ویرگول
ورودثبت نام
چرک[ت] نویس
چرک[ت] نویسمعرفی و بررسی محتواهای مجازی
چرک[ت] نویس
چرک[ت] نویس
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

از یک بازی چه انتظاری داریم ؟

هممون بازی رایانه ای رو انجام دادیم، حالا یا هزارتا یا یدونه اونم یا حداقل زمزمه هایی از گوشه و کنار فضای مجازی شنیدیم. فرقی نداره حرفه ای هستید یا اولین بارتونه که میخواید یک بازی رو ببرید، همیشه این مشکل اصلی ممکنه پیش بیاد که : این بازی لذت بخشه ؟
چون واقعا به جز این موضوع از یک بازی چه انتظار دیگه ای داریم ؟ داستان و گیم و پلی و امثالهم هرچقدرم خوب باشن ولی از بازی لذت نبری چه فایده ای داره ؟ اونطور که من میدونم آدم داریم تا آدم، پس هر کس انتظارات خودشو داره و چیزی که این بین کاملا واضحه اینه که یک بازی هرچقدرم طلا باشه نمیتونه انتظارات همه رو براورده کنه.




بیاید تصور کنیم یک بازی جدید عرضه شده و ما اصلا خبر نداریم ازش. اولین چیزی که این بازی باید من رو به سمت خودش بکشونه کاورشه!!! شاید یک بازی اونقدر خوش ساخت باشه ولی به خاطر یه کاور تکراری یا بدترکیب فروشش افت کنه. مثال میخواید ؟ برید کاور بازی های جدید رو ببینید! بیشترشون از کلیشه شخصیت (های) اصلی وسط کاور با یک ژست دفاعی، حمله ای، لبخند ژکوندی، اخم و بی حسی یا حتی بدن تمام قدشون پیروی میکنن! و اگه اون کاکترها ویژگی منحصر به فردی نداشته باشن رسما فاتحه کاور خونده شده. به عنوان مثال اگه کاور The Witcher 3 رو ببینید میفهمید که این کلیشه توش هست ولی به زیبایی عناصر شخصیت و هویت گرالت (( شخص اصلی بازی )) توش حفظ شده. مثال کاملا نابود این کلیشه که خیلی وقت پیش تو یک متن مشابه بهش برخوردم YS IX هست. چه چیزی این کاور رو از چشم میندازه ؟ اولی که ژست شخصیت هاست، دومی تعدد شخصیت هاست، سومی نبود هویت و کاربرد رنگ برای شخصیت هاست ، چهارمی پس زمینه خشک و خالیه(( یه آسمون یا یه برج آخه ؟ این چی میگه ))... به جای ایراد بیشتر میگم که این کاور اصلا نظر من رو به خودش جلب نکرد. پس میرم سراغ یه چیز دیگه.


خوب حالا بر فرض اون بازی جدید عرضه شده کاور جذابی داشت. روی صفحه بازی کلیک میکنید برای اطلاعات. الان چی خیلی مهمه ؟ سبک بازی و اسکرین شات های موجود! سبک بازی رو پسندیدی ؟ اسکرین هارم چک کن شاید رنگ و لعابش به ذوقت نیومد. نپسندیدی ؟ رد کن! نمیدونی بپسندی یا نه ؟ آهان! اینجا همیشه یه ویدیو کوتاه تریلر یا گیم پلی کوتاه هست که میتونی ببینی. فان بودن بازی باید اینجا برات معلوم بشه. به هر حال اون دو سه دقیقه بهتر از دانلود چند مگ یا گیگ زبون بستست و آخر سر هم پاکش کنی! اینجا بازی داره خودشو تبلیغ میکنه و انتظارات رو توی ذهن شما به وجود میاره. بعد از اون هم بهتره نمرات بازی رو یه چکی کنید! درسته که ملاک اصلی نمره نیست ولی واقعا دلتون میاد وقت با ارزشتون رو به یه بازی عذاب آور با نمرات زیر 3 از 10 بزارین ؟ یا از اون بدتر... وقت با ارزشتون رو سر یک بازی کاملا تکراری بدون هیچ جذابیتی بزارین صرفا برای اینکه برده باشینش ؟ بازی باید شرایط جریان (Flow) رو عین باقلوا براتون به وجود بیاره پس چرا باید یه چیزی رو ببرین که 10 ساعت وقت میخواد و تو تمام مدت یه قیافه پوکر فیس تو اعماق دلتون هست ! :/

ترکیب رنگ ها و محیط و گرافیک دو بازی Ori چنان زیباست که از هر اسکرین شاتش یک قاب عکس میشه جدا کرد
ترکیب رنگ ها و محیط و گرافیک دو بازی Ori چنان زیباست که از هر اسکرین شاتش یک قاب عکس میشه جدا کرد
https://vrgl.ir/p3Biw


خوب حالا بازی مورد نظر رو به روشی تهیه کردید (( با تشکر از کرک کننده های عزیز !))، اینجاست که بازی ... واقعا بازیه. اینجا مخاطب کیفیتی میخواد که وقتش رو پای بازی بزاره و لذت ببره. از طریق مثال، بازی فوق العاده محبوب Diablo (( دو نسخه اول )) جزو معتاد کننده ترین بازی هایی بودن که انجام داده بودم و بعد از اتمامشون اصلا احساس نمیکردم که وقتم زرتی فوت شد رفت. چی این بازی رو جذاب کرده بود ؟ اسم بازی داره داد میزنه که اسم یک شیطانه و کاور بازی هم همیشه عکس دیابلو شیطان رو نشون میده! خوب قطعا من انتظار دارم که بازی یک فضای خوف ناک و تاریک داشته باشه. در بدو ورود به بازی این انتظارات برآورده شد چون یه دنیا آدم بخت برگشته رو ملاقات کردم و بعدشم رفتم چهارصد اسکت و سانتور شیطانی رو زنده زنده سوزوندم! بعدش رفتم توی یک خونه خرابه که ظاهرا صاحب بخت برگشتش رو از سقف اویزون کرده بودن و تمام اموال اون بیچاره رو غارت کردم! گرافیک خودشو بهم ثابت کرد و وحشت بازی توم به وجود اومد و سپس گیم پلی اومد خودشو انداخت جلوم و دیگه مهم نبود دنیا چه روالی داره! میتونستم یک روز کامل بشینم رو صندلی ولی شیاطین مختلف رو قطع عضو کنم و حتی یک لحظه هم خسته نشم! داستان اون موقع بیشتر برام یه جوک بود ولی کم کم جذابیت داشتن یک داستان پخته تر توی نسخه دوم برام به وجود اومد. بازی که جلوتر میرفت سخت تر میشد و این یعنی که من داشتم مداوم به چالش نه چندان سختی کشیده میشدم که شور پیشرفت رو داخلم نگه میداشت به خصوص سیستم لول اپ جذابی که این حس رو تر و تازه نگه میداشت. اما موسیقی چی ؟ این بازی همه چی تموم بود و من بهش 10 از 10 دادم پس چرا پای این وسط کشیده نشد ؟ قطعا اگه بود خیلی خوب میشد ولی همچین نیازی به موسیقی خفن توی بازی نبود(( الحق همون موسیقی هم بسیار با فضای بازی گرم گرفته)). حتی بعضی جاها موسیقی بازی قطع میشد و از این جهت هیچ ایرادی نبود (( حتی خودمون میتونستیم هالزی پلی کنیم کیف کنیم!)). اما ایا بازی ناقصه ؟ به هیچ وجه. بازی توی قول هایی که به بازیکن داده بود عالی عمل کرد و هیچ جا حرفی از موسیقی خودش نزد با این حال همه این بازی رو هنوز که هنوزه انجام میدن و کیفشو میبرن.

چه کاور و  چه محیط گیم پلی گویای محتوای بازی هستن
چه کاور و چه محیط گیم پلی گویای محتوای بازی هستن



در همین حال فرض کنید یک بازی با هزارتا قول و قرار میاد سراغ مخاطب. گیم پلی سریع، موسیقی طلا، گرافیک واقعی تر خودتون، داستان سه هزار جلدی. بازیکن به یاد این قول و قرار ها میره سراغ بازی ... موسیقی رو ترجیح میده قطع کنه، داستان با یک کلیشه شروع میشه و پیش میره ولی گرافیک خوبه. اما بدترین چیز اینکه بعد سه ساعت از صد ساعت گیم پلی بازی تکراری میشه ! این یعنی بازی تموم! بازیکن اینجا دوتا کار میتونه بکنه :1- بره و 97 ساعت دیگه رو هرکاری چه مفید چه مضر بکنه
2- 97 ساعت از عمرشو سر چیزی بزاره که اصلا نه مفیده نه مضره! یعنی اتلاف محض. از 97 ساعت بازی کردنت چیزی فهمیدی ؟ نه/ ازش لذت بردی ؟ نه/ ازش درسی گرفتی که ببینی چه بازی چرتیه و بعدا سراغ این مدلا نری ؟ نه/ پس چی کردی ؟ نمیدونم مثل این میمونه که... سفر در زمان کردم ! همه اون وقتا گذشت . اعتراف میکنم خودمم قبلا توی این چرخه افتادم... زیاد هم افتادم ولی الان دیگه تا میبینم چیزی هست که همچین نتیجه ای رو به رخم میکشه دیگه ولش میکنم. نمیتونم تصور کنم گیمر کارکشته ای وجود داشته باشه و گی این چرخه نیوفتاده باشه.

دوست ندارم زود قضاوت کنم چون این بازی رو تجربه نکردم. ولی از وقتی گفتن بازی 500 ساعت گیم پلی داره یه جورایی برام مرده به حساب اومد!
دوست ندارم زود قضاوت کنم چون این بازی رو تجربه نکردم. ولی از وقتی گفتن بازی 500 ساعت گیم پلی داره یه جورایی برام مرده به حساب اومد!


این وسط پای بازی های ایندی خیلی روشن میشه. چون اکثر عناوین جا افتاده تر مخاطب رو به خوبی شناختن و هرچیزی که لازم بوده رو نشون دادن و در عین حال به تبلیغاتشون وفا کردن. خیلی اوقات پیش میاد یک بازی ایندی شبیه ساز راه رفتن میاد ! اما اون چیزی که اینجا مخاطب رو درگیر میکنه هیچی نیست جز داستان! نه موسیقی و گیم پلی و گرافیک. گیم به راستی چیزیه که تعریفش با چند مثال نمیگنجه و دری هست برای نسل جدیدی از هنر.


این مقاله ابتدایی بعد مدت ها ننوشتن چیزی منتشر شد. حرف دلمو زدم بالاخره. امیدوام از خوندنش لذت ببرید. لطفا اگه ایرادی در هر زمینه ای دیدید بهم بگید تا بتونم در حد توانم توی رفعشون تلاش کنم. پیشنهاد خودتون از اینکه به عنوان مخاطب چه انتظاری از یک بازی دارید میتونید توی بخش نظرات در میوم بزارید. خوشحال میشم از سلیقتون با خبر بشم (( مدیونید فکر کنید فضولم )).

به درود تا دیداری دگر...

https://vrgl.ir/nD0Z3
گیمداستانبازی رایانه ایمقاله
۱
۴
چرک[ت] نویس
چرک[ت] نویس
معرفی و بررسی محتواهای مجازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید