به محض این كه از خشونت حرف زده میشود، خراش و كبودی و خون و زخم به ذهن میرسد. تصور میشود حتما باید زد و خوردی شده باشد تا رفتاری نام «خشونت» بگیرد. غافل از این كه گاهی نه رفتار، بلكه این كلمات هستند كه قربانی میگیرند، زخم میزنند و مثل یك جراحت عمیق، برای همیشه باقی میمانند.
ناسزا گفتن، تحقیر كردن، برچسب زدن، متهم كردن و استفاده از خیلی واژهها و اصطلاحاتی كه به سادگی از دهان گوینده خارج میشوند، به این راحتیها از ذهن شنونده پاك نمیشوند. گاهی یك واژه، مثل یك زالو میچسبد به زندگی یك نفر؛ یقهاش را میگیرد و رهایش نمیكند كه نمیكند.
«خشونت كلامی» را هنوز خیلیها نمیشناسند. نمیدانند چه پيامدهايي دارد و چرا باید بیشتر مراقب آنچه میگوییم باشیم و در انتخاب واژهها دقت كنیم. مخصوصا در رفتار با بچهها؛ كه شنیدن و باور یك «كلمه» كه ممكن است در یك لحظه از سر خشم یا بیدقتی به آنها نسبت داده شود، میتواند مسیر زندگیشان را تغییر دهد.
این موضوع عدهای را به فكر انداخته آگاهی بیشتری درباره خشونت كلامی به مردم بدهند و كمپینی را به نام «پروژه سلاح انتخابی» راهاندازی كنند. آنها با استفاده از شبکههای اجتماعی و با کمک گروهی از چهرهپردازان حرفهای، یک کارزار تصویری راهاندازی کردهاند تا اثرات خشونت کلامی را به تصویر بکشند و از این طریق عمق فاجعه را نشان دهند.
در توضیح نام این كمپین آمده است: ما این نام را انتخاب كردیم چراكه معتقدیم استفاده از كلمات برای افراد یك انتخاب است. با آگاهی بیشتر، آنها متوجه میشوند كلماتی كه انتخاب میكنند چه اثری روی فرد شنونده به جا میگذارد و با اين كه به چشم نميآيد، اما چه زخم عمیقی به روح مخاطبشان وارد میكند.
این پروژه با استفاده از تصاویری تاثیرگذار تلاش دارد این باور غلط و قدیمی را که «خشونت کلامی به کسی صدمهای نمیزند» به چالش بکشد. این كمپین با اشتراك چنین عکسهایی، از افراد جامعه میخواهد آنها را در شبكههای اجتماعی منتشر كنند و درباره تجربههايي كه در اين زمينه داشتهاند با ديگران حرف بزنند تا آسیب نامرئی ناشي از خشونت كلامي هرچه بیشتر شناخته شود.
برگزاركنندگان این كارزار، ابتدا یك لیست از اسامی تحقیرآمیز و نامناسب به افراد شركتكننده ارائه كرده و از آنها خواستند كلماتی را انتخاب كنند كه تاكنون شنیده و از آنها رنج بیشتری بردهاند. سپس متناسب با آن كلمه، زخمهایی شبیه جراحتهای واقعی روی صورت و بدن شرکتکنندگان ایجاد شد كه در عكسها میبینید.
در این كمپین مشخص شد واژههایی كه برای زنان و دختران نوجوان به كار میرود و بار جنسیتی دارد نیز بخش عمدهای از خشونتهای كلامی را شامل میشود. ضمن اين كه این كلمات، تنها اهانتآمیز نیستند، بلكه شخص را در معرض اتهام انجام رفتار ناشایست قرار میدهند كه اتهامی آزاردهنده است و در بسیاری از موارد این خشونت كلامی، با سوءاستفاده فرد پرخاشگر و اخاذی جنسی همراه بوده است.
همچنين این پروژه مشخص كرد بیشترین واژهای كه كودكان از شنیدن آن احساس ناخوشایندی داشتهاند؛ كلمه «احمق» بوده است و این نشان میدهد حتی سادهترین توهینها میتوانند چه احساسات ناخوشایند و اثرات مخربی بر كودكان بگذارند.