لحظاتی که توی فکر و خیال خودت فرو رفتی و توی خیابون به سمت مقصد نامعلومی میری، یهو صدای یه موسیقی زیبا تو رو سر جات میخکوب میکنه. ?
کنار ده پونزده نفر دیگه میایستی و به جادوی دستاش خیره میشی. صدا از گوش هات و تصویر لحظهای که توش هستی، از چشمات عبور می کنه و به دلت میشینه. یه لحظه، تمام فکر ها و دغدغه هاتو فراموش میکنی. حتی دیگه یادت میره که داشتی با خودت چه حرفایی میزدی. ?
دوست عزیز هنرمندم، ممنونم که با هنر بینظیرت بهمون یادآوری میکنی که دنیا اون چیزایی نیست که توی فکر مون داره میگذره. دنیا بیرون کله های ما جریان داره و شنیدن صدای موسیقی توی خیابون، همیشه کمکم رو میکنه که به لحظه حال برگردم و از غم گذشته و ترس آینده رها بشم.??
فقط خواستم بگم مرسی که هستی???
.
.
پ.ن اینجا حد فاصل بین میدان انقلاب و چهارراه ولیعصر، جلوی کتابفروشی اسم هست. متاسفانه پیج این دوستمون رو ندارم. کاش اگه کسی ایشون رو میشناسه، آی دی شو بگه که تگش کنم.
در یوتیوب ببینید: