول کنید و برید بیرون تا با کسی حرف بزنید. هفتهها و هفتهها تنها کار کردن میتونه عوارض روحی و روانی خودش رو داشته باشه.
بیشتر برنامهنویسانی که توی خونه و تنها کار میکنند هیچوقت فکرش رو هم نمیکنند که روزی ممکنه به خاطر کمبود روابط اجتماعی احساس تنهایی کنند. اما به من اعتماد کنید. بعد از یک سال یا بیشتر، عدم ارتباطات اجتماعی ممکنه باعث بشه حس کنید که دارید به جنون میرسید!
به روشی که برای تنبیه زندانیان شورشی استفاده میشه فکر کنید: زندان انفرادی. بعد از یکی دو روز، زندان انفرادی به یک عذاب بزرگ تبدیل میشه چون در نهایت همه ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم.
خب چطور میتونیم این مشکل رو حل کنیم؟ من یه راه حل ساده دارم: برید بیرون! مطمئن بشید که در طول هفته فعالیتهایی در بیرون از خونه دارید که شما رو در معرض ارتباط با دیگران قرار میده. (ارتباط با زن و بچهتون توی آمار حساب نمیشه!) سعی کنید به صورت هفتگی و ماهانه وارد اجتماعات مربوط به برنامهنویسها بشید. به یک کافه یا کافیشاپ برید. من سه روز در هفته میرم باشگاه و قطعا فعالیتی مثل این رو توصیه میکنم. استفاده از ابزارهای آنلاین مثل اسکایپ هم میتونه کمک کنه با همکاران و دوستانتون ارتباط برقرار کنید.
اگه میخواهید از خونه کار کنید، اینها ۳ چالشی هستند که باید بهشون غلبه کنید. اگه فکر میکنید که توان غلبه به این چالشها رو ندارید، شاید لازمه در تصمیمتون برای تنها کار کردن از خونه تجدید نظر کنید. البته بعضی از کسانی که دورکاری میکنند راه حل دیگهای برای این چالشها پیدا کردند. کار کردن در فضاهای کار اشتراکی. فضاهای کار اشتراکی محیطهای اداری هستند که افراد دورکار و یا کارآفرینها میتونند ازشون برای کار کردن به صورت مشترک با دیگران استفاده کنند. این فضاها تقریبا شبیه محیطهای اداری هستند با این تفاوت که سایر افراد حاضر در اون محیط کار مشترکی با شما ندارند.
برای مطالعه ادامه این مجموعه من رو دنبال کنید. مشتاقانه در انتظار نظرات شما هستم.
قسمت بعدی: اونقدر اداشو در بیار تا بالاخره موفق بشی! (به زودی)