متن لالایی یک زیبای هنری خاصی دارد که کمتر متنی را در اشعار کودکانه می توان یافت که همانند آن باشد. زیبایی که در متن لالایی وجود دارد بیشتر به احساسی باز می گردد که در پشت متن لالایی وجود دارد. کلمه به کلمه در متن لالایی حرفی برای گفتن دارد که هرکدام با بیانی شیوا خوانده می شوند. متن لالایی ظاهری شعرگونه دارد اما مانند قصه ای است که ازسرگذشت انسان ها نوشته شده است. بخشی از زیبایی که در متن لالایی وجود دارد به دلیل ساده بودن و عامیانه بودن و به طورکلی قابل فهم بودن متن لالایی است. متن لالایی را حتی کودکان می فهمند و با ارتباطی که با آن پیدا می کنند، آرام می شوند.
ویژگی هایی که در متن لالایی وجود دارد در مضامین عاطفی و احساسی متن لالایی دیده می شود. مضامین متن لالایی اغلب دلتنگی های مادرانه است و شکوه های او از بی مهری های زمانه اما متن لالایی بسیاری نیز وجود دارد که حاوی مضامین مذهبی است. مضامین متن لالایی با افکار و عقاید جامعه ای که متن لالایی درآن سروده و خوانده شده است، بسیار مرتبط است. چون لالایی در همه جوامع و فرهنگ ها وجود دارد به همین دلیل متن لالایی متاثر از حوادث و اوضاع و احوال پیرامون خواننده و خصوصاً مادر است.
متن لالایی به صورت نظم سروده می شود اما نظمی بدون رعایت چارچوب های مرسوم درادبیات. علت آن سراینده متن لالایی است که با سابقه کهنی که لالایی درمیان مردم دارد، توسط مادران سروده شده است. امروزه متن لالایی به شکل نوعی خاصی از ادبیات که برای کودکان آماده می شود، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و سراینده آن نیز لزوماً مادران نیستند. در گذشته به دلیل آن ادبیات مدرنی وجود نداشته است، مادران با همان زبان کودکانه ای که با کودکان خود حرف می زدند و یا شعر می خواندند، برای آنها لالایی هم می خوانده اند. کلماتی که آنها در کنا هم قرار می دادند تنها از وجود مادرانه و احساسی آنها سرچشمه می گرفته است. با این وجود متن لالایی دارای قافیه و وزن و هم آوایی خاصی نیز بوده که نسبت به زمانه خود ادبیات غنی شمرده می شود.
ادبیات کودکان شادترین و زیباترین بخش از ادبیات است که جذابیت آن برای تمام گروه های سنی وجود دارد. ادبیات کودکان شامل بخش های مختلفی است که یکی از آن لالایی کودکان و دیگری داستان و قصه کودکانه است. نویسندگان حوزه کودک از نوعی روانشناسی کودک نیز سررشته دارند و به همین دلیل می توانند با ارتباطی که با دنیای کودکان برقرار می کنند، به زیبایی خواسته ها و مشکلات آنها را در قالب ادبیات کودکانه مانند قصه کودکانه بیان کنند. قصه کودکانه برای کودکان همواره نیازمند به روز شدن است. از این رو یک قصه کودکانه جدید براساس نیازهای جامعه کودکان باید نوشته شود. قصه کودکانه جدید نمی تواند ما را به گذشته های دور ببرد و تنها روایتگر یک داستان باشد. یک قصه کودکانه جدید زمانی می تواند در ادبیات زنده بماند که براساس اقتضای زمانه کودکان نگارش شود.
کودکان مخاطبین اصلی قصه کودکانه هستند. یک قصه کودکانه جدید را نیز کودکان ارزش گذاری می کنند. از نظر کودکان زمانی یک قصه کودکانه جدید است که دغدغه زمان حال کودکان را بیان کند. بیان دغدغه ویژگی اصلی هر کتاب و قصه ای است که نوشته می شود. به همین دلیل اگرنتواند به عنوان یک رسانه عمومی عمل کند، جایگاه کتابخوانی نیز در جامعه از بین می رود. از این رو قصه کودکانه جدید تنها یک عضو کوچک در خانواده ادبیات کودکانه نیست بلکه در خانواده بزرگی به نام اجتماع تربیت نسل آینده را برعهده دارد.