برای سالها این فکر در بین کوچک و بزرگ مردم و مسئولین کشور ما وجود داشت که میتونیم خودمون درست کنیم یا نه؟ و این سوال در مورد هر چیزی که فکرشو بکنیم، پرسیده میشد.
در نهایت عدهای اقدام کردن و دیدیم که انجامش دادن. هرچند با ضعفهای زیادی همراه بود. مثلا خودروی پیکان در سری های اولیه فقط شیشه هاش ایرانی بود. اونم شیشه معمولی استفاده کرده بودن و نه شیشه ایمنی.
که خب همین موضوع خطر جانی به همراه داشت. اما جلو اومدن و یاد گرفتن و اصلاح کردن.
....
در حوزه فردی هم همینطوره. تا زمانی که ما بشینیم و رویا پردازی کنیم، اصلا اتفاقی نمیافته!
اینو به این خاطر میگم که بیشتر تحلیل های ما، به خاطر محدودیت وسعت دید و فکرمون، فقط شکست رو برامون پیشبینی می کنه. و ما در اثر این تحلیل های اشتباه، هیچوقت به خودمون فرصت تلاش کردن رو نمیدیم.
....
یک نوزاد رو در نظر بگیرید. اون میدونه و باید راه رفتن رو یاد بگیره. و ترس افتادن ها رو نداره. شاید چون تا قبل از اینکه بیوفته، اصلا نمیدونه افتادن چیه، اصلا نمیدونه افتادن درد یا زخم داره.
بعضی وقتا، دیوار های ذهنی ما، در اثر چیزهایی که میدونیم ایجاد میشه. دیوارهای ذهنی که ما رو به برداشت های منفی و درنتیجه سکون میرسونه.
-مسیح
.