هیولاها (۳) : که‌چه

*عکس تزئینی است. برای تجسم هیولا توصیفات متن را بخوانید*

اصیل‌ترین هیولای خانه ام "که‌چه" نام دارد. که‌چه هیولای زرد رنگ‌پریده‌ای با بینی عقابی و عینک گرد است، پیشینه آلمانی دارد و مادربزرگ مادربزرگ مادرش از بنیانگذاران مکتب نیهیلیسم هیولاها بوده‌است. گاهی که سخت مشغولی، که‌چه پاورچین پاورچین به تو نزدیک می‌شود، جوری که متوجه آمدنش نشوی. آن‌وقت خیلی آهسته در گوشت سوال می‌پرسد: آخرش که‌چه؟

که‌چه ممکن است درهر موقعیتی سروکله‌اش پیدا شود. وقتی کتاب میخوانی، وقتی پشت میز نشسته ای و کارهایت‌را سروسامان می‌دهی، موقعی که در حال‌و هوای خودتی و رویا می‌بافی، موقع ورزش کردن، حتی موقع آشپزی یا گردگیری... که‌چه بسته به موقعیت در گوشت چیزهایی می‌گوید. این همه کتاب می‌خوانی، که‌چه؟ گیرم که ورزش کردی و خوش‌هیکل ترین دختر قرن شدی، خب که‌چه؟ امروز خانه را گردگیری کردی، فردا دوباره خاک می‌نشیند، آخرش که‌چه؟

گاهی "که‌چه" و "دست‌نامرئی" هم‌پیمان میشوند. که‌چه در گوشتان سوالی می‌پرسد و تا به خودتان بجنبید، دست‌نامرئی دست‌هایتان را از پشت می‌گیرد و پاهایتان را به زمین میچسباند و چندساعتی سرجایتان خشک می‌شوید.

اگر فکر میکنید باید برای که‌چه منطق بیاورید و توضیح دهید که مثلا فلان کار را با چه انگیزه‌ای انجام میدهید، و اورا قانع کنید، سخت در اشتباهید. که‌چه گفتن های "که‌چه" تمامی ندارد و بلاخره یک جایی گیرتان می‌اندازد‌. هرچه باشد که‌چه تحصیل کرده است و منطق را از نیاکان آلمانی‌اش به ارث برده. اما اعتماد‌به‌نفس خود را از دست ندهید، شما هم ایرانی هستید و روش‌های منحصربه‌فرد خود را در مواجه با مشکلات دارید.

که‌چه هیولای مدرنی است اما مجبور نیستید با او متمدنانه برخورد کنید. یک بار که خیلی عصبانی بودم، که‌چه را محکم گرفتم، دست وپایش را به صندلی بستم و دهانش را چسب زدم. آن‌‌وقت در گوشش آرام گفتم، ای هیولای زرد بی‌ریخت این همه زرت و پرت میکنی، آخرش که‌چه؟ جایتان خالی، قیافه اش تماشایی شده بود. چند وقتی پیدایش نبود. اما که‌چه هیولای مقاومی است، به این راحتی نمی‌توان از شرش خلاص شد.

برایتان یک هشدار جدی دارم. با که‌چه صمیمی نشوید‌. یک روز به خودتان می‌آیید و می‌بینید که‌چه‌اش به شما منتقل شده. تمام روز هرکاری که کرده‌اید، از خودتان پرسیده اید: این کار را کنم، که چه؟ آن کار را کنم، که‌چه؟ اصلا زندگی کنم که‌چه؟

اگر به این مرحله رسیدید، خبر بدی برایتان دارم. صمیمیت با که‌چه کار دستتان داده و که‌چه شما را آبستن کرده است‌. به زودی که‌چه کوچولوی دورگه بی‌ریختی دنیا می‌آورید. انقدر جیغ و ویغ نکنید و کولی بازی درنیاورید. کاری‌است که‌شده، ای بابا، آخرش که‌چه؟