ویرگول
ورودثبت نام
Mst
Mstمن بیش‌تر از نوشته‌هایم هستم!
Mst
Mst
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

کتاب‌های یواشکی

گنجینه‌ی من
گنجینه‌ی من

هنگام ورود به شهرکتاب یا یک کتاب‌فروشی بزرگ، اول به سمت کدام قفسه‌‌‌ی کتاب می‌روید؟

آن‌هایی که کتاب‌فروشی رفتن، برایشان نوعی تفریح است؛ حتما چشمشان به تابلوهای کوچک بالای قفسه‌های کتاب که نشانِ دسته‌بندی موضوعی کتاب‌هاست، خورده. مثل داستان، تاریخ، فلسفه، بازاریابی دیجیتال و...

من طبق عادت تا به خودم بیایم روبه‌روی قسمت "جامعه‌شناسی" ایستاده‌ام.

دقایق طولانی در این قسمت می‌ایستم، عنوان کتاب‌ها و نویسندگان و مترجمان را یک‌به‌یک از نظر می‌گذرانم. مرور می‌کنم که کدام کتاب‌ها جدید و کدام‌ها همیشگی است. کدام‌ها تجدید چاپ شده، و جای کدام کتاب‌ها خالی است. گاهی روی پاهایم می‌نشینم تا طبقات چسبیده به زمین از نظرم دور نماند. با این وجود به ندرت از این قسمت کتابی می‌خرم، زیرا اگر کتابی را به قصد خریدن از قفسه بردارم، روح کتابخانه‌‌‌‌ام جلوی چشمم ظاهر می‌شود و با چشم غره‌ای مرا به یاد کتاب‌های نخوانده‌ام می‌اندازد.

اما قسمت بی‌نام و نشان دیگری در کتاب‌فروشی‌هاست که معمولا همیشه چند کتاب از آن می‌خرم و روح کتاب‌خانه‌ام هیچ چشم غره‌ای به من نمی‌رود. آن قفسه‌ی مربوط به جامعه‌شناسی زنان یا مطالعات جنسیت است.

اولین کتابفروشی که این قسمت را در آن کشف کردم، نشر چشمه‌ی شعبه‌ی کریم‌خان بود. می‌گویم کشف کردم چون برخلاف سایر قفسه‌ها، این قفسه هیچ‌گاه تابلوی کوچک عنوان را ندارد.

در هیچ‌کتابفروشی شما قفسه‌ی کتابی با عنوان جامعه‌شناسی زنان یا مطالعات زنان یا عنوان مشابه‌ دیگری که نام "زن" یا "زنان" در آن باشد، نمی‌بینید. حتی کتابفروشی‌های محدودی که این کتاب‌ها را کنارهم چیده‌اند، معمولا آن‌ها را گمنام و غریبانه در یک یا دو طبقه بی‌سروصدا جای داده‌اند. جایی نزدیک به قفسه‌ی جامعه شناسی یا فلسفه یا تاریخ.

این قفسه‌های بی‌عنوان، شامل ارزشمندترین و معتبرترین کتاب‌های تالیف و ترجمه‌ی حوزه‌ی زنان است. از منابع دانشگاهی و پژوهشی و کتاب‌های مرجع فمینیسم، تا جنس دوم سیمون دوبووار و نوشته‌های افسانه نجم‌آبادی.

حتی ممکن است این کتاب‌ها را در زیر عنوان‌های انحرافی ببینید، همین چند روز پیش در شهر کتابی، کتاب‌های حوزه زنان را در قفسه‌ی کتاب‌های مذهبی دیدم. شوخی غریب و البته روش خوبی برای استتار بود!

همه‌ی این‌ها را نوشتم تا بگویم اگر روزی حتی برای لحظه‌ای از ذهنتان گذشت، زنان ایران در جایگاه شغلی و اجتماعی همان فرصت‌های مردان را دارند، اگر زن موفقی را دیدید و فکر کردید مسیر را به آسانی طی کرده، اگر چشم و گوشتان را روی تجربیات تبعیض زنان بستید یا جایی سخن گفتید که حالا دیگر زن و مرد مساوی شده‌اند، یادتان بیاید که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که حتی کتاب‌های زنان به آن‌شرط در کتاب‌فروشی‌ها هستند که گمنام و در خفا و بی‌نشان باشند!

حتی کتاب‌های زنان در جای اصلیشان نیستند چه رسد به...

زنانفمینیسمنشرچشمه
۱
۰
Mst
Mst
من بیش‌تر از نوشته‌هایم هستم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید