بسیار شنیدهایم که آدمهای منفی را از زندگیتان حذف کنید و با آدمهای مثبت مراوده کنید؛ اما کمتر پیش آمده برای این عبارت و سایر مفاهیم، واژهها و عبارتهای مرسوم، تعریف جامع و مانعی داشته باشیم.
شاید در کتابها برای آدمهای منفی چند صفت مثل غُر زدن مداوم، عدم انجام کار موثر برای بهبود شرایط و... ذکر شده باشد، که احتمالا حین مطالعه، رفتار چند نفر از دوستان و آشنایانمان تداعی شده و نامشان را در لیست آدمهای منفی درج کردهایم.
تصور میکنم آدم منفی فردیست که شخصیت خودساخته ندارد، کسی که در تمام عمرش زمانی را برای اندیشیدن، شناخت خود، ارزشها و تعاریفش صرف نکرده و صرفاً در حال ایفای نقشی کپی برداری شده از دیگران است. بقول دوستی تیپ است نه شخصیت. کسی که در تلاش است با انجام رفتار افرادی که مطلوب جامعه هستند، تایید و تحسین اجتماعی بدست آورد اما چرایی رفتار برای خودش نیز ناشناخته است. او صرفاً روی سن، مقابل تماشاچیان نمایشش را به زیبایی اجرا میکند و حتی تصورش را هم نمیکند که عدم تناسب ذهنیت و رفتارش چه اندازه چشمگیر است.
اما آدمهای مثبت در تلاش مداوم برای شناخت خود، با هر آنچه هستند در صلحاند. نقش بازی نمیکنند و همین بیآلایشی ممکن است سبب رانده شدنشان باشد. آنها خودشان هستند، واقعیاند و هزینۀ گزاف همرنگ جماعت نشدن را پذیرفتهاند. آنها در سیر و مسیر زندگی در تلاش برای رشد، البته که راههای رفته را از نظر میگذرانند اما رَهرویی چشم و گوش بسته نیستند.
پ.ن: عنوان برگرفته از شعر آقای شفیعی کدکنی است.
در خویش بارور شدن از خویش
در خاک خویش ریشه دواندن