MehdiJavadifard  مهدی جوادی فرد
MehdiJavadifard مهدی جوادی فرد
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

برنامه استراتژی فناوری اطلاعات یک صفحه‌ای

سازمانهایی که در هر شرایط بازاری عملکرد خوبی دارند تا حدی خود را متمایز میکنند زیرا در ایجاد، بیان و اجرای استراتژی به گونهای که نتایج را به حداکثر میرسانند عالی هستند. رهبران، به نوبه خود، باید به شرکت کمک کنند تا بفهمند چگونه فناوری اطلاعات تواناییهای تجاری را که باعث موفقیت کسبوکار میشوند، فراهم میکند.

مدیران اطلاعاتی میتوانند با استفاده از داستانسرایی برای نشان دادن اینکه چگونه استراتژیهایشان باعث رشد کسبوکار میشود، تأثیر بیشتری ایجاد کنند. داستانسرایی ماهیت تطبیقی استراتژی عالی را به تصویر میکشد و به سازمانها کمک میکند تا به سرعت اولویتها و سرمایهگذاریها را تعیین کنند. از یک داستان یک صفحه ای تا یک برنامه استراتژیک یک صفحهای، روایت از ایده به عمل تبدیل میشود.

داستان سرایی همچنین به رهبران کمک میکند تا از دام قدیمی تمرکز بر اسناد استراتژی اجتناب کنند، اسناد فنی و طولانی که به ندرت در عمل استفاده میشوند. داستان سرایی به رهبران کمک میکند تا با تجسم مدل کسبوکار به گونهای که به راحتی برای همکاری در سراسر سازمان به اشتراک گذاشته شود، رهبران کسبوکار را در گفتگوهای استراتژیک کسبوکاری مشارکت دهند.

با استفاده از یک رویکرد چهار مرحلهای، داستان سازمانی خود را در یک صفحه ثبت کنید.

مرحله ۱: بدانید چگونه موفق میشوید.

ایجاد یک استراتژی با درک مدل رشتههای ارزشی نوشته شده توسط مایکل تریسی و فرد ویرسما، نویسندگان نظم و انضباط رهبران بازار آغاز میشود. شرکتهای موفق خود را به یکی از سه روش متمایز میکنند:

- صمیمیت با مشتری: کسب درآمد از طریق درک خواستهها و نیازهای مشتری بهتر از هر رقیبی

- تعالی عملیاتی: بهینهسازی زنجیره تامین برای ارائه محصولات و خدمات با کیفیت با قیمت پایین

- رهبری محصول: تبدیل شدن به رهبران محصول صنعت از طریق نوآوری

مرحله ۲: متمایز کنندههای خود را درک کنید.

دانستن اینکه شرکت شما از کدام رویکرد استفاده میکند، به عنوان یک لنز برای تمرکز تصمیمات استراتژیک و سرمایهگذاریهایی که باید انجام شود، عمل میکند. به عنوان مثال، یک رهبر محصول سرمایهگذاری سنگینتری در فرآیندهای نوآوری میکند و اطمینان حاصل میکند که شرکت محصول را قبل از رقابت به بازار عرضه میکند.

مرحله ۳: یک داستان غنی از یک دیدگاه خاص توسعه دهید.

یک دیدگاه را انتخاب کنید و داستان استراتژی خود را از آن موقعیت بیان کنید. مثلا:

- دیدگاه همه ذینفعان در داستان را شناسایی کنید: از کارکنانی که خدمات ارائه میدهند تا مشتریانی که محصولات و خدمات را دریافت میکنند. داستان را از دیدگاه هر یک از این سهامداران بگویید.

- داستان محصول را بگویید. از تصویر مشتری یا محصول در مرکز صفحه استفاده کنید و با آنچه که باید به عنوان یک شرکت انجام دهید تا مشتری خود راضی باشد یا محصول شما موفق باشد صحبت کنید.

- یک داستان فرآیندی بگویید. پنج تا هفت فرآیند اصلی کسبوکار را شناسایی کنید که در صورت بهینهسازی، به موفقیت تجاری دست مییابند. قابلیتهای ایجاد شده توسط فرآیند برای رسیدن به موفقیت را شناسایی کنید.

مرحله ۴: یک تصویر بکشید تا استراتژی خود را روی کاغذ بیاورید.

به یاد داشته باشید، این یک فرآیند تکراری است که باید در صورت لزوم مورد بازبینی و تغییر قرار گیرد. به عنوان مثال، با استفاده از تصویر نشان دادهشده، این استراتژی مبتنی بر فرآیند، یک برنامه سه تا شش ساله برای یک رهبر جدید را برجسته میکند.

- سالهای ۱ تا ۲ (پایه): روی فناوری اطلاعات سرمایهگذاری کنید، بستری ایجاد کنید که از طریق آن میتوان رشد آینده را فعال کرد.

- سالهای ۳ تا ۴: تکرار و پیچیدگی را از فرآیندهای کسبوکاری حذف کنید.

- سالهای ۵ تا ۶: با ایجاد راهحلهای ارزش افزوده برای مشتریان، کسبوکار را رشد دهید.

داستان استراتژی را به یک برنامه استراتژیک تبدیل کنید.

با در نظر گرفتن استراتژی به گونهای که برقراری ارتباط و تعامل با رهبران کسبوکار را آسانتر میکند، رهبران میتوانند شکاف استراتژی تا اجرا را با ایجاد یک برنامه استراتژیک که به طور خاص نقشه راه ابتکارات و سبد سرمایهگذاریهای مورد نیاز برای اجرای استراتژی را مشخص میکند، ببندند.

برنامه استراتژیک همچنین میتواند در یک صفحه نمایش دادهشود و به رهبران ابزار موثری برای خلاصه کردن، تجسم و برقراری ارتباط بین استراتژی و برنامه استراتژیک ارائه دهد.

برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات یک صفحهای ورودیهای کلیدی را خلاصه میکند و آنها را به بخشهای کلیدی خروجی برنامه استراتژیک متصل میکند.

سه عنصر اساسی هر برنامه استراتژیک عبارتند از:

- اهداف کسبوکاری: رشد سودآور، تعالی عملیاتی، تجربه مشتری و برتری انطباق

- قابلیتهای کسبوکاری: انتظار میرود که نتایج کسبوکار را هدایت کند. در عمل، یک قابلیت احتمالاً بیش از یک هدف کسبوکاری را هدایت میکند.

- شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI): برای سنجش اینکه آیا نتایج را ارائه میدهید یا خیر استفاده میشود.

سپس یک نقشه راه برای به کارگیری هر یک از قابلیتها و ابتکارات توانمند و ردیاب وابستگیها و خطرات بین سازمانی ایجاد کنید.

#Strategy #business #analytics #technology #innovation

Ref: https://www.gartner.com/smarterwithgartner/the-art-of-the-one-page-strategy

استراتژیکسب و کارفناوری اطلاعاتنوآوری
Corporate Strategist | Business Analyst
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید