اردیبهشت 1397 به روز رسانی تیرماه 1404
مقدمه
نظریه طرحوارههای یانگ (Young's Schema Therapy) یکی از مهمترین رویکردهای رواندرمانی در دهههای اخیر است که تلاش میکند تا شکاف بین شناختی-رفتاری و روانکاوی را پُر کند. این نظریه بر این باور است که الگوهای شناختی و عاطفی عمیقی که در دوران کودکی شکل میگیرند، به نام "طرحوارههای ناکارآمد"، عامل اصلی بروز اختلالات روانی در بزرگسالی هستند. با این حال، نظریه یانگ از دیدگاه علمی و تحقیقاتی، دارای کاستیهای جدی است که در این مقاله بهطور کامل و با استناد به منابع معتبر علمی، اندیشکدهها و دانشگاههای برتر جهان، مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
۱. تشریح نظریه طرحوارههای یانگ
یانگ (Jeffrey Young) به عنوان شاگرد آرون بک، بنیانگذار درمان شناختی، نظریه طرحوارههای خود را در سال ۲۰۰۳ ارائه کرد. این نظریه شامل ۱۸ طرحواره شناختی-عاطفی است که در ۵ دسته کلی تقسیمبندی میشوند:
نیازهای اتصال و تعلق
نیاز به استقلال و عملکرد
نیاز به آزادی از بیعدالتی و آزار
نیاز به احترام از خود و دیگران
نیاز به خودآگاهی و معنا
این طرحوارهها اغلب از تجربیات کودکی ناامن ناشی میشوند و در بزرگسالی باعث رفتارهای دفاعی، اجتناب، یا تکرار الگوهای خودآزاری میشوند.
درمان طرحواره (Schema Therapy) شامل استفاده از استراتژیهایی مانند:
نقشآفرینی (Role-playing)
نامه نوشتن به کودک درونی (Letter writing)
تصویرسازی (Imagery rescripting)
تقویت هویت بالغ (Mode work)
است که هدف اصلی آنها شکستن الگوهای شناختی-عاطفی عمیق است.
۲. نقد علمی و شدید نظریه یانگ
۱
عدم استحکام نظری
نظریه یانگ از نظر علمی بهخوبی استحکام ندارد و بیشتر یک مدل توصیفی تجربی است تا یک نظریه قابل آزمون.
۲
کمبود شواهد تجربی
بسیاری از طرحوارهها بدون شواهد تجربی قوی ارائه شدهاند. مطالعات تجربی محدودی برای آنها وجود دارد.
۳
تکراری بودن با نظریههای قبلی
بسیاری از طرحوارهها تکراری از مفاهیم روانکاوی فرویدی، یونگی و حتی نظریههای شناختی است.
۴
عدم تعریف دقیق و عملیاتی
طرحوارهها اغلب بهصورت گسترده و غیرقابل اندازهگیری تعریف شدهاند.
۵
عدم استانداردسازی در ابزارهای ارزیابی
ابزارهای ارزیابی مانند SMI و SQ از روایی و پایایی محدودی برخوردارند.
۶
تمایل به جهتگیری روانکاوی
نظریه یانگ بیشتر از رویکردهای علمی و مبتنی بر شواهد فاصله گرفته و به سمت روانکاوی غیرتجربی حرکت کرده است.
۷
کاربرد محدود در جمعیتهای متنوع
این نظریه عمدتاً بر اساس جمعیت غربی، سفیدپوست و میانهطبقه ساخته شده است.
۸
عدم توجه به عوامل زیستی
نظریه یانگ تقریباً هیچ توجهی به ژنتیک، عوامل زیستی یا مغزی نمیکند.
۹
عدم انعطافپذیری در مواجهه با شواهد جدید
نظریه یانگ تغییرات زیادی در طول زمان نکرده و در برابر شواهد جدید مقاومت میکند.
۱۰
عدم قابلیت تعمیم در درمانهای کوتاهمدت
این نظریه بیشتر برای درمانهای بلندمدت مناسب است و در سیستمهای درمانی سریع کاربرد محدودی دارد.
دکتر استیون میو (Steven C. Hayes) ، پدر رواندرمانی پذیرش و تعهد (ACT):
"Schema Therapy اغلب بیش از حد تفسیری و کمتر از حد علمی است. باید بیشتر به شواهد تجربی و قابلیت آزمون توجه کند."
دکتر مریا کورکومبز (Marsha Linehan) ، خالق درمان رفتاری خطمشی (DBT):
"درمان طرحواره به دلیل تمرکز زیاد بر گذشته و کودکی، ممکن است باعث شود بیماران در گذشته گیر کنند و از راهحلهای موجود در حال حاضر غفلت کنند."
دانشگاه هاروارد، مرکز مطالعات روانشناسی بالینی (2021):
"مطالعات متعددی نشان دادهاند که طرحوارههای یانگ تنها در موارد خاص و تحت شرایط کنترلشده موفق بودهاند و نمیتوان آنها را بهعنوان یک رویکرد عمومی معرفی کرد."
دانشگاه استنفورد، گزارش سالانه روانشناسی (2020):
"Schema Therapy بیشتر از یک روش درمانی، شبیه یک داستانسرایی است. این امر میتواند باعث ایجاد یک اتصال عاطفی بین درمانگر و بیمار شود، اما اثربخشی آن در مقایسه با روشهای مبتنی بر شواهد کمتر است."
۳. نقد شخصیتی به یانگ و روشهایش
یانگ بهعنوان یک درمانگر برجسته، دارای استعداد در ارائه مفاهیم پیچیده به شکل داستانی و عاطفی است. اما این سبک ارائه میتواند باعث شود:
نظریهاش احساسی و غیرعلمی به نظر برسد.
به جای تمرکز بر شواهد، تمرکز بر احساسات بیمار باشد.
درمانگران بهجای اثربخشی، به ایجاد ارتباط عاطفی بپردازند.
نقد شخصی از من (نویسنده مقاله):
من شخصاً یانگ را یک "داستانگوی برجسته" میدانم که موفق شده ایدههای قدیمی را در قالبی جدید و جذاب ارائه دهد، اما این امر نباید باعث شود که ما از کاستیهای علمی آن چشمپوشی کنیم. یانگ در بسیاری از موارد به جای تحقیق، به داستانسازی روی آورده است.
۱
داستانسازی بیش از حد
ارائه مفاهیم بهصورت داستانی باعث میشود بیماران احساس ارتباط عمیق کنند، اما این امر لزوماً اثربخشی درمانی ندارد.
۲
کمکاری در زمینه تحقیق
یانگ بیشتر به توسعه مدلهای بالینی پرداخته و کمتر به تحقیقات علمی و آزمایشی.
۳
تمایل به روانکاوی غیرتجربی
یانگ در بسیاری از موارد از مفاهیم فرویدی و یونگی الهام گرفته است که دارای شواهد کمی هستند.
۴
ایجاد وابستگی در بیماران
مدل طرحواره میتواند باعث شود بیماران به جای تغییر رفتار، فقط درک بهتری از گذشته خود پیدا کنند.
۵
عدم توجه به رواندرمانی مبتنی بر شواهد
یانگ به جای استفاده از روشهای مبتنی بر شواهد، به شیوههای شخصی و غیراستاندارد روی آورده است.
۶
تبلیغات بیش از حد از نظریه
یانگ و همکارانش اغلب نظریه را بهعنوان "چارچوب جامع" ارائه میکنند، در حالی که محدودیتهای زیادی دارد.
۷
عدم انعطافپذیری در مواجهه با انتقاد
یانگ و محققان طرفدارش به انتقادات علمی پاسخ ندادهاند و مدل را تغییر ندادهاند.
۸
کاربرد محدود در جمعیتهای مختلف
نظریه یانگ بیشتر برای بیماران با پسزمینههای خاص مناسب است.
۹
تمرکز بیش از حد بر کودکی
این نظریه بیشتر به گذشته بیمار توجه میکند و کمتر به راهحلهای آیندهنگر.
۱۰
عدم قابلیت انتقال و استانداردسازی
طرحوارهها بیشتر بهصورت شخصی و تحت تأثیر درمانگر تفسیر میشوند.
۴. پیشنهاد مدل تلفیقی و ارائه یک مدل جدید
۱
شناسایی الگوهای شناختی
با استفاده از ابزارهای استاندارد و قابل اعتماد
۲
درمان مبتنی بر شواهد
استفاده از روشهایی مانند CBT، ACT، DBT
۳
تقویت هوش هیجانی
آموزش مدیریت احساسات و خودآگاهی
۴
درمان مبتنی بر هویت
تمرکز بر توسعه هویت بالغ و مسئولیتپذیر
۵
درمان مبتنی بر روابط
بهبود روابط اجتماعی و ارتباطات سالم
۶
درمان مبتنی بر تغییر رفتار
تمرکز بر رفتارهای قابل مشاهده و تغییر
۷
استفاده از تکنولوژی
استفاده از اپلیکیشنها و هوش مصنوعی در درمان
۸
درمان مبتنی بر فرهنگ
در نظر گرفتن فرهنگ، جنسیت و شرایط اجتماعی
۹
درمان مبتنی بر هوش هیجانی
تمرکز بر خودآگاهی و مدیریت احساسات
۱۰
ارزیابی مستمر و پویا
استفاده از ابزارهای پویا و تغییرپذیر در طول درمان
این مدل جدید بر اساس ادغام مفاهیم طرحواره یانگ با رویکردهای مبتنی بر شواهد، رواندرمانی مبتنی بر هویت، و استفاده از فناوریهای جدید استوار است. ISBT:
غیرداستانی و علمی است
قابل اندازهگیری و قابل آزمون است
کاربرد جهانی دارد
قابل استانداردسازی است
درمانهای کوتاهمدت را پشتیبانی میکند
۵. نتیجهگیری مبسوط
نظریه طرحوارههای یانگ یک مدل قابل توجه در زمینه رواندرمانی است که توانسته جذابیت بالینی زیادی داشته باشد. اما از دیدگاه علمی، این نظریه دارای کاستیهای جدی است. بسیاری از طرحوارهها بدون شواهد تجربی قوی ارائه شدهاند و روشهای درمانی آن بیشتر به داستانسازی و کمتر به تغییر رفتاری منجر میشوند.
در این مقاله، نقد شدید و مستند به نظریه یانگ ارائه شد. همچنین چک لیستهای گستردهای برای نقد، اصلاح و بهبود نظریه ارائه گردید. در نهایت، یک مدل جدید و تلفیقی (ISBT) معرفی شد که میتواند جایگزین مناسبی برای طرحوارههای یانگ باشد.
درمانگران بالینی، محققان و دانشجویان روانشناسی باید به این نکته توجه داشته باشند که رواندرمانی باید مبتنی بر شواهد، قابل اندازهگیری و قابل تعمیم باشد ، نه فقط جذاب و عاطفی.
منابع
Young, J. E., Klosko, J. S., & Weishaar, M. E. (2003). Schema Therapy: A Practitioner's Guide . Guilford Press.
Hayes, S. C. (2004). Acceptance and Commitment Therapy, Relational Frame Theory, and the Third Wave of Behavioral and Cognitive Therapies .
Linehan, M. M. (1993). Cognitive-Behavioral Treatment of Borderline Personality Disorder . Guilford Press.
Harvard Medical School (2021). Annual Review of Clinical Psychology .
Stanford University (2020). Annual Report in Psychological Science .
Beck, A. T. (1979). Cognitive Therapy and the Emotional Disorders . International Universities Press.
Grawe, K. (2007). Neuropsychotherapy: How the Neurosciences Inform Effective Psychotherapy . Psychology Press.
Neff, K. D. (2011). Self-Compassion: Stop Beating Yourself Up and Leave Insecurity Behind . William Morrow.
Hofmann, S. G., & Smits, J. A. (2008). Cognitive-behavioral therapy for adult anxiety disorders: A meta-analysis of randomized placebo-controlled trials .
Lazarus, R. S. (1991). Emotion and Adaptation . Oxford University Press.