مسعود طاهریان
مسعود طاهریان
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

نابینایان و مشکلات دیداری تماس تصویری و آموزش آنلاین

مقدمه

با پر‌رنگ شدن نقش اینترنت در زندگی و توسعه نرم‌افزار‌های مختلف، به علت راحت‌طلبی، همه حتی اگر معلول باشیم، مجبور به تغییر سبک زندگی هستیم. شرایط کرونایی این روز‌ها و غیر حضوری شدن کار‌ها نیز باعث شده‌است الزام سازگاری را بیش از پیش احساس کنیم. چرا که در حال حاضر بسیاری از دید‌و‌بازدید‌ها، آموزش‌ها و پروژه‌های شغلیمان را از راه دور با کمک اینترنت انجام میدهیم. همچنین می‌خواهیم با آن که در کنار هم نیستیم، بیشترین دریافت را از یک دیگر داشته‌باشیم و به همین دلیل است که ارتباطات بصری را انتخاب می‌کنیم. اما اگر نابینا باشیم، به طور حتم چون عوامل دیداری را تشخیص نمی‌دهیم با اموری مثل تماس تصویری، آموزش آنلاین یا کنفرانس ویدیویی مشکل پیدا خواهیم کرد. اگر مشاغلی مانند معلمی در این روز‌ها نیز داشته باشیم، جامعه بدون صبر، اغماض و آموزش قبلی از ما انتظاری مشابه اشخاص بینا خواهد داشت. اگر اشتباهی هم انجام دهیم، خارج از اختیار و کنترل ما آن اشتباهات ثبت می‌شود و با سهولت و به طور آنی دست‌به‌دست خواهد شد. به طبع مخاطب خود را نیز از دست می‌دهیم. پس می‌خواهم در این فرصت، تجربه اخیرم را مطرح کنم و در نهایت پیشنهادات شخصی خود را برای بهتر شدن عملکرد افراد نابینا و کمبینا توضیح دهم.

خاطره

video conferencing
video conferencing

در هفته گرامی‌داشت افراد نابینا و عصای سفید، به یک مدرسه غیر انتفاعی در منطقه شش شهر تهران دعوت شدم تا درباره مسائل نابینایان برای دانش‌آموزان و والدین صحبت کنم. یکی از دوستانم من را برای این گفت‌و‌گو با توجه به داشتن معلولیت بینایی در کنار سوابق مطلوب تحصیلی، شغلی، پژوهشی و... معرفی کرده‌بود و به من نیز گفته‌بود که این مصاحبه می‌تواند فرصت‌های جدیدی ایجاد کند. من با دوست خودم تا حدی رودربایستی داشتم. ولی از این جلسه نمی‌ترسیدم و با توجه به فعالیت‌های قبلی‌ام در زمینه‌های مختلف چون پژوهش در حوزه افراد نابینا، پیش بردن جلسات درمانی فردی و گروهی، برگزاری کارگاه آموزشی، تدریس در کلاس، شرکت در برنامه‌های رسانه‌ای، رفتن به مدارس و مصاحبه‌های مختلف، روی موفقیت خودم حساب کرده‌بودم. ولی این تجربه تفاوت ویژه‌ای با فعالیت‌های گذشته‌ام داشت و قرار بود در روز‌های کرونایی و فعالیت‌های غیر حضوری با بستر تماس زنده تصویری اینستاگرام و بدون ارتباط مستقیم با مخاطبان، انجام بگیرد. در حالی که من علیرغم مانوس بودن با تکنولوژی و نرم‌ افزار‌ های مختلف، تمایلی به اینستاگرام نداشتم. چون در فضای آن بیشتر به عکس و فیلم تاکید می شد. اقدامات تخصصی و شغلی خود را نیز در روز‌های فعالیت غیر حضوری کرونایی، با کمک وب‌سایت، پیامرسان، تلفن، پادکست، متن و صدا انجام می‌دادم. تنها چهار روز قبل‌تر از هماهنگی‌های این مصاحبه مجبور شده‌بودم تا اینستاگرام را نصب کنم تا بتوانم از کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی احتمالی استفاده کنم و با فضای این نرم‌افزار آشنا نبودم.

در نهایت با پرس‌و‌جو کردن به این لایو اینستاگرامی پیوستم که مصاحبه گر آن یکی از شاگردان پسر پایه یازدهم مدرسه بود. گفت‌و‌گو را با محتوای گسترده و چالشی پیش بردم که دو روز برای آماده کردن‌ آن، وقت گذاشته‌بودم. چرا که مدرسه از پیش‌دبستانی تا پایه دوازدهم در هر دو جنسیت دانش‌آموز داشت و والدین نیز علاوه بر شاگردان، عضو این صفحه اینستاگرامی بودند و احتمال می‌دادم حداقل یک نفر از هر گروه، گفت‌و‌گوی زنده را ببیند.

ولی همه چیز افتضاح پیش رفت و متاسفانه مصاحبه مورد استقبال والدین و شاگردان قرار نگرفت. بعد از گفت‌و‌گو، برادرم که این لایو را دیده‌بود، به من زنگ زد و گفت با دیدن این مصاحبه، حالش گرفته‌شد. چون به یاد مصاحبه‌های ویدیوی برخی از دانشجویان نخبه مهاجرت کرده افتاده‌بود که تصویری ساده از زندگی دور از وطن آنها نشان می‌دادند. مهدی، برادرم اشاره کرد که این حس منفی را بی‌توجهی من به عوامل دیداری تماس رقم زده‌بود. پرسید که چرا لباس قهوه‌ای پوشیدم؟ چرا پشت به منبع نور نشستم؟ چرا در طول جلسه نسبت به دوربین زیاد جلو و عقب شدم؟ چرا گوشی‌همراه خود را روی پایه‌ای گذاشتم که باعث شد به طور مایل از پایین تصویر گرفته شود و پس‌زمینه‌ام سقف اتاق قرار بگیرد و سایه‌ام بر لنز دوربین بیفتد؟ چرا پشت میزی نشستم که در قسمت لوقوزی اتاق بود و با سایر بخش‌های اتاق زاویه داشت و بینندگان پس‌ زمینه‌ بیشتری از اتاق داشتند و همه چیز حالت پرسپکتیو پیدا کرده بود. چرا توجه نکردم تا گوشه کتابخانه و بالای کمدهای اتاق داخل کادر دوربین نباشد؟ چرا گل خشک واژگون روی دیوار را بر‌نداشتم؟ چرا محتوای گسترده‌ای را انتخاب کردم که با دغدغه و درک مصاحبه‌گر هماهنگ نبود و باعث شد مجری کلافه شود و در نهایت به علت تمام شدن زمان مجاز لایو اینستاگرام، گفت‌و‌گو نصفه بماند و مسئولین مدرسه هم تلاشی برای برگزاری یک مصاحبه جدید نکنند؟ چرا توجه نکردم در یک گروه دو‌هزار‌و‌چهارصد نفری، مخاطبانم نهایت چهار تا شانزده نفر بودند و تنها افراد محدودی تا آخر برنامه باقی ماندند؟

پس همه چیز دود شدو رفت هوا و بیشترین چیزی که از بین رفت، زمان و انرژی من بود.

می‌توانید تصور کنید که چه حسی داشتم؟ آیا در چنین شرایطی بوده‌اید؟

رعایت اصول دیداری تماس تصویری و آموزش آنلاین

حال که با فضای کلی تجربه اخیرم آشنا شدید و پاسخ‌های احتمالی برای مشکلاتم دارید، بدون فوت وقت دوست دارم به عواملی بپردازیم که می‌توانند ارتباط موثر ما را با دیگران مخدوش کنند و با آن که نابینا هستیم و نمی‌توانیم عوامل دیداری را ببینیم، ملزم هستیم به آنها توجه کنیم.

کادربندی

برای یک ارتباط بصری مطلوب باید دوربین را به گونه‌ای قرار دهیم که در مرکز تصویر قرار بگیریم تا چهره، رفتارها و اموری که می‌خواهیم به مخاطب نشان دهیم به طور واضح نشان داده شود. بهتر است دوربین را بدون هیچ خمیدگی، عمود بر زمین با فاصله پنجاه سانتی در برابر چشم‌ها و صورت و موازی بدن قرار دهیم. دیدن مستقیم به لنز دوربین توصیه می‌شود. چرا که مخاطب تصور تماس چشمی را پیدا می‌کند و تمام چهره ما را به طور مساوی می‌بیند. بهتر است از پایه‌های ایستاده استفاده کنیم که گوشی‌همراه را صاف در مقابل صورت نگه می‌دارند. ولی اگر هم چنین پایه‌هایی نداریم، باید با وسایل مختلف، سکویی ایجاد کنیم و دوربین را تا سطح چهره بالا بیاوریم و کاری نیز برای عمود ایستادن آن انجام دهیم. اگر دوربین را پایین و مایل قرار دهیم، سایه ما بر لنز خواهد افتاد که باعث تاریکی تصویر می‌شود و سوراخ‌های بینی و حفره دهانمان نیز بیشتر به چشم می‌‌آید. همچنین قسمت‌های فوقانی پس‌زمینه ما چون سقف و گوشه‌های دیوار که دوست نداریم دیده شوند، در کادر قرار می‌گیرند. همچنین بهتر است در طول تصویربرداری موقعیت ثابتی داشته‌باشیم و برای ایجاد تنوع، تنها بدن خویش را به طور محدود به طرفین جا‌به‌جا کنیم یا دست و سر خویش را کمی تکان بدهیم. جلو‌و‌عقب شدن نسبت به گوشی‌همراه باعث جا‌به‌جایی تمرکز دوربین، تغییر نورپردازی و سایه‌های محیطی و همچنین سیاهی موقتی تصویر می‌شود که اگر زیاد اتفاق بیفتد، می‌تواند باعث کلافگی مخاطب شود. پس در ابتدای تماس بهتر است، موقعیت راحتی بگیریم و آن را تا آخر حفظ کنیم.

نورپردازی

حضور کافی نور و توجه به منبع آن باعث افزایش کیفیت تصویر می‌شود. پس باید نور کافی و مناسبی در محیط ایجاد کنیم و همچنین رو به منبع طبیعی یا مصنوعی نور محیط قرار بگیریم و دوربین را پشت به آن بگذاریم. با این کار، نور بر چهره ما می‌تابد و سپس به لنز بازتاب پیدا می‌کند و چهره ما واضح و گرم نشان داده‌می‌شود. اگر پشت به منبع نور بنشینیم، مانع رسیدن نور به لنز می‌شویم و تصویر را تاریک می‌کنیم و اگر دوربین را مستقیم رو به نور قرار دهیم، تصویر به علت نور زیاد و شدید تیره می‌شود. همچنین توصیه می‌شود از رنگ‌های روشن در لباس و پس‌زمینه استفاده کنیم تا نور به خوبی بازتاب پیدا کند و تصویر روشن شود.

پس‌زمینه

با انتخاب پس‌زمینه مناسب می‌توانیم در مخاطب حس مطلوبی ایجاد کنیم. توصیه می‌شود بدون زاویه و به طور موازی با پس‌زمینه قرار بگیریم و در برابر سطوح صاف و تخت بنشینیم یا بایستیم. چرا که با این کار، مخاطب بخش کوچکتری از پشت ما را می‌بیند و ما نیز می‌توانیم بهتر آن را مدیریت یا تزیین کنیم. قرار گرفتن در برابر دیوار، پرده یا تابلوی دیواری توصیه می‌شود. همچنین باید امور زائد و نا‌مرتب از پس‌زمینه حذف شود. هر چه پشت ما ساده‌تر و خلوت‌تر باشد بهتر است ولی برای تزیین می‌توانیم در کنار خود یک دسته گل بگذاریم. اگر هم می خواهیم مطلبی به مخاطبان نشان دهیم، می‌توانیم تخته وایت بردی برای چسباندن تصاویر یا نوشته ها، در پشت خویش قرار دهیم و در کنار آن قرار بگیریم.


شرایط مخاطب

وقتی فاصله بسیار زیادی با مخاطب داریم و نمی‌توانیم کنترل چندانی بر او داشته‌باشیم، باید حتما به دغدغه و نیاز او توجه کنیم و با بیان داستان و خاطره یا بازی کردن و گفتن سوالات چالشی مخاطب را جذب کنیم. چرا که به راحتی مختار است بدون آن که متوجه شویم، از دایره ارتباطی ما خارج شود. بهتر است مخاطب خود را بشناسیم و محتوای گفتارمان را با شرایط او تنظیم نماییم. اگر هم به علت گسترده بودن دایره مخاطبان احتمالی، نمی‌توانیم تمامی آنها را بشناسیم، بهتر است تنها با مصاحبه‌گر یا مطرح کننده سوال ارتباط بگیریم و محتوای گفتار خود را با او تنظیم کنیم. چرا که سایر مخاطبان احتمالی نا‌معلوم شبیه به همین فرد خواهند بود. نباید با این توجیه که من محتوایی برای هر مخاطب احتمالی ارائه می‌کنم، باعث فرار مخاطب کنونی بشویم. علاوه بر این، زمان خود را برای بیان تمام مطالب باید مدیریت کنیم. مطالب را خلاصه بگوییم و در ابتدای گفت‌و‌گو لیست و موارد بحث را مطرح کنیم تا در ادامه گفتار بتوانیم با تصویر کلی ارائه شده، ارتباط ایجاد نماییم و از کل به جز حرکت کنیم. نباید مخاطبمان را با گفتن موارد خاص –مانند تجارب تلخ- تحت فشار قرار دهیم یا خود را با گفتن موارد حساسیت بر‌انگیز به دردسر بیاندازیم. همچنین بهتر است نقطه ضعف یا اشتیاق بیش از حد نشان ندهیم.

خلاقیت و پرس‌و‌جو

باید درباره مشکلات خود ایده پردازی کنیم و راه‌حل‌های خلاقانه‌ای برایشان پیدا کنیم و بدون ترس با کمک سایر دوستانمان آنها را امتحان کنیم و اگر نتیجه مطلوبی داشتند، آنها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. با این کار یک شبکه اجتماعی برای امتحان گروهی ایده‌ها و پرس‌و‌جوی راه‌حل‌های احتمالی مشکلات تشکیل خواهیم داد. بهتر است قبل از کنفرانس و تماس تصویری رسمی موقعیت خود را با کمک یک فرد بینای آشنا بررسی کنیم. چرا که با توجه به رودربایستی یا عدم شناخت کافی، نمی‌توانیم از مخاطبان توقع داشته باشیم که اشکالات ما را تذکر دهند. در این راستا ویدیو آموزشی خلاقانه سرکار خانم محب، همکار با سابقه و متخصص بنده با موضوع چگونگی تولید ویدیوهای آموزشی با مجوز خود ایشان، در این جا در دسترس و قابل مشاهده است.

*******

آیا مورد دیگری به ذهن شما می‌رسد که مطالب این پست را کامل تر کند؟

تماس‌ تصویریآموزش آنلایننابینایان
کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی هستم. باور دارم که کلید نزدیکی و کمک به سایرین، درک و همدلی می باشد. باید تلاش کنیم که دنیا را از دید دیگران نیز ببینیم. چرا که می توان از هر کس آموخت.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید