اگر از من بپرسند بهدردنخورترین و مضرترین ویژگی فرهنگ ایرانی چیست؟ میگویم: "آبروداری"
از آبروداری مزخرفتر، بی معنیتر، پرضررتر خودش است. چقدر انرژی ما، تصمیمهای ما، انتخابهای ما، عمر ما پای این آبروداری مسخره هدر شد.
اصلا معنی آبروداری چیست؟ آبروداری یعنی مهم است که تصویر زندگی من مورد قبول و مورد پسند مردم باشد. این تعبیر از آبروداری، سه رکن مهم دارد: رکن اول آن "ریا" است. هرجا آبروداری را دیدید، دستی هم برای ریا تکان دهید. همیشه باید چیزی پنهان شود یا جور دیگری نشان داده شود تا آبروداری معنا پیدا کند.یعنی زندگی من در واقعیت یک طوری هست، اما مردم نباید بفهمند اینطور هست، باید فکر کنند طور دیگریست، آن وقت آبرویم حفظ میشود.
رکن دیگر اين تعریف "مردم"هستند که وجودشان از من مهم تر است. در آبروداری، من خودم مشکلی با زندگیام ندارم، تا زمانی که مردم نخواهند آن را ارزیابی کنند. زمانی که پای مردم درمیان است، اوضاع فرق میکند. نمود ظاهری زندگی من باید جوری باشد که مورد پسند مردم است و جلوی حرف و حدیثشان را بگیرد.
رکن سومی هم دارد که قدری پیچیده تر است. و آن به تناقض زندگی ما در واقعیت و زندگی ما در نظر مردم مربوط است. آبروداری به رسمیت شناختن و پذیرفتن این تناقض و تلاش برای ادامه دادن آن است.
به زندگیتان نگاه کنید؟ چه کارهایی را به خاطر آبروداری نکردید یا نگذاشتند که بکنید؟ چه کارهایی را نمیخواستید انجام دهید و برای حفظ آبرو کردید؟
آبروداری یقه همهمان را گرفته است. ما زنان بیشتر برایش هزینه داده ایم. زنان در جامعه مردسالار، دیگری و جنس دوم پنداشته میشوند. اما پای آبرو که وسط باشد، آنقدر مهم هستند که آبروی خاندان یا ملتی در مشت آن هاست. رژ لب قرمز یک زن، شکاف سینهاش، رفت و آمدها و تصمیمات شخصیاش قادر است آبروی یک خاندان را به بازی بگیرد. رومینا اشرفی و هزاران زن دیگر به خاطر آبرو مردهاند و میمیرند.
در همین نزدیکی ما میان آدمهای به ظاهر مدرن، جایی که کلمات صداقت و شرافت و مشورت، مثل نقل و نبات روی زبان ها جاری است. آدمها به خاطر آبرو قربانی میشوند و کسی ککش هم نمیگزد.
ما آبروداری میکنیم چون مردمی هستند که نگران طرز فکرشان هستیم. این مردم از کجا آمده اند؟ مگر نه اینکه من و شما در مقابل هم مردمیم؟ یک لحظه فکر کنید که تمام آبروداریهای یک عمر من به خاطر شما و آبروداریهای شما به خاطر من و امثال من بود. مسخره نیست؟ بیایید زندگیمان را بکنیم و دست از سر همدیگر برداریم. این آبروداری، خودش بی آبرو است.