بازنشر پست من از وبلاگ مشورک
طلاق پدیده ای است که وقتی در یک خانواده اتفاق می افتد تمام اعضای خانواده از جمله فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. مسلما فرزندان بعد از طلاق والدین بسته به شرایط موجود مجبور به ادامه زندگی با یک والد می شوند و معمولا در بهترین حالت، والد دیگر را چند روز در هفته ملاقات می کنند. در این مقاله اول اثرات طلاق بر روی فرزندان و خود والدین بررسی میشود و بعد راه حل هایی برای کاهش مشکلات پس از طلاق ارائه میگردد.
کودک با توجه به سن و اخلاقش می تواند واکنش های مختلفی به طلاق والدین خود نشان دهد:
۱. کودک واکنشهای مختلفی چون شوک، عصبانیت، خشم، غم، افسردگی و یا حتی آرامش و تسکین با توجه به پایان یافتن تنش بین پدر و مادر،از خود نشان میدهد.
۲. معمولا فرزند در سنین پایین پس از طلاق والدین، خودش را مقصر می داند و احساس گناه دارد.
۳. کودک معمولا پس از طلاق والدین، جدایی پدر و مادر خود را نمی تواند بپذیرد و تلاشهایی برای بازگشتن به شرایط قبلی انجام میدهد.
۴. کودک احساسات منفی خود را اغلب به صورتهای غیر مستقیمی مثل بهانه گرفتن، پرخاشگری، مشکل در خواب و اشتها، افت تحصیلی و… نشان می دهد.
۵. فرزند همواره میترسد که بعد از طلاق هر دو والد خود را از دست بدهد و یا هر دو او را ترک کنند.
طلاق والدین چه اثراتی بر روی فرزندان میگذارد
۶. وقتی فرزند موقعیت ثابتی نداشته و امنیت و شرایط زندگیاش به خطر افتاده باشد، عصیانگری را یاد گرفته و به کار میگیرد.
۷. فرزندی که به دور از والد هم جنس خود زندگی میکند، در هویت جنسی (مردانه یا زنانه) اشکالاتی پیدا میکند.
مطالعه بیشتر: تربیت جنسی کودک و نحوه آموزش آن به فرزندان
۸. حسادت، سوء ظن و سماجت، وحشت از زندگی، بدبینی به پدر و مادر، کمبودهای عاطفی، بلاتکلیفی، ایجاد زمینههای از اضطراب، پرخاشگری و از کوره در رفتن دسته ای از اثرات طلاق بر روی فرزند است.
۹. فرزند رفتارهای بزرگتر از سن خود و مراقبت بیش از حد در رفتار خود و نوعی کمالطلبی منفی را نشان میدهد که این مسئله سبب میشود نتواند شادابی و نشاط متناسب با سن خود را داشته باشد.
افرادی که پس از گذراندن یک تجربهٔ تلخ در زندگی مشترک به دوران مجردی خود بازمیگردند، آگاهانه یا ناآگاهانه دچار مجموعهای از آسیبهای روحی و روانی میشوند که البته با توجه به جنسیت، سن، اشتغال و… متفاوت است. هرچند طلاق امری ناخوشایند است، افراد مطلقه باید بدانند که در پارهای از مواقع جدایی بسیار عاقلانه است؛ اما به دلیل گرفتاری زن و مرد طلاق گرفته با درون خویش و همچنین درگیریهای متعدد و تشنجآمیز در زندگی سابق، دعوا و مرافعه، لج و لجبازی، ضربوشتم و رفتوآمد در محیط های مخرب دادگاه، خستگی روحی و روانی موجب میشود که این افراد آثاری هم چون موارد زیر داشته باشند که مهمترین آنها افسردگی است. در ادامه برخی از اثرات طلاق را ذکر می کنیم:
۱. والدین بعد از طلاق دچار سر در گمی جدی میشوند.
۲. به مرور زمان احساسات غم، اندوه، پشیمانی بروز کرده و احتمال بروز اختلال افسردگی در والدین افزایش مییابد.
۳. با توجه به شرایط جدید به وجود آمده، زمینههای اختلالات اضطرابی در والدین وجود دارد.
۴. والدین در موقعیتی قرار میگیرند که نمیتوانند تصمیم بگیرند و این ناتوانی در تصمیمگیری عینا به فرزند منتقل میشود.
۵. فرد پس از طلاق احساس گناه و شکست بیشتری میکند.
مطالعه بیشتر: خشم کودک و را های مقابله با آن
۶. فرد بعد از طلاق به خشم و عصبانیت متوسل میشود و به نحوی با همه افراد مرتبط و غیرمرتبط درگیر شده و درپی یافتن مقصر است.
با احساس خشم و عصبانیت و همچنین بی ارزشی مواجه می شوید.
۷. فرد احساس بیارزشی میکند و با کاهش تمرکز، حافظه و ناتوانی در تصمیمگیری مواجه میشود.
۸. فرد با تغییرات فیزیولوژی چون افزایش یا کاهش خواب، اشتها، وزن و میل جنسی روبرو میشود.
۹. فرد افسرده مدام احساس بدبختی، خلأ، شرمساری و گناه دارد.
۱۰. شخص با کاهش تمایل در مشارکت فعالیتهای مختلف روبرو میشود و به مرگ بسیار میاندیشد.
حال بعد از طلاق به عنوان مادر یا پدر چه اقداماتی را نسبت به فرزند خود باید انجام دهید؟
۱. به عنوان والد خوش بینی و واقع بینی توأمان داشته باشید و این مسئله را نیز به فرزندتان آموزش دهید.
۲. تنشهای موجود در خانه و خانواده را برای آرامش فرزند به حداقل برسانید.
۳. نسبت به اشتباهات فرزند خود صبور باشید و فرصت بیشتری برای سازگاری به آنها بدهید.
۴. مجدد قوانین موجود در خانه و خانواده را تنظیم کنید.
۵. از خراب کردن والد دیگری و درد دل کردنهای منفی به طور جدی پرهیز کنید.
سعی کنید زندگی نویی را برای خود و فرزندانتان بسازید
۶. فرزند خود را تشویق به صحبت کردن از احساسات، مشکلات و خواستههای خودش بکنید.
۷. فرزند خود را تشویق به ایجاد روابط دوستانه بکنید.
۸. روال عادی زندگی فرزند را حفظ کنید.
۹. در هر شرایطی پاسخ گوی نیازها و احساسات فرزند خود باشید و به او بفهمانید که دوستش دارید و به او اهمیت می دهید.
۱۰. باید با کودک صحبت کنید و به او بفهمانید که تقصیر او نیست که از هم جدا شده اید بلکه خودتان با هم مشکل داشتید.
۱۱. این مسئله را برای فرزند خود با حوصله توضیح دهید که هیچ وقت شرایط مثل گذشته نخواهد شد و مادر و پدرش دیگر نمیتوانند با هم زندگی کنند.
۱۲. با استفاده از شیوههای مختلفی چون انجام بازیهای نمادین یا نمایش، به تخلیه هیجانی و ابراز دلتنگی و خشم کودک خود کمک کنید.
سعی کنید زندگی نویی را برای خود و فرزندانتان بسازید
از پر کردن خلا های عاطفی و روانی فرزندانتان غافل نشوید.
۱۳. در مواردی که فرزند پس از طلاق امکان ملاقات یک والد خود را ندارد مثلا دیگر نمیتواند پدر خود را ببیند، باید رابطه کودک را با یکی از نزدیکان که به او اعتماد دارید به عنوان الگوی مناسب جایگزین مثل دایی یا پدربزرگ تقویت کنید.
۱۴. توجه مثبت بیشتر و اطمینان خاطر بیشتری را برای فرزندتان فراهم کنید.
۱۵. از حمایت و محبت افراطی نسبت به فرزند که ناشی از احساس گناه است، به طور جدی پرهیز کنید.
۱۶. باید پس از طلاق در عین توجه و درک احساسات منفی فرزند نقش قاطعانه والدگری خود را داشته باشید و هرگز طلاق را تبدیل به نقطه ضعفی که در برابر فرزند خود دارید، نکنید.
۱۷. در صورتی که علایم اضطراب یا پرخاشگری یا بی قراری را به طور شدید و مزمن در کودک مشاهده میکنید او را نزد یک متخصص ببرید و از کمک های حرفه ای او استفاده نمایید.
۱۸. اگر فرزند میخواهد وسایلی را که مربوط به والدینش است را داشته باشد حتما اجازه این امر را به او بدهید.
۱۹. به عنوان جاسوس یا مسئول آوردن و بردن پیام از فرزند استفاده نکنید.
از پر کردن خلا های عاطفی و روانی فرزندانتان غافل نشوید.
فرزندانتان ابزار انتقام گیری و کینه توزی شما نیستند.
۲۰. هرگز نباید از فرزند خود بهعنوان اهرم فشار یا ابزاری برای انتقامگیری از طرف مقابل (همسر سابق) بهره ببرید.
۲۱. هرگز نباید فرزند خود را درگیر مشکلات و ناراحتی های خود بکنید.
۲۲. اگر امکان دارد فرزند زمان هایی را به طور همزمان با هر دو والد باشد به شرطی که اگر زندگی دیگری تشکیل داده اند آن را خراب نکند.
۲۳. همیشه به فرزند بگویید با وجود اینکه من و پدرت یا من و مادرت از هم جدا شده ایم من مادر تو یا پدر تو خواهم بود و در امر تربیت و حمایت از تو با یکدیگر همکاری خواهیم داشت.
۲۴. باید با فرزند در مورد طلاق حرف بزنید و به سوالات او پاسخ دهید تا از میزان تأثیرات منفی آن بکاهید ولی لازم نیست همیشه تمام واقعیت را به او بگویید.
۲۵. نمی توانید احساسی را که فرزندتان دارد، تغییر دهید اما بهتر است که به او نشان دهید او را درک می کنید. در واقع راه حل در همین شنیدن و همراهی با اندوه آنان نهفته است و لازم نیست از او انتقاد کرده یا او را نصیحت کنید.
والدین در رابطه با خودشان بعد از جدایی چه اقداماتی باید انجام بدهند
حال بعد از طلاق به عنوان یک فرد بزرگ سال، چه اقداماتی را نسبت به خودتان باید انجام دهید تا از اثرات آن بکاهید؟
۱. هرچه سریعتر زندگی روزمره و عادی خود را سامان دهی کنید.
۲. ارتباط خود را با همسر سابقتان حفظ کنید و در راستای رفع مشکلات فرزندتان از کمک او استفاده نمایید.
۳. روابط دوستانه خود را گسترش دهید و مشکلات و احساسات منفی خود را با آنها در میان بگذارید.
۴. مهارتهای ارتباطی شامل درست صحبت کردن، درست گوش دادن، حل مساله، مدیریت خشم، مذاکره، همدلی و مرزبندی را در رابطه با سایرین به کار گیرید.
۵. از مشاوران و روانشناسان در راستای مشکلات خود، کمک بگیرید.
روابط دوستانه خود را گسترش دهید و مشکلات و احساسات منفی خود را با آنها در میان بگذارید
۶. افکار، نگرانی، احساسات و آنچه موجب خشم و نفرتتان شده را به سایرین (به ویژه دوستان) بیان نمایید و حتی درباره پیامهای نادرستی که ذهنتان را دربرگرفته است، با آنها گفتوگو کنید.
۷. افکار منفی را از ذهنتان دور کنید.
۸. اعتماد به نفس خود را بازیابید.
۹. با افراد مثبت نشست و برخاست کنید و روابط دوستانه خود را گسترش دهید.
تلاش کنید اعتماد به نفس از دست رفته ی خود را باز یابید.
۱۰. به انجام کارها و موفقیتهایتان، هرچند کوچک، افتخار کنید و آنها را گسترش دهید.
۱۱. خودتان را دوست داشته باشید و اشتباهات گذشته تان را ببخشید.
۱۲. احساس گناه را از خود دور کنید و بدانید که از هم پاشیدن یک رابطه تنها تقصیر شما نبوده است و با گذشت زمان هر دو طرف باید مسئولیت طلاق را بپذیرند.
۱۳. از حمایت خانواده خود بهره مند شوید. چرا که ارتباط با نزدیکان (چون بستگان و خانواده) بخشی از آلام و ناراحتیها را کم خواهد کرد.
با رعایت موارد فوق می توانید تا حد زیادی از اثرات طلاق که به خود یا اطرافیانتان وارد شده است بکاهید.
آیا تجربه یا نظر خاصی دارید که مطالب بالا را تکمیل کند؟
برای مطالعه بیشتر: