دیزاین سیستم فقط یک فایل فیگما با چند تا کامپوننت خوشگل نیست؛ در واقع «سیستم عصبی» کل محصول است. هرچه محصول و تیم بزرگتر میشود، نیاز به یک زبان مشترک بین دیزاین و توسعه بیشتر میشود. چهار مفهوم کلیدی که تعیین میکنند دیزاین سیستم شما واقعاً در مقیاس سازمان جواب میدهد یا نه، اینها هستند:
Single Source of Truth، Consistency، Scalability و Governance.
در این مقاله هرکدام را به زبان ساده، با مثالهای عملی در فضای وب و موبایل مرور میکنیم.

Single Source of Truth یا به اختصار SSOT یعنی هر تصمیم طراحی فقط یک منبع رسمی دارد و بقیهجاها مصرفکننده آن هستند، نه تعریفکنندهی جدید.
در یک دیزاین سیستم سالم:
رنگ اصلی برند (primary) یکبار در قالب توکن تعریف میشود؛
در Figma داخل Variables یا Styleها
در کد داخل tokens.json یا CSS Variables مثل: --color-primary.
دکمهها، فرمها و سایر کامپوننتها هم در یک جا بهعنوان مرجع ساخته میشوند و در تمام پروژهها از همانها استفاده میشود.
نتیجهی SSOT این است که اگر روزی تصمیم بگیرید رنگ برند را عوض کنید، به جای جستجو در ۴۰ صفحه و ۳ اپلیکیشن، فقط توکن را آپدیت میکنید و همهچیز هماهنگ تغییر میکند. نبودِ SSOT یعنی چندین نسخه مختلف از «حقیقت» و یک دنیا تناقض و باگ بصری.

Consistency یعنی کاربر هر جا از محصول شما سر بزند، حس کند در همان دنیا است؛ هم از نظر ظاهر، هم رفتار.
این یکپارچگی چند لایه دارد:
یکپارچگی بصری
دکمههای اصلی همه یک استایل مشخص دارند.
سایهها، radiusها، spacingها همگی از یک اسکِیل تعریفشده میآیند.
یکپارچگی رفتاری
رفتار hover، focus، pressed در همهی جاهای محصول مشابه است.
نمایش خطا در فرمها همیشه با یک سبک و الگوی ثابت انجام میشود.
یکپارچگی زبانی
برای یک عمل مشخص، همیشه از یک واژه استفاده میکنید (مثلا همیشه «حذف»، نه یک جا «حذف» و جای دیگر «پاک کردن»).
دیزاین سیستم ابزار رسمی شما برای ایجاد این Consistency است. توکنها و کامپوننتها کمک میکنند طراح و دولوپر بهجای اختراع دوباره، از الگوهای ثابت و تستشده استفاده کنند. نتیجه؟ محصول قابل پیشبینی، قابل اعتماد و کمتر گیجکننده برای کاربر.

Scalability یعنی دیزاین سیستم شما وقتی از ۵ صفحه به ۵۰۰ صفحه، و از یک محصول به چند محصول وب و موبایل میرسد، هنوز قابل مدیریت و منطقی باقی بماند.
در یک سیستم مقیاسپذیر:
توکنها با نامگذاری و ساختار درست تعریف شدهاند، طوری که بتوانید بهراحتی تمهای جدید (مثلاً light/dark یا چند برند مختلف) را روی همان اسکِل سوار کنید.
کامپوننتها طوری طراحی شدهاند که با چند variant و property منطقی، سناریوهای مختلف را پوشش میدهند، نه اینکه برای هر نیاز کوچک یک کامپوننت جدید ساخته شود.
اضافهکردن یک فیچر جدید، تبدیل به «هککردن» کامپوننتهای موجود نمیشود، بلکه در چارچوب معماری DS اتفاق میافتد.
Scalability فقط برای محصول نیست؛ برای رشد تیم هم حیاتی است. وقتی دیزاین سیستم مقیاسپذیر باشد، طراحان جدید میتوانند سریعتر onboard شوند و بدون خرابکردن ساختار، در همان سیستم بازی کنند.

Governance جواب این سوال است:
«چه کسی، چه چیزی را، چطور و با چه فرآیندی میتواند در دیزاین سیستم تغییر بدهد؟»
بدون Governance، دیزاین سیستم بهمرور تبدیل میشود به یک جنگل پر از کامپوننتهای تکراری و نسخههای موازی.
Governance شامل چند بخش مهم است:
نقشها (Roles)
چه کسی مالک دیزاین سیستم است؟ (مثلا Design System Team)
چه کسانی پیشنهاد تغییر میدهند؟ (Product Designerها، دولوپرها، PMها)
چه کسی تغییر را نهایی و approve میکند؟
فرآیند (Process)
اگر تیم محصول به یک نوع جدید دکمه یا الگوی جدید فرم نیاز دارد، چطور درخواست ثبت میشود؟
ابتدا بررسی میشود که آیا با کامپوننتهای فعلی میتوان مسئله را حل کرد یا نه.
در صورت نیاز واقعی، کامپوننت جدید طراحی، تست، مستندسازی و سپس وارد Figma و کد میشود.
ورژندهی و اطلاعرسانی (Versioning & Communication)
دیزاین سیستم باید نسخه داشته باشد (مثلاً v1.3.0).
تغییرات مهم (breaking changes) باید با release note و اسناد شفاف به تیمها اعلام شوند.
Governance در نهایت کاری میکند که دیزاین سیستم نه فقط «تمیز» بماند، بلکه بتواند در طول زمان تکامل پیدا کند، بدون اینکه محصول را به هم بریزد.
اگر دیزاین سیستم را مثل یک محصول مستقل ببینیم، این چهار مفهوم ستون فقراتش هستند:
Single Source of Truth کمک میکند همه چیز ریشهی مشخص و واحد داشته باشد.
Consistency تجربهی کاربر را یکدست و قابلپیشبینی میکند.
Scalability تضمین میکند سیستم در برابر رشد محصول و تیم، از هم نپاشد.
Governance چارچوب تکامل کنترلشده و حرفهای دیزاین سیستم را مشخص میکند.
هر چقدر این چهار ستون را بهتر بسازی، دیزاین سیستمت از یک «کتابچه استایل خوشگل» تبدیل میشود به یک زیرساخت جدی برای طراحی و توسعهی چندپلتفرمی.