انتخاب یک داستان کودکانه که مناسب برای کودکان باشد همواره یکی از دغدغه های والدین است. والدین مسئول که به ذهن و روان کودکشان اهمیت می دهند وتمام تلاش خود رابرای آینده فرزندشان انجام می دهند، به راحتی به هر داستان کودکانه ای اعتماد نمی کنند. داستان کودکانه تنها یک سرگرمی برای پرکردن اوقات فراغت کودکان نیست بلکه بیشترین سهم درآموزش کودکان را دارد وهمچون معلمی است که به طورغیر مستقیم برزندگی کودکان اثر می گذارد. اگر شما هم درانتخاب داستان کودکانه برای کودکتان حساسیت زیادی دارید می توانید به وولک اعتماد کنید. وولک تنها خواندن وشنیدن داستان کودکانه نیست.
بهترین داستان کودکانه با الگوهای رفتاری صحیح را می توانید دروولک پیدا کنید. تنها کافی است سری به وولک بزنید و از اپلیکیشن داستان کودکانه آن استفاده کنید تا با اطمینان کامل دنیای زیبای کودکتان را به ما بسپارید.
پرخاشگری در کودکان به دلیل تعارض میان شخصیت درحال رشد کودکان با والدین است. پرخاشگری یعنی خشم. کودکان وقتی به خواسته های خود نمی رسند از طریق پرخاشگری تلاش می کنند تا والدین خود را قانع کنند. داستان کودکانه می تواند منبع خشم و اضطراب کودکان و یا آرامش آنها باشد. تاثیر داستان کودکانه درمیزان پرخاشگری کودکانه به شخصیت ها و نقش ها و نیز حوادثی بازمی گردد که در طول داستان کودکانه تکرار می شود. اگر دوست دارید درباره پرخاشگری کودکان و میزان اثرپذیری کودکان از داستان کودکانه درکنترل خشم بیشتر بدانید تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
پرخاشگری در کودکان تحت تاثیر عوامل گوناگون ژنتیکی و بیرونی است. یکیاز عوامل بیرونی می تواند داستان کودکانه باشد. اگر داستان کودکانه ای که دراختیارکودک قرار می گیرد، خشونت و خشم را ترویج کند به همان اندازه کودک نیز پرخاشگرمی شود. پرخاشگری درواقع نوعی خشم است که با فریاد و سروصدا ایجاد می شود. اگر قهرمانان داستان کودکانه برای هرآنچه به دست نمی آورند پرخاشگری کنند و یا از خشونت استفاده کنند، کودکان نیز آن را بهترین راه برای رسیدن به خواسته هایشان می دادند. فراموش نکنید که کودکان آنچه را که می بینند و یا می شنوند به راحتی درذهن و خاطر خود می سپارند و دررفتار خودتقلید می کنند. داستان کودکانه یکی از راحت ترین ابزارها برای الگوپذیری کودکان است.
یادگیری اولین ومهمترین دلیل پرخاشگری در کودکان است. کودکانی که الگوهای رفتای پرخاشگر داشته باشند، بیشتر پرخاشگر می شوند. مثلاً اگروالدین پرخاشگر باشند، کودکان نیز با همانندسازی خود با آنها پرخاشگرمی شوند. این همانندسازی کاملاً ناخوادآگاه و ناخواسته است. پس از والدین، بیشترین هماندسازی را کودکان با دوستان خود دارند. داستان کودکانه یکی از دوستان کودکان است که امروزه بیش از دوستان واقعی درکنار کودکان است. کودکان با خواندن داستان کودکانه از رفتار شخصیت های داستان کودکانه تقلید می کنند. هرچه کودکان درسنین پایین تری قرار داشته باشند، همانندسازی آنها با داستان کودکانه نیز بیشتراست. به همین انتخاب یک داستان کودکانه مناسب اهمیت پیدا می کند.
همانگونه که گفته شد، داستان کودکانه ابزاری برای الگوسازی کودکان است. کودکان قهرمانان داستان کودکانه را دوست دارند و با آنها انس می گیرند. شخصیت هایی که در داستان کودکانه مورد علاقه کودکان است بیشترین تاثیر رفتاری را درکودکان دارند. به همین دلیل رفتارها، سخنان و حتی عقاید آنها برای کودکان کامل و صحیح است. اگر کودکی پرخاشگر داشته باشید می دانید که تنبیه و یا قبول خواسته کودکتان نه تنها اورا اصلاح نمی کند بلکه دررفتار خود نیز مصم تر می کند. بنابراین یک داستان کودکانه مناسب که تمام معیارهای صحیح روانشناسی کودکانه را داشته باشد به بهترین شکل می تواند، دراین امر شما را یاری دهد.
