Mehdi Afsharzadeh
Mehdi Afsharzadeh
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

ورزش زنان در ایران؛ چالش ها و چشم اندازها

کیفیت و شرایط کلی ورزش زنان در ایران نسبت به سه دهه نخست پس از انقلاب، چه تغییراتی کرده؟ مهم‌ترین آسیب‌هایش چیست و چه وضعیتی را می‌توان برای سالهای بعد متصور بود؟

اگر به تصاویر قدیمی اخبار ورزشی صداوسیما دسترسی داشته باشیم، تعجب خواهیم کرد از اینکه اسم ورزشکاران زن خوانده نمی‌شد. در نیمه اول دهه ۶۰ اصلاً اخبار ورزشی بانوان وجود نداشت. از سالهای پایانی این دهه نیز فقط گفته می‌شد مثلاً تیم دوومیدانی بانوان اصفهان به قهرمانی رسید. یا تیم کاراته تهران قهرمان کشور شد.

در دهه ۷۰ و با رونق گرفتن تدریجی ورزش بانوان نیز همین رویه تداوم یافت. ورزشکار زن، هویت فردی نداشت و موجودیت او صرفاً تحت عنوان کلی «ورزش بانوان» قرار می‌گرفت.

از سالهای میانی این دهه با پرچمداری لیدا فریمان در المپیک آتلانتا، موفقیتهای زهرا محروقی در تیراندازی، درخشش دختر خردسالی به نام آتوسا پورکاشیان در شطرنج و پدیده بلوری‌زاده در دوومیدانی، تابوی اسم ورزشکاران زن شکست.

حلقه اصلی ارتباط مردم با قهرمانان زن تا دهه ۸۰، مطالبی بود که در مطبوعات منتشر می‌شد. روزنامه‌های ورزشی و مجله‌ها، خطوط قرمز کمتری نسبت به صداوسیما داشتند. در خود صداوسیما هم رادیو در مقایسه با تلویزیون، امکان بیشتری برای پوشش اخبار ورزش زنان داشت.

سالهای اخیر را می‌توان انقلابی در عرصه اطلاع رسانی ورزش زنان دانست. نه در رسانه‌های رسمی، بلکه در دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی. طی این سال‌ها قهرمانان زن در صفحات خودشان، امکان برقراری ارتباط مستقیم با هواداران را پیدا کردند.

دیگر این سردبیر‌ها نبودند که تصمیم می‌گرفتند چه عکسی و با چه میزان دستکاری و فتوشاپ باید از زن ورزشکار منتشر شود. حالا دیگر در فیسبوک و اینستاگرام، خود قهرمانان برای عکس‌ها و خبرهای خودشان تصمیم می‌گرفتند.

در حالی که تیراژ برخی روزنامه‌های ورزشی به ۱۰ هزار نسخه هم نمی‌رسد، بعضی ورزشکاران زن حالا بیش از ۵۰ هزار فالوئر دارند.

دهه ۹۰ شمسی دوران تولد ستاره‌های زن در ورزش ایران بود. دخترانی که همه روزه با ویدئو یا عکسهایی از مسابقات و تمریناتشان، شبکه‌های اجتماعی را در می‌نوردند. امکان ممانعت و ایجاد اختلال دستگاه ممیزی در این روند، ناچیز است.

حالا که دختران ورزشکار دیده می‌شوند و صدایشان شنیده می‌شود، متوجه می‌شویم فرزانه فصیحی سریع‌ترین بانوی ایران و برنده نشان نقره آسیا، چه مشکلاتی دارد. او به خبرگزاری ایسنا گفته: «حقوق فدراسیون کفاف هزینه رفت و آمدم را هم نمی‌دهد. حتی پول یک کفش میخی نزدیک ۸۰۰ هزار تومان است. رفتم اداره کل ورزش اصفهان اما حتی اسمم را نمی‌دانستند. جوِ ورزشی اصفهان آدم را دلسرد می‌کند.»

متوجه می‌شویم چگونه تیم قهرمان لیگ زنان در بسکتبال، ابراز دلسردی می‌کند از اینکه رییس فدراسیون، حتی برای تماشای مسابقه فینال لیگ بر‌تر هم وقت ندارد.

مشکلات گسترده مالی در حد کرایه اتوبوس و تامین لباس یکدست برای تیم، تبعیض در توزیع امکانات، تبعیض جنسیتی در اعزام تیمهای ورزشی به مسابقات بین المللی که همواره اولویت با تیمهای مردان است، تمرکز دولت روی تیمداری در ورزش آقایان و کم توجهی به امور ورزش زنان از جمله مشکلاتی است که از دولت احمدی‌نژاد تا دولت روحانی، تفاوت چندانی نداشته.

فدراسیون‌ها مطابق با اساسنامه‌شان، موظف هستند امور ورزش زنان را به معاونت بانوان در‌‌ همان فدراسیون بسپارند اما در اغلب فدراسیون‌ها، حوزه اختیارات این معاونت، محدود است. درباره انتصاب یا برکناری اغلب این معاونین نیز همواره حاشیه‌ها و ابهاماتی وجود داشته.

چشم انداز آینده ورزش زنان ایران را به سختی بتوان پیش بینی کرد. توسعه و ارتقای این عرصه، طبیعتاً مانند هر موضوع کلان دیگری در گروی اراده سیاسی و تحولات اجتماعی است.

بهبودی وضعیت فعلی ورزش بانوان در ایران، مستلزم تحول در نگرش دولتمردان به ورزش زنان است. موضوعی که به گواه بسیاری از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش زنان، فعلاً نزد وزارت ورزش هم در اولویت نیست.

بانوانورزش بانوانمهدی افشارزادهورزش
سردبیر سابق سایت نقدآنلاین و نقد روز / خبرنگار آزاد / فعال حقوق بشر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید