اولین مرحله در مواجهه با پایاننامه انتخاب موضوع است. شما اول باید بدانید که به کدام حوزه از رشتهتان علاقهمندید. علاقه حرف اول را در انتخاب موضوع میزند. پایاننامه به اندازهی کافی فشار و استرس به شما وارد میکند حالا تصور کنید به موضوعتان علاقهای ندارید و ناچارید بیشتر از 1 سال بار آن را به دوش بکشید! دوم توان و ظرفیت خودتان است که باید مورد توجه قرار گیرد. اگر شاغل هستید و متاهل هستید و بچه دارید و هزار گرفتاری دیگر (در این صورت درود بر شما که همت کردهاید و کمر بستهاید به درسخواندن!) نباید بروید سراغ موضوعهای بکر و پیچیده. سوم ظرفیتهای مالیتان (مخصوصا اگر دانشجوی دانشگاه آزاد هستید) و چهارم زیرساختهای کشور را برای پژوهش در نظر بگیرید. بعضی موضوعات به اطلاعات دولتی و سازمانی احتیاج دارند. باید به این فکر کنید که آیا اطلاعات لازم را میتوانید از ادارات دولتی و خصوصی و لشکری و کشوری به دستآورید؟ تجربهها نشان میدهد که خیلی وقتها این همکاریها به سرانجام نمیرسد یا به سختی رخ میدهد. من برای بخشی از پروژهام به کمک صداوسیما احتیاج داشتم که طبیعتا با من بمیرم تو بمیری و پیدا کردن آدمهای مرتبط به سرانجام رسید. اگر میخواستم ایمیل بزنم و نامه ببرم صد سال هم جواب نمیگرفتم. بنابراین خودتان را با موضوعاتی پیر نکنید که به خاطرشان سه ماه لنگ یک امضا باشید!
طبیعتا پس از چهارسال درس خواندن در مقطع کارشناسی باید از کلیات مباحث و در موارد آرمانی با گوشهکنارهای رشتهتان آشنا شده باشید. اگر نمیدانید چه موضوعی را دوست دارید، دو حالت بیشتر ندارد:
1- دچار وسواس شدهاید.
2- باید مدرک کارشناسیتان را تکه تکه کنید!
حالت اول ناشی از کمالگرایی شماست. اما در حالت دوم باید از شما بپرسم که اگر رشتهتان را اجباری خواندید و دوست نداشتید، چرا تا مقطع ارشد ادامهاش دادید؟ یا اگر رشتهتان را دوست دارید، پس چهارسال کارشناسی در آن دانشگاه مشغول چه کاری بودهاید؟ خب طبیعتا من با این دسته کاری ندارم چون به نظر میآید که مشکلات شخصی با خودشان دارند و اول باید تکلیفشان را با خودشان مشخص کنند.
وسواس را کنار بگذارید. این را کسی به شما میگوید که در مقولهی وسواس یک نسخهی بینظیر است! من در ترم سه که باید پروپوزال مینوشتم تا مدتها نمیدانستم چه موضوعی و عنوانی حس برتری و کمالطلبیام را ارضا میکند. سه بار هم با موضوعات مختلف پروپوزال نوشتم تا اینکه استاد راهنما به زور متوقفم کرد که همین موضوع آخر خوب و کافی است و خیلی هم نو و جذاب است. باز هم هرازگاهی در ترمهای چهار و پنج! میپرسیدم: "استاد یعنی واقعا این موضوع ارزش کارکردن دارد؟" میبینید؟ اگر به وسواس میدان بدهید تا بعد از دفاع و نمرهی بیست هم دنبالتان میآید و اوقاتتان را تلخ میکند.
انتخاب کردن موضوعی سادهتر که به راحتی از پسش بر بیایید و پروژهای تمیز تحویل دهید بهتر از موضوعی سخت و پیچیدهاست که به دست شما شهید شود! فهمیدن این نکته که در چه سطحی هستید و توان اجرای چه پروژهای را دارید تا حد زیادی با خودتان است. پیشتر گفتم که ظرفیتهای مالی، توان تحصیلی، وضعیت خانوادگی، شهر محل سکونت و مسولیتهایتان در انتخاب موضوع نقش اساسی باید داشته باشند. با خودتان خلوت کنید و تمام این شرایط را روی کاغذ بیاورید. محاسبه کنید که در طول روز چقدر میتوانید روی پایاننامه وقت بگذارید. اگر شاغلید، باید وضعیت مرخصی و مشکلات کاریتان را هم در نظر بگیرید. بعد از محاسبهی همهی اینها میتوانید بفهمید که یک قاتل بالقوه هستید یا خیر. اگر هستید، از بال و پر موضوع بکاهید و آن را به جوامع و بخشهای کوچکتر محدود کنید تا هم به شاخهی مورد علاقهتان پرداخته باشید و هم مطمئن باشید که توان اجرای آن را دارید.
جمعبندی- عوامل موثر در انتخاب موضوع:
علاقه، علاقه، علاقه!
ظرفیتهای مالی
توان تحصیلی
وضعیت خانوادگی (وضعیت تاهل، فرزند داشتن، شاغل بودن، مشکلات خانوادگی)
شهر محل سکونت
مسولیتهای زندگی شخصی
دانشگاه این حق را به شما داده که برای پایاننامهتان خودتان استاد راهنما انتخاب کنید. بعد از اینکه حدود موضوع مدنظرتان را مشخص کردید، رزومهی اساتید را بررسی کنید که بیشتر توی چه حوزههایی کار کردهاند. هر چه به موضوع شما نزدیکتر باشند، به نفع شما خواهد بود. بعضی اساتید هم خودشان به شما میگویند که فلان موضوع را کار میکنند یا استاد دیگری را به شما پیشنهاد میدهند. بعد از بررسی این نکته، باید خلق و خوی استاد و نوع نگاهش به مسائل را هم در نظر بگیرید. شوخی نیست! شما میخواهید یک اثر علمی از خودتان به جا بگذارید و در این مسیر 1 یا 1سال و نیم درگیر مسئله میشوید. استادی که در این مدت کنار شما در تیم پژوهش حضور دارد و میخواهد شما را راهنمایی کند، باید نقاط نظر مشابهی با دیدگاههای شما داشته باشد وگرنه اصطکاک به وجود آمده، باعث میشود تجربهای بد از شما در ذهن استاد راهنما ثبت شود و برعکس. شما که نمیخواهید پایاننامه زهرمارتان شود! میخواهید؟
نکتهی بسیار مهم در جریان انتخاب استاد راهنما این است که باید تمایل استاد برای کار با خودتان را هم لحاظ کنید. استاد هم به اندازهی شما حق دارد که شما را بپذیرد یا نه. این حق را برای اساتید قائل باشید. نکتهی بعدی اینکه استاد مشاور را باید استاد راهنما انتخاب کند. شاید استاد راهنما این اجازه را به شما بدهد که نظرتان را راجع به استاد مشاور اعلام کنید اما در نهایت این استاد راهنماست که استاد مشاور را تعیین میکند. خیلی وقتها در جلسهی شورا هنگام تصویب پروپوزالها اساتید مشاور انتخاب میشوند. اگر قصد دارید استاد مشاور را شخصی بیرون از هیئت علمی دانشگاهتان انتخاب کنید، این موضوع را باید به استاد راهنما اعلام و نظرش را جویا شوید.
پس از توافق قطعی در زمینه انتخاب تیم پژوهش و هماهنگی لازم است راجع به عنوان دقیق پایاننامه و مراحل انجام آن با استاد راهنما به توافق برسید و آن را چکشکاری کنید. شاید لازم باشد پروپوزالتان را بارها و بارها از نو شروع کنید. شاید هم بارها عنوانتان را کم و زیاد کنید. در انتخاب روش، جامعه، نمونه و مباحثی از این دست، هنگام نگارش پروپوزال با استاد راهنمایتان حرکت کنید. نظرتان را به عنوان مسئول پایاننامه بیان کنید اما تا حد امکان طبق نظر استاد راهنما پیش بروید و در صورت مغایرت نظر، یا بپذیرید یا دلایل قانعکننده علمی برای استادتان بیاورید. در هر صورت استاد راهنما قرار است روز دفاع از شما حمایت کند بنابراین نباید نظراتش را نادیده بگیرید. در نهایت منظم باشید و پوپوزالتان را زودتر از موعد مقرر تحویل شورا دهید تا فرصت اصلاح بیشتری داشته باشید. نکتهی آخر اینکه فراموش نکنید که شما تنها دانشجویی نیستید که پایاننامه دارد و خیلی وقتها اساتید سرشان شلوغتر از آن است که جزئیات کار شما را در خاطر داشته باشند. نظم شما، خیلی از مشکلات را حل خواهد کرد!
حقیقتا در مورد نگارش پروپوزال و نحوهی انتخاب موضوع (ازکجا دنبال موضوع بگردیم و پیشینه جمع کنیم) مطالب زیاد گفته شده که قابل دسترس هم هستند و من هم نمیخواهم راجع به اصول اینچنینی صحبت کنم. اما اگر سوالی در این خصوص وجود داشته باشد سعی میکنم در کامنتها به قدر سواد و بضاعتم پاسخ بدهم. پیشنهادات و انتقادات را هم با آغوش باز پذیرا هستم!
با سپاس از زمانی که برای خواندن این نوشتار اختصاص دادید. احتمالا در نوشتار بعدی از آغاز در پروژهای طولانیمدت به نام پایاننامه (کنترل پیوستگی) خواهم نوشت.