اینروزها که واکسیناسیون سراسری علیه بیماری کووید-۱۹ در کشور از سرعت قابل توجهی برخوردار شده است، بازار انواع و اقسام شایعات و خرافات پیرامون واکسنها گرمتر از قبل است! همین امر بهانهای شد برای نگارش این مقاله که سعی دارم در آن به خواننده کمک کنم تا بتواند خرافه و شبهعلم را راحتتر تشخیص داده و فرار کند!
۱- حرکت معکوس
برخلاف جریان اصلی علم که با پیروی از منطق، گام به گام پیش میرود و پس از جمعآوری مشاهدات و شکل گرفتن فرضیه اولیه و انجام آزمونهای مختلف و ... در نهایت به نظریه میرسد[+]؛ خرافه و شبهعلم دقیقا مسیر را به شکل معکوس طی میکند! یعنی اینکه ابتدا یک نتیجهی دلخواه مطرح میشود، سپس برای این نتیجهی مطلوب، مقدمه و دلیل پیدا (و گاها تراشیده) میشود.این رسیدن از نتیجه به مقدمه شاید برجستهترین ویژگی شبهعلم باشد.
۲- استناد به تجربیات شخصی
در خرافه و شبهعلم تمایل آشکاری به استناد به انواع و اقسام روایات فردی، تجربههای شخصی، شواهد و مدارک غیرمعتبر و بیارزش، دیده میشود. برای مثال به رد پای تجربههای شخصی در این ادعا توجه کنید: «یک پیرمردی تو یکی از روستاهای اطراف برره هست که پسرخالهی دوستم رفته پیشش و دیسک کمرش خوب شده!» حتما اگر به حافظهی خود رجوع کنید به موارد مشابه بسیاری برخواهید خورد!
۳- ترس شدید از به چالش کشیده شدن
برخلاف مباحث علمی که دانشمندان از هرگونه تلاشی برای به چالش کشیدن و رد نظریهشان استقبال میکنند و نظریهشان پیوسته در حال آزمون است؛ در خرافه و شبهعلم به هیچعنوان اثری از این مساله دیده نمیشود. در حقیقت مدعیان خرافه و شبهعلم پیوسته سعی در یافتن شواهد دلخواهِ تائیدکننده برای اثبات نظریهی خود، دارند. هر چیزی که حتی اندکی ادعای آنها را با چالش مواجه کند را نادیده میگیرند.
۴- سندرم گالیله
حتما حکایت قدیمی و معروف گالیله را شنیدهاید! مروجان و طرفداران خرافه و شبهعلم بسیار به این حکایت علاقهمند هستند. آنها ادعای بلندپروازانهای (مثل درمان انواع سرطان با انرژی کف دست!) را بدون هیچ نوع سند آزمونپذیر و علمی مطرح میکنند، سپس در مواجهه با هر نوع انتقادی به حکایت گالیله اشاره میکنند و ادعا میکنند که: «ما گالیله هستیم، شما مثل مردم آن زمان نمیفهمید و یک روز بالاخره آنچه را که ما در خشت خام دیدهایم شما در آیینه خواهید دید!»
۵- اعتماد به نفس کاذب
علم بسیار محتاطانه عمل میکند. در حقیقت علم همواره خود را کمتر از چیزی که هست، نشان میدهد. اما شبهعلم همیشه ادعاهای صد در صدی مطرح میکند! به عنوان نمونه در رابطه با بحث بیماری کووید-۱۹ و واکسنهای آن، حتما در جریان هستید که هیچ واکسنی در دنیا ادعای اثربخشی ۱۰۰٪ ندارد. اما با این حال انواع داروهای گیاهی و دستورالعملهای پزشکی در گروههای خانوادگیمان در پیامرسانها دست به دست میشوند که اثربخشیشان حتی بالای ۱۰۰٪ (!) عنوان میشود.
۶- کمارزش کردن تحصیلات کلاسیک
جریانهای خرافی با ادعای برخورداری از دانشهای خودآموخته، مجهز بودن به علومی که نسل به نسل منتقل شده است و ادعاهایی از این قبیل، همواره سعی در بیارزش جلوه دادن فضیلت تحصیل علم دارند. توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که کسب علم فرآیندی است که نیازمند زحمت و تلاش بسیار است و هیچ علمی بصورت نسل به نسل منتقل نمیشود!
۷- استفاده از اصطلاحات علمی در مکان نامناسب
یکی دیگر از شگردهای مروجان شبهعلم و خرافه استفاده از عبارات علمی در مکانهای نامناسب است. رد پای این روش در بیشتر کلاهبرداریها هم دیده میشود. به عنوان مثال فرد از واژههایی نظیر «کوانتومی» یا «فرکانس» که اصطلاحات علمی و کاملا معتبری هستند، در جایی کاملا بیربط استفاده میکند! شنوندهی ناآگاه صرفا با استناد به همین تکواژههای معتبر اما بیربط به محتوای کلام، دچار این باور غلط میشوند که حتما گویندهی این جملات دانشمندی فرهیخته است؛ پس ادعاهای دیگرش هم حتما صحیح و علمی خواهد بود!
۸- پیشرفت نکردن
شبهعلم و خرافات راکد و ایستا است. هیچ پیشرفت و تغییری در ادعاهای شبهعلمی صورت نمیگیرد. این در حالی است که در تمامی شاخههای علمی ما روزانه شاهد پیشرفت و تغییرات بنیادین هستیم. (برای نمونه، به کامپیوتر یا گوشی تلفن همراهی که این مطلب را با آن میخوانید توجه کنید. حتما متوجه پیشرفتهای صورت گرفته در طول زمان خواهید شد!)
سخن پایانی
از این پس، اگر به ادعایی برخوردید که برای یک مسالهی پیچیده راهحلی بسیار سادهانگارانه مطرح میکند یا اگر دیدید شخصی بحث و انتقاد دربارهی ایدهی خود را نمیپذیرد به احتمال زیاد با یک بحث شبهعلمی طرف هستید! امیدوارم با کمک این معیارها (که البته قطعا همهی معیارها برای تشخیص شبهعلم نیستند!) بتوانید در امان بمانید./