شاید با خود بگویید که این ژ نوشتن از کجا امده باید بگویم از یک خواب نمکی شروع شد به قول معروف از آن آب دوغ خیاریا در خواب حضرت ژ را ملاقات کردم حضرت ژ به من گفت ای نور صبح درخشش فردا من از این مردم گله دارم که مرا از یاد برده اند حرف ژ دارد از یاد میرود پس اینگونه شد که من شروع به ژاژ گویی کردم!
بزله گویی با ژ
راستش مادربزرگم که تمام پوستش ژنگ دارد !
اما قصد ازدواج با یک ژنرال را دارد !
تازه یادش افتاده است که ژوپن ها به او خیلی میاید !
اگر به او یاد اوری کنی که او در جوانی هم ژوپن نمیپوشیده و همیشه ژولیده بوده نگاه ژیان داری به تو می اندازد که اگر عاقل ترین فرد هم باشی فریاد میزنی
وای بی نهایت عذر میخواهم
میدانید که من گاهی ژاژ میگویم!
زمان هایی که ژنرال پیر با ژیان قدیمی اش و ژاکت قهوه ایی که میپوشد به دیدن مادر بزرگ ژاکلین می اید زمان حال را فراموش میکند. و رومئو وار به او پیشنهاد گردش با ان ژیان پوسیده را میدهد و برای شام برنامه ای در رستوران ژاپنی که ژاژک مورد علاقه مادر بزرگ ژاکلین را دارد به او پیشنهاد میدهد.
رومئو و ژولیت دست در دست هم با نگاهایی با ژرفای عشق به هم سوار ژیان خواکستری ژرنال میشوند!
یکی کاش ان موقع که ژرنال در ژرف احساسات و در نخ دامن ژوپن مادربزرگ است کسی عکس یا ویدویی از نگاه های ژیان دار
مامان بزرگ ژاکلین به او نشان دهد!
البته فک کنم اگر به رومئو پیر دلبسته این را نشان دهی او با کمال احساسات بگوید که تمام ژئولوژیست ها این گونه هستند !
و بعد بحث را به خاطراتش درون ژاندار مری برساند!
هاگرید واقعا مرد ژاژگویی است اما من متوجه نمیشوم که چگونه درون ژاندارمری اورا مرد ژرف اندیش صدا میزدند!
بنظر من مرد ژولیده ایده ی بهتری است!
مامابزرگ ژاکلین و ژنرال قصد رفتن به ماه عسل به جزیره گراند ژات را دارند تنها دلیل سفر انها به جزیره گراند ژات داشتن یک نقاشی از نقاش ققانسوی ژرژ سورا است که مامابزرگ ژاکلین عاشق ان جزیره نقاشی شده است و در مقابل وصف ان واژه های عجیب و غریب بکار میبرد.
ژنرال پیر با خودش نوزده ژیلت فیوژن در ان چمدان مارک ژاپنی دارد او معتقد است داشتن ریش باعث ژولیده دیدن او میشود اما بنظر من او چ با ریش چ بدون ریش ژولیده است.
امید وارم که انها سفر خوبی به جزیزه گراند ژات داشته باشند