انضباط یک عادت است. عادت ها را می توان ایجاد کرد یا ازبین برد. تنها چیزی که لازمه، ثبات در کار های شماست. وقتی نظم و انضباط را به عادت تبدیل کردید، حفظش بسیار آسانتر میشه. سخت ترین قسمت در ابتدا مسیره که برای ایجاد انگیزه در خود به اراده آگاهانه نیازه . اما پس از گذشتن از آن دوره اولیه تقریباً 30 روزه، بسیار آسان میشه.
برای اینکه خود انضباط داشته باشید، باید درک کنید که چه چیزی انسان ها را برای انجام کاری که انجام می دهند، ترغیب می کند. ما لذت را دوست داریم و از احساس درد متنفریم. هر کاری که انجام می دهیم برای این است که بتوانیم لذت خود را به حداکثر برسانیم و درد خود را به حداقل برسونیم. با این حال، اغلب ما به جای اینکه بلندمدت در نظربگیریم، در تلاشیم که در کوتاهمدت چه لذتی به دست بیاریم. به عنوان مثال، تغذیه سالم را در نظر بگیرید: اغلب افراد ناسالم غذا می خورند زیرا به لذت فوری برگر یا پیتزا فکر می کنند. چیزی که آنها متوجه نمیشن اینه که خوردن غذاهای سالم لذت طولانی مدت بسیار بهتری نسبت به غذای ناسالم ایجاد می کند. اگر مثال بزنم افراد ترجیح می دهند که امروز به صورت کوتاه مدت دردی را احساس نکنند دقیق تر بگم همین ورزش کردن، هفته اول همراه با درد بدن هست اگر تحمل کنی در طول زندگی کمتر دچار آسیب و درد می شوید ولی مردم اغلب برعکس رفتار می کنند. در کل جای کوتاه مدت به بلندمدت فکر کنید و متوجه خواهید شد که نظم و انضباط به آن اندازه که مردم تصور می کنند سخت نیست.
واقعیت من اعتقادی به مفهوم انگیزه ندارم و اعتقاد من این هست که افراد برای پیشروی در مسیری بیشتر از هرچیزی به نظم و یک هدف اساسی در زندگی احتیاج دارند.
استدلال من این هست در زندگی شما یک روزی حال خوبی دارید و اوضاعتون ردیفه ی روز برعکس اصلا همه چی بر وفق مراد شما پیش نمیره دقیقا در همین موقعیت هاست که مفهوم انگیزه یک چیز بیخود تلقی میشه. در واقع نکته ایی که وجود داره اینه که شما اگه قرار باشه کاری رو انجام بدید که اون تایم انگیزه و علاقشو داری شما بازنده اید چون شما دقیقا دارید تعریف بازنده بودن رو در عمل زندگیتون اجرا می کنید یعنی کسی که کاری که دوست داره رو میکنه وقتی هم که حالش رو نداره نمیکنه.
مثلا شما قرار هست در روزی از اسفند ماه کنکور بدی و حدود 9 ماه فرصت داری یک روز حالت خوب نیست یک روز پرانرژی هستی یک روز مریض هستی اما سوال اینه باید کم کاری کنیم؟ قطعا نه چون در اون تاریخ قرار هست رقابت اجرا بشه پس باید احساسات رو کنار بزنید و مثل یک ربات به کاری که باید اجرا بشه تمرکز کنی نه به حالی که داری.
استعداد یک امری در افراد مختلف هست که در زمینه های مختلف میتوانند داشته باشند و هیچکس نمیتونه این عامل رو انکار کنه اما نکته ایی که وجود داره اینه که همین عامل شکست پذیره و تنها یک چیز شکست پذیر نیست اونم عزم وحشیانه با ثبات هست. استمرار یک موضوع بسیار مهم برای برنده بودن تو هر زمینه ایی هست و خوبی این عامل اینه که شکست پذیر نیست.
این مورد تضمین شده که سطح هوشی شما ارتباطی با موفق شدن شما نداره و اون چیزی که شما رو در زمینه ایی موفق میکنه اینه که آیا تمرکزت اونجایی هست که باید باشه ؟ آیا کاری رو داری می کنی که باید انجام بدی؟
آدم های زیای متولد میشن و میمیرند اما نام برخی افراد در زمینه های خاصی زبان زد خواهد شد و خیلی وقت ها به نیکی یاد می شوند شما برای اینکه موفق باشید به انگیزه نیاز ندارید بلکه به هدفی نیاز دارید که شما را در مسیر نگه داره. شما در ابتدا نسبت به خودتون مسئول هستید بعد نسبت به فرزاندانتون که بهتون افتخار خواهند کرد بعد نسبت به نیاکانتون.
هیچ فرمول جادویی وجود نداره که من تو این مقاله براتون بگم و زندگیتون رو از این رو به اون رو بکنه تنها چیزی که شما رو نسبت به هرکسی بهتر میکنه که بیشتر روی خودت کار کنی فعال تر باشی و یادبگیری و اگر یک حرف یا فرمول خاصی وجود داشت هر تلاش و یادگیری در واقع معنی نداشت.
موفقیت حاصل کار تمام وقت در تمام روز هست. از چشم بقیه مدتی دور بمونید وقت گذروندن الکی رو در سوشال مدیا دور بندازید و روی خودتون کار کنید تو انجمن های تخصصی زمینه ایی که فعالیت میکنید عضو بشید و سوال بپرسید در این صورت موفقیت شما تضمین شده خواهد بود.
از شکست خوردن نباید ناامید شد بلکه همین شکست ها تجربه و پلی برای موفق شدن هستند اما دوتا چیز وجود داره برنده و بازنده.
حرف هایی که بازنده میتونه در طول مسیر بزنه میتونه این باشه وقت ندارم یا این کار برای تایمی که دارم زندگی میکنم سخته. فرض کنید در بزرگراهی در حال رانندگی هستید و در این راه چندین خروجی وجود داره اون فردی که خسته میشه حوصله نداره یا هر بهونه دیگه میتونه از این خروجی استفاده و خارج بشه اما در نهایت کسی برنده خواهد بود که در مسیر بمونه و به قصد برسه.
من منظورم این نبود افرادی که برنده هستند خسته نمیشن و همیشه حوصله دارند در واقع منظور من این بود این افراد یک ویژگی مهم دارند به نام " دست برندار " هستند.
در اینجا چند استراتژی برای کمک به شما در ایجاد نظم و انضباط وجود داره:
اهداف روشنی تعیین کنید: اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را مشخص کنید و آنها را به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید.
یک روال ایجاد کنید: یک برنامه روزانه یا هفتگی که شامل زمان اختصاصی برای کار، ورزش، آرامش و پیشرفت شخصی باشد، تنظیم کنید.
وظایف را اولویت بندی کنید: مهم ترین کارها را شناسایی کنید و ابتدا مشغول این کار ها شوید تا از تعلل جلوگیری شود.
منظم بمانید: محیط کار و محیط زندگی خود را مرتب نگه دارید تا حواس پرتی را به حداقل برسانید و تمرکز را ارتقا دهید. البته این مورد را دقیق تر تو مقاله افزایش کیفیت حافظه گفتم.
ذهن آگاهی را تمرین کنید: آگاهی از افکار و احساسات خود را توسعه بدید تا رفتار خود را بهتر کنید و در مسیری خود بمونید.
جایزه دهید: سیستمی از پاداش برای انجام وظایف یا رسیدن به هدف های کوچک برای تقویت رفتار مثبت ایجاد کنید.
اطرافیان مناسب: اطراف خود را با افراد حامی و همفکری احاطه کنید که می توانند به شما کمک کنند تا شما مسئولیت پذیر و تعهد داشته باشید.
یادتون باشه، ایجاد نظم و انضباط به زمان و صبر نیاز دارد. اشکالی ندارد که در طول مسیر دچار لغزش شوید، اما نکته کلیدی این است که از شکست ها درس بگیرید و به رشد خود پایبند باشید.
به عنوان فردی که رتبه خوبی در کنکور آورده و در دانشگاه تهران تحصیل کرده همچنین بیشتر زمانم را صرف درس خواندن کردم توصیه من به شما اینه که:
به طور خلاصه در این مقاله سعی کردم درک و دریافت و بیشتر از همه تجربه خودم از داشتن نظم یا دیسیپلین توضیح بدم تا بتونید روتینی از زندگی رو داشته باشید که هیچوقت احساس نکنید در حال اهمال کاری هستید و از زندگی عقب افتادید.