کدام دیدگاه بیشترین تأثیر را در تولید یک محصول موفق دارد؟
تولید کنندگان می گویند: "باید بتوانیم آن را در سازمان فعلی خود تولید کنیم" ،بخش پشتیبانی می گوید: "ما مدام برای رفع مشکلات تماس داریم، باید آن مشکلات را در طراحی حل کنیم" ،مسئول بازاریابی می گوید: "قیمت" ، تیم طراحی می گوید: "شما نمی توانید همه ی آن ها را ترکیب کنید و همچنان محصول پذیرفته شده ای داشته باشید" حق با کیست؟
طراحی مستلزم همکاری گرایش های مختلف است. گرایش هایی که برای تولید یک محصول موفق لازمند، خیلی زیاد است. طراحی خوب، طراحان خوب می خواهد، اما این به تنهایی کافی نیست بلکه نیازمند مدیریت خوب است، برای اینکه سخت ترین قسمت تولید یک محصول، همسو نمودن همه ی گرایش های مختلف و هر یک با اهداف و الویت های متفاوت است.
هر گرایش نگاه متفاوتی نسبت به اهمیت نسبی عوامل سازنده ی یک محصول دارد. یک گرایش معتقد است که محصول باید فهمیدنی و کاربردی باشد، دیگری می گوید باید جذاب باشد، همچنین باید قیمتش مناسب باشد. باید مطمئن و قابل تولید باشد. قابل تشخیص از محصولات رقیب و در جنبه های حیاتی مانند قیمت، ظاهر و کارکردی که فراهم می آورد، برتر باشد. در نهایت، مردم باید واقعا آن را بخرند. خیلی مهم نیست چقدر محصولی خوب است تا زمانی که کسی از آن استفاده نکند.
اغلب هر گرایش معتقد است که مهم ترین تأثیر را دارد: مسئول بازاریابی می گوید: "قیمت، قیمت به علاوه بقیه موارد" ، مهندسین اصرار دارند: "اطمینان" ،تولید کنندگان می گویند: "باید بتوانیم آن را در سازمان فعلی خود تولید کنیم" ،بخش پشتیبانی می گوید: "ما مدام برای رفع مشکلات تماس داریم، باید آن مشکلات را در طراحی حل کنیم" ،تیم طراحی می گوید: "شما نمی توانید همه ی آن ها را ترکیب کنید و همچنان محصول پذیرفته شده ای داشته باشید" حق با کیست؟ حق با همه است. محصول موفق باید همه ی این ها را برآورده کند.
قسمت سخت کار، مجاب کردن افراد به فهم نگاه دیگران است که نگاه حاکم بر گرایش خود را کنار بگذارند و به طراحی از دیدگاه کسی بنگرند که آن را میخرد و از آن استفاده میکند (که اغلب دو نفر متفاوت هستند). زاویه نگاه کسب و کار نیز مهم است، زیرا مهم نیست یک محصول چقدر قوی باشد، اگر به اندازه کافی خریداری نشود.
خوب طراحی کردن، آسان نیست. سازنده، چیزی می خواهد که به صورت اقتصادی قابل تولید باشد. فروش، چیزی می خواهد که برای مشتریان جذاب باشد .خریدار، خواسته های متعددی دارد. در فروشگاه، خریدار روی قیمت، ظاهر و شاید ارزش اعتباری محصول تمرکز می کند. در خانه، همان فرد توجه بیشتری به کاربردی بودن محصول می کند. نیاز کسانی که با آن سروکار دارند متفاوت و بعضا متضاد است. با این حال اگر تیم طراحی به صورت همزمان نمایندگانی از همه ی بخش ها داشته باشند، اغلب رسیدن به راه حل های رضایت بخش برای همه ی نیازها ممکن است.
چالش طراحی آن است که از اصول طراحی انسان محور برای تولید نتایج مثبت، یعنی محصولاتی که زندگی را بهبود دهند و بر شادی و لذت ما می افزایند، استفاده شود. هدف، تولید محصولی عالی و موفق است که خریداران آن را دوست دارند.