اجازه بدید هدف از نوشتن این مقاله رو، درانتهای صفحه براتون توضیح بدم، چون دوست دارم از همین اول شیرجه بزنم توی قلب مطلب ....
برای شناخت خداوند و درک ذات اقدس الهی که همه جهان رو خلق کرده، به نظرم نگاه به نقش اقیانوس در پیدایش حیات روی کره زمین، میتونه تشابه خوبی برای فهم حقایقی از نقش ذاتی خداوند در آفرینش و هدایت جهان داشته باشه!
شواهد علمی اثبات کرده که سراسر کُره زمین ابتدا پوشیده از آب بوده و آفرینش موجودات زنده ی روی زمین، از یک موجود تک سلولی شروع شده! پس قطعا اولین تک سلولی ، درون آب بوجود آمده و حیاط روی کره زمین از زیر آب آغاز شده است. (وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَآبَّةٍ مِّن مَّآءٍ : و خداوند هر جنبده اى را از آب آفرید)
روزی روزگاری اقیانوسی بی کران، درون خود یک موجود تک سلولی را از جنس خود به وجود آورد و از همان ابتدا مثل یک والد که به فرزندش عشق می ورزید، با عشق، آن تک سلولی را طراحی و متجلی کرد!
آن موجود تک سلولی با قابلیت تکثیری که از خود اقیانوس به دست آورده بود شروع به تکثیر خود کرد و در مدت کوتاهی بصورت تصاعدی به بی نهایت موجود تک سلولی تبدیل شد!
حقیقت 1: اقیانوس همیشه همان اقیانوسه و فکر و نیتش تغییر نمی کنه. پس مثل آفرینش اولین تک سلولی با عشق، تا ابد عاشق همه تک سلولی هاست و با ازدیاد آنها از عشقش کم نمی شود!
موجود تک سلولی، هرچند ساده ترین ساختار حیات را داشت ولی نوعی سلول بنیادی بود که بر حسب شرایط و بر طبق آگاهی عظیم نهفته در وجودِ خود، در هر لحظه نقش جدیدی را می توانست بازی کند. هرکدام از تک سلولی ها در مجاورت شرایط محیطی متفاوتِ اقیانوس، از آگاهی اقیانوس تغذیه می کردند و خودشان را به شکل های متنوعی تغییر دادند، چرا؟ چون اقیانوس اینطور می خواست!
اقیانوس می خواست پتانسیل بی نهایت درون خودش را متجلی کند. پس با همان عشق و اشتیاقی که به تولّد اولین تک سلولی داشت، همچنان به تکثیر تک سلولی ها ادامه داد و آنها را با جریان همیشگی موج های خود، در اقصی نقاط وجودش پخش کرد.
حقیقت2: درون اقیانوس مبداء مختصاتی وجود ندارد، تک سلولی هر جا که بِرَود باز هم در مرکز توجه اقیانوس قرار خواهد داشت و در هر موقعیتی که باشد، اقیانوس از رگ گردن به او نزدیکتر است!
تک سلولی ها در جای جای اقیانوس به تناسب تفاوت های دمایی، انرژیایی و مغناطیسی و ... ، شکل ها و رنگ های متفاوتی به خود گرفتند و خودشان را به تناسب میزان یادگیری و تلاششان برای بقاء ارتقاء دادند. اقیانوس در هر نقطه ای با ترکیب فرکانس های مختلفِ وجودیِ خود، طرح و نقش متفاوتی رو به تک سلولی ها القاء می کرد.
حقیقت3: جالب اینجاست که همه این تک سلولی ها به وجود هم نیاز داشتند! انگار که تک سلولی ها، تکه های تکمیل کننده یک پازل بودند و هرکدام وجود دیگری را تکمیل می کردند چون همه آنها از یک کل واحد به وجود آمده اند (از وحدت به کثرت)
حقیقت 4: آگاهیِ اقیانوس در تک تک قطراتِ آبِ اقیانوس وجود دارد! از جمله شامل قصد و نیت اولیه ی اقیانوس از آفرینش اولین تک سلولی!
حقیقت5: پس هیچکدام از تک سلولی ها، بی دلیل یا خارج از آگاهی و برنامه ی جامع اقیانوس، قدرت پیدایش نداشتند، یعنی همه ی تک سلولی ها، از آگاهی متمرکزی فرماندهی می شدند که همان اقیانوس بود، و البته نماینده اقیانوس همان قطره آب نهفته در وجود هر تک سلولی بود (99% یک سلول از آب تشکیل شده)
تک سلولی ها با تغذیه از یکدیگر، موجودات پیچیده تری را بوجود آوردند که چند سلولی بودند و به تدریج تنوع و پیچیدگی شان بیشتر شد، ولی همواره بنیاد وجودشان از همان آب اقیانوس بود.
چند سلولی هایِ مکمل، با هدایت خود اقیانوس، یکدیگر را پیدا می کردند و با ترکیب یکدیگر موجودات پیچیده تری را شکل می دادند!
از آن روز تا کنون، برخلاف تغییر تصاعدی موجودات، ولی اقیانوس همان اقیانوس روز اول است، و هیچگاه جلوی رشد و تکثیر موجودات زنده درون خود را نگرفته است، بلکه با سرعت یکنواخت و حساب شده ای همواره این آفرینش زیبا را توسعه داده، چون پایان زیبای این نقشه را فقط خودش می داند که چیست!
حقیقت6: هرچند همه تک سلولی ها و پُر سلولی ها، تمام عمر در آب زندگی میکنند و وجودشان را از آب اقیانوس ودیعه گرفته اند ولی از شناخت وسعت و قدرت حقیقی اقیانوس ناتوان مانده اند!
حقیقت7: همه ماهی ها هر قدر هم که تکثیر شوند، باز هم چیزی از آب اقیانوس کم نمی شود!
حقیقت8: اقیانوس تمام پتانسیل درون خود را بدون محدودیت در اختیار موجودات قرار داده، پس اقیانوس بسیار بخشنده و مهربان است! ماهی های درون اقیانوس هرچه به دست آورده اند، همه از سخاوت و بخشندگی اقیانوس است. چون اقیانوس عاشق همه ماهی هایی است که درون خودش به آنها وجود بخشیده است!
حقیقت9: همه آب های زمین به هم راه دارند و تمام دریاها، برکه ها و رودها، جریان های متنوعی از وجودِ فراگیرِ همان اقیانوس واحد هستند، پس هیچ اقیانوس دیگری غیر از این اقیانوسِ فراگیر وجود ندارد!
حقیقت10: تمام قطرات آب اقیانوس از یک جنس هستند و همه ی ویژگی های اقیانوس را درون خودشان نهفته دارند.
حقیقت11: ماهیت اقیانوس سیال بودن و جریان دائمی است و هیچگاه تلاطم و حرکت امواج اقیانوس متوقف نخواهد شد. پس مقاومت در مقابل جریان اقیانوس کاری عبث و بیهوده است و بهترین سبک زندگی برای ماهی ها، تسلیم بودن به جریان اقیانوس است.
حقیقت12: به دلیل یکپارچگی ذاتی بین مولکول های آب، کوچکترین حرکتی (حتی حاصل از جابجایی یک دانه شن و ماسه) نیز توسط آب منتقل می شود و روی سطح آب ایجاد تلاطم می کند. یعنی اقیانوس آن را درک و متجلی می کند. (فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ)
حقیقت13: آب اقیانوس کاملا رسانا است بطوریکه جریان الکتریکی را در یک لحظه در سراسر وجود خود به یک اندازه پخش می کند. پس از آنجاییکه هر فرآیند بیولوژیکی یک میدان الکترومغناطیسی متناسب خود را ایجاد میکند، پس آگاهی بصورت یکسان در سراسر اقیانوس پخش می شود و اقیانوس از همه چیز درون تک سلولی ها آگاه است. (إنه عليم بذات الصدور)
حقیقت14: همه موجودات درون اقیانوس از همان آب به وجود آمده اند و پس از مرگ هم به همان تبدیل می شوند. آب اقیانوس هم زنده می کند هم می میراند!
حقیقت15: آب اقیانوس روزی رسان و شکل دهنده همه اتفاقات زندگی موجودات درون اقیانوس است، حتی اگر خود آن موجودات این بر هم کُنش نیروهای زیرِ دریایی را درک نکنند!
حقیقت16: آب اقیانوس نیازی به موجودات درون خود ندارد و کاملا بی نیاز از آنهاست، ولی همه آبزیان اگر یک لحظه بدون آب بمانند نابود می شوند!
حقیقت 17: برخلاف آبزیان، اقیانوس نه آن ها را زائیده و نه خودش زائیده اقیانوس دیگری است، هرچند شاید آنها این حقیقت را درک نکنند!
حقیقت18: از تک سلولی ها گرفته تا پُرسلولی هایی همچون نهنگ، همگی در مقابل عظمت اقیانوس هیچند! اقیانوس از جمیع همه تک سلولی ها و پُرسلولی ها و جان داران و غیر جانداران درون خود بزرگتر است و هرکدام که قصد جنگیدن با اقیانوس را داشته باشد در حقیقت با ریشه وجودی خود جنگ کرده است!
حقیقت19: شاید ماهی ها ندانند ولی محیط بیرون بدنشان، همان محیط درون بدنشان است و هر ماهی که آب محیط خود را آلوده کند درحقیقت وجود خودش را آلوده کرده است.
حقیقت20: آفرینش همه ماهی ها، چه ماهی هایِ دَرنده و چه ماهی های بی آزار کار خود اقیانوس است! پس اقیانوس بین هیچکدام از آفریده های خود فرق نمی گذارد و همه موجوداتِ درون خود را به یک اندازه دوست دارد و آنها را مخلوق خودش می داند!
حقیقت21: آبِ اقیانوس، هم غذا و رزق ماهی ها را تامین می کند، هم اکسیژن، هم راه و مسیر حرکت، هم بستر تکامل. پس هیچ نیرو و هیچ تغییر و تحولی درون اقیانوس وجود ندارد مگر توسط خود اقیانوس! (لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ)
حقیقت22: اقیانوس از همه نیروهای درون زای خود برتر است، زیرا همه نیروها ناشی از تاثیر خودش هستند که به وجود می آیند!
حقیقت23: همه ی موجودات آبزی، حیات خود را از اقیانوس می گیرند. پس این تسلط اقیانوس بر موجودات آبزی، نه از سر سلطه و قدرت نمایی، بلکه ناشی از وابستگی حیاتی آنهاست و هیچ موجودی، توان خروج از حیطه قدرت و تسلط اقیانوس را ندارد. چطور یک ماهی که وجودش از آب است می تواند بر آب غلبه کند؟
حقیقت24: اقیانوس به سراسر وجود خود تسلط کامل دارد و محاط بر جهانِ زیرِ دریا است. هیچ نقطه ای در زیر اقیانوس خالی از وجود آب نیست. پس هر ماهی که بتواند ماهیت اقیانوس را درک کند دیگر جایی برای ترس و نگرانی و اندوه نخواهد داشت و یقین خواهد داشت که اقیانوس در تمام قطرات تشکیل دهنده وجودش حاضر و ناظر است.
حقیقت 25: شاید غلظت آب اقیانوس در بعضی جاها غلیظ تر یا رقیق تر باشد، ولی ماهیت آن فرق نمی کند. بلکه نیروهای فشاری و اصطکاکی که به موجوداتِ درونِ آب وارد می شود متفاوت است. که این هم از آگاهی و حکمتِ ذاتی خود اقیانوس برای رشد و پرورش مخلوقات درونش نشات می گیرد. وگرنه به حال ذات اقیانوس (آب) فرقی نمی کند!
حقیقت26: اقیانوس به همه ماهی ها امکان داده تا در سراسر اقیانوس آزادانه شنا کنند و تنوع ماهیت اقیانوس را تجربه کنند، ولی بعضی از موجودات خود را در جزیره ی کوچکی زندانی و محصور می کنند.
حقیقت 27: میزان شناخت ماهی ها از ماهیت اقیانوس و یا قصد او از این آفرینش جهانِ زیر دریا، به حال اقیانوس تاثیری ندارد، چون در هر حال قوانین سیالاتی حاکم بر آب کلیه موجودات آبزی را تربیت خواهد کرد.
حقیقت28: اقیانوس عاشق ماهی هاست و پرسش مداوم آن ها در مورد چیستی خودشان را بدون پاسخ نمی گذارد، و همه ی تک سلولی ها و پر سلولی ها را متناسب با قدرت درکشان برای یافتن پاسخ صحیح درمورد فلسفه خلقتشان هدایت می کند.
حقیقت29: همه آگاهی اقیانوس، در تک تک قطرات آن وجود دارد پس هیچ قطره ای خالی از آگاهیِ کُل نیست! پس هرکدام از موجودات، چه تک سلولی و چه پُرسلولی، برنامه رشد و تکامل خود را بصورت درونی با خودش همراه دارد.
حقیقت30: اقیانوس از ازل بوده و تا ابد نیز خواهد بود و داستان زندگی همه موجودات زیر دریا را از ازل تا ابد می داند، و هر ماهی که درخواست کند می تواند این آگاهی را درون خود پیدا نماید.
حقیقت31: ماهی ها وجود اقیانوس را از طریق قوانین سیالاتی (غلظت، ویسکوزیته آب، نیروهای بین مولکولی، خواص شیمیایی آب و ...) او را احساس می کنند. اقیانوس، خودِ قانون حاکم بر ماهی هاست و هیچ استثنایی ندارد و هر واکنشی را در زمان معین و از پیش تعیین شده محقق میکند.
حقیقت32: اقیانوس هیچوقت نمی خوابد و همه وجود اقیانوس با قوانین ثابت و بدون تغییر در طول زمان پابرجاست.
حقیقت33: آگاهی ماهی از ماهیت اقیانوس باعث درک عشق ازلی اقیانوس به او می شود، باعث احساس وحدت و یگانگی با تمام آبزیان دیگر می شود، باعث می شود ماهی درک کند که تمام وجودش از عشق اقیانوس شکل گرفته است و درنهایت باعث می شود ماهی خود را غرق در عشق بی نهایت اقیانوس مشاهده کند!
حقیقت34: روزی که ماهی از تفکر جدایی از اقیانوس دست بردارد، و خودش را با کلِ عالم زیردریا یکپارچه بداند، فهم او به اندازه فهم قطرات آب درون وجودش بالا می رود! حالا دیگر تنها فاصله جدایی بین ماهی و فهم اقیانوس هم برداشته شده و دیگر ماهی وجود ندارد، بلکه این اقیانوس است که وجود دارد!
حالا اینجاست که اراده حکیمانه اقیانوس، ماهی را از سردرگُمی نجات می دهد و او را به تکامل می رساند. اقیانوس، ماهی را به سطح آگاهی خودش ارتقاء می دهد و شاید از او برای روشنگری سایر ماهی ها استفاده کند. چرا که هدف او از ابتدا همین بوده !
یادمون باشه، تک سلولی ها، هنوز هم وجود دارند و در حال تکثیر و ارتقاء هستند (مثل ویروس کرونا) به نحویکه در یک قطره آب هزاران نوع تک سلولی قابل مشاهده هستند.
حالا برگردیم سراغ هدف مقاله!
بنا بر یافته های حوزه روانشناسی، انسان جهان رو از زاویه باورهای شخصی خودش تجربه می کنه! درحالیکه باورهای ما، حاصل برداشت ها و تلقیات ذهنی ما هستند که به وسیله ی دلایلِ منطقی که در ذهن خود برای فهم یک رابطه علت و معلولی جمع آوری کرده ایم، پشتیبانی و محافظت می شوند، تا در آینده در رویارویی مجدد با آن مسئله، راه حلی از پیش تعریف شده داشته باشیم و نیاز به تجربه مجدد آن اتفاق نداشته باشیم.
از بچگی تا الان، همه ما نظریات و توصیف های بسیار متفاوت (و حتی متناقض) رو درباره خداوند و صفات و ویژگی هاش شنیدیم! ولی بعید می دونم که درباره مهربانی، بخشندگی، روزی دهنده بودن و یا حتی شنوا و بینا بودن خداوند به اندازه ای مطمئن باشیم که ذهنمون برای انجام دادن یا ندادن یک عمل (مثلا نگرانی از تحقق یک خواسته) نیاز به هزار توجیه نداشته باشه!
به قول استاد عباس منش، برای تغییر یک باور قدیمی، نیاز هست که ستون های فکریِ به شدت منطقی و قابل قبولی در ذهنمون ایجاد کنیم، تا ذهن ما از باور قدیمی دست برداره و این باور جدید رو جایگزین قبلی بکنه. به محض این اتفاق آن باور درونی، تغییراتی را در زندگی بیرونی ما رقم خواهد زد!
بنابر آموزه های استاد مسعود ریاعی، هرکدام از مخلوقات تجلی دهنده ی اسم و صفتی از اسماء الله هستند. پس با تفکر در مفهوم این شریفه "وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَآبَّةٍ مِّن مَّآءٍ" میتوان فهمید که الگوی آفرینش جهان الهی، در رفتار اقیانوس به نمایش گذاشته شده است.
به نظر من، با تشبیه رفتار اقیانوس به صفات خداوند، خیلی بهتر میتونیم به حضور، آگاهی، نظارت و سمیع و بصیر بودن خداوند بر احتیاجات زندگیمون اعتقاد پیدا کنیم و از نگرانی دست برداریم.
اگر به این نوع نگاه علاقه داری پیشنهاد میکنم مقاله زیر رو هم بخون:
