محمد شهرابی فراهانی
محمد شهرابی فراهانی
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

تحلیل داوطلبان کنکور در روند ده ساله (از 1393 تا 1403)

در غیاب موسسات افکار سنجی و نظرسنجی مستقل و معتبر در ایران، هر نوع پدیده جمعی را که قابلیت اندازه‌گیری داشته باشد باید فرصتی برای تحلیل روندها و واکنش‌های کلان در جامعه دانست. یکی از این پدیده‌های جمعی و سنجش پذیر، کنکور سراسری است. آزمونی که هر ساله تعداد زیادی از جوان‌ها و خانواده‌هایشان را درگیر می‌کند و همه در تلاش هستند در آن بهترین نتیجه را کسب کنند.

نمودار زیر نمایی از کنکور سراسری در ده سال اخیر است. در این نمودار، درصد شرکت‌کنندگان در هر یک از پنج رشته کنکور، شامل ریاضی، تجربی، انسانی، هنر و زبان‌های خارجی را می‌توان مشاهده کرد.

درصد شرکت کنندگان در کنکور سراسری از سال 1393 تا 1403
درصد شرکت کنندگان در کنکور سراسری از سال 1393 تا 1403


اما این رفتار جمعی چه چیزهایی درباره جامعه ایرانی به ما می‌گوید؟

  • در طی ده سال اخیر همواره اقبال به رشته تجربی نزدیک به سه برابر بیشتر از اقبال به رشته ریاضی بوده است. در سال 83، داوطلبان شرکت در رشته ریاضی و رشته تجربی به ترتیب، 30 و 38 درصد از کل افراد حاضر در آزمون سراسری بوده اند. این در حالی است که در سال 1403، این ارقام به 43 درصد برای رشته تجربی در برابر 11 درصد برای رشته ریاضی رسیده است.

این تفاوت چشمگیر به این معنا است که جامعه تشخیص داده آینده شغلی و مالی در رشته‌های ریاضی که عمدتا رشته‌های مهندسی است با چالش و سختی همراه است و بر عکس در رشته های تجربی از قبیل پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، و مانند آن می‌توان به راحتی و با درآمد بهتر شغل پیدا کرد.

اگر بخواهیم یک مرحله عمیق‌تر شویم، اقتصاد ایران در ده سال اخیر با کاهش/توقف سرمایه‌گذاری و رشد صنعتی مواجه بوده است و به همین نسبت، فرصت‌های شغلی در رشته‌های مرتبط افزایش نداشته است. به عبارت دیگر، جامعه ایرانی تشخیص داده که ایران از یک کشور صنعتی در حال توسعه، دارد به کشوری تبدیل می‌شود که سن جمعیت بالا می‌رود و در آن مشاغل خدماتی مخصوصا در حوزه درمان بیشتر می‌شود.

  • اقبال به رشته‌های علوم انسانی در کنکور در طی ده سال گذشته افزایشی بوده است. این اقبال نشان می‌دهد در دید جامعه نسبت به رشته‌های علوم انسانی مانند گذشته منفی نیست. اکنون در بازار کار رشته‌هایی مانند حقوق، روانشناسی، و حسابداری در جامعه و کسب وکار اهمیت بیشتری یافته است و بالتبع همین اهمیت در استقبال از رشته‌های علوم انسانی خودش را نشان داده است.
  • شرکت کنندگان در رشته تجربی از سال 98 با کاهش مواجه شده و در یکی دو سال اخیر به شرایط قبل بازگشته است. سال 98 زمان شروع همه گیری کرونا است و فشار ناشی از این بیماری بر کادر درمان باعث شده تقاضا برای شرکت در رشته تجربی کمتر شود. با عبور از بحران کرونا اقبال به رشته‌های تجربی در حال بازگشت به قبل است.
  • در هر دو رشته‌های هنر و زبان تعداد شرکت کنندگان کمتر شده است. با توجه به تاثیر نمره امتحانات متوسطه در کنکور به نظر می‌رسد تمرکز شرکت کنندگان بیشتر بر حضور در یک رشته شده است. در گذشته، اکثر داوطلبان دو رشته هنر و زبان خارجی به عنوان رشته دوم در این رشته‌ها شرکت کرده‌اند و اکنون تلاش بیشتر در سال‌های قبل از کنکور این ترجیح را کمتر کرده است.

در نهایت به نظر می‌رسد برای تحلیل‌های دقیق‌تر باید به داده‌های اقتصادی و روندهای اجتماعی هم نگاه کرد. با توجه به رشد زیاد میل به مهاجرت، یکی از روندهای اصلی اثرگذار به کنکور و تحصیل در دانشگاه‌ها در سال‌های آتی مهاجرت خواهد بود. علاوه بر این، تاثیر محدودیت‌ها و قوانین دولتی بر انحصار کسب و کارها در بعضی مشاغل مانند پزشکی، وکالت، و داروسازی بر اقبال به سمت این مشاغل و در نتیجه رشته‌های دانشگاهی مرتبط با آن‌ها را نباید دست کم گرفت.

کنکور سراسریانتخاب رشته کنکور
دانش آموخته MBA، پژوهشگر و مشاور مدیریت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید