???#یادداشت_فیلم The Before Trilogy
#معرفی_فیلم
❇️گاهی در خلال نوشتن داستان، شاید احساس کنیم زاویه دید دست ما را بسته ست. شاید زاویه درستی را انتخاب نکردهایم. شاید هم از امکانات زاویهای که انتخاب کردهایم، درست استفاده نمیکنیم. دیروز در حال ديدن فیلم "پیش از طلوع" بودم. در یکی از صحنهها به نظرم کارگردان/نویسنده با همین مسئلهی زاویهدید روبرو شده و خلاقانه موقعیتی خلق کرده که ما وارد زاویهی دید دختر و سپس پسر میشویم.
✅فیلم اینطور پیش میرود: دختر و پسری که حوالی ظهر اتفاقی در قطار با هم آشنا شدهاند و حالا با هم سر میز شام نشستهاند. ما نیاز داریم کمی وارد دنیای هر کدام از دو کاراکتر شویم تا بیشتر متوجه احساساتشان نسبت به هم شویم؛ ترس و شوقهایشان برای این رابطه. اینجاست که کاراکتر دختر؛ سلین یک بازی جذاب شروع میکند. اون دستش را به حالت گوشی تلفن کنار گوشش میگیرد و رینگ رینگ میکند. به جسی میگوید:
"دارم زنگ میزنم به دوستم که توی پاریس منتظرمه."
بعد از چند رینگ به جسی میگوید:
"گوشی را بردار دیگه!"
جسی هیجان زده دستش را کنار گوشش تلفن میکند.
❇️از این لحظه ما وارد ذهن سلین میشویم و او درباره حسش به جسی و دنیای درونیاش میگوید که زاویه دید اجازه نمیداد از آن مطلع شویم. جسی هم در نقش دوست سلین چیزهایی میگوید و سوالاتی از او میپرسد. به همین ترتیب تلفن سلین که تمام میشود از جسی میخواهد که به دوست صمیمیاش زنگ بزند و ما از ترسها و شوقهای اولیه جسی از شروع رابطه تا الان آگاه میشویم.
✅این ماجرا هم یک تکنیک جالب برای سرگرم کردن مخاطب و جذابیتِ افزوده برای این دوستی چندساعته است، هم به نظر میرسد تلاش خلاقانهی یک نویسنده برای ورود به ذهن کاراکترها ست.
❇️فارغ از این، این سهگانهی دیالوگمحور، دیدنی و به همان میزان گوشدادنی ست:
پیش از طلوع
پیش از غروب
پیش از نیمهشب*
1️⃣در فیلم اول، سلین و جسی، اتفاقی با هم آشنا میشوند و تا صبح فردا وقت دارند که با هم باشند. گفتگوهای دو نفر درباره عشق و زندگی، ریلی ست که ما را با فیلم و با خیابانهای شهر همراه میکند...
2️⃣در فیلم دوم، انگار با تمام شدن فیلم تازه در ذهنِ منِ مخاطب ماجرا شروع شد. فیلم بسیار خوب، اشتیاق را به تصویر میکشد. بدون کوچکترین تصویر جسمانیای یا حتی تصویری از یک بوسه چه زیبا اشتیاق را میرساند.
3️⃣در فیلم سوم، این دو نفر زندگی مشترک را با هم تجربه کردهاند. ما با چالشهای زندگی مشترک و شرط تداوم عشق و دوستداشتن در مرداب زندگی مشترک روبرو میشویم آنهم در قالب گفتگوهای آنها با دوستانشان و بخش اصلی فیلم که باز گفتگو و جدلهای دو قهرمان فیلم است.
✴️بهتر است خودتان پای این سه فیلم بنشینید. هر چه بگویم از ارزششان کم کردهام...
_
*Before Sunrise 1995
Before sunset 2004
Before midnight 2013
✍#میثم_باجور
? کانون نویسندگان آماتور
?@amateurwriters