MehdiJavadifard  مهدی جوادی فرد
MehdiJavadifard مهدی جوادی فرد
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

تحول دیجیتال پس از همه‌گیری کرونا

کرونا بسیاری از فرضیه‌های قدیمی راجع به تحول دیجیتال را از بین برد. بسیاری از تیم‌های فناوری اطلاعات سازمان‌ها تقریباً یک شبه متحول شدند و ابتکارهایی مبتنی بر فناوری را برای راه‌اندازی دورکاری، آموزش آنلاین و کانال‌های فروش آنلاین جدید آغاز کردند که به دنبال آن تجربه‌های جدید مشتری حاصل شدند. این فقط یک تمرین در استقرار سریع فناوری نبود، بلکه آزمون توانایی شرکت‌ها در جلب کارمندان و مشتریان برای پذیرفتن شکل‌های جدیدی از مشارکت و تعامل نیز بود.

بر اساس نظر جورج وسترمن،"تا زمانی که سازمان‌ها تغییر نکنند، فناوری واقعاً هیچ کاری برای کسب‌وکار نمی‌کند.تحول دیجیتال بیشتر از آن‌که یک مسئله دیجیتالی باشد، یک مسئله تحولی است. این یک مشکل رهبری در تجسم، پیش‌بینی و هدایت تغییر است."

فرض‌های چالش‌برانگیز

با توجه به واکنش‌هاي کسب‌و‌کارها نسبت به کرونا، تعدادی از فرض‌های قدیمی در مورد چگونگی ارزیابی و اولویت‌بندی ابتکارهای تحول دیجیتال برای شرکت‌ها، تغيير کردند:

- فرض: مشتریان تنها برای خرید حضوری محصول ارزش قائل هستند.

واقعیت کرونا: ثابت کرد که یک تجربه دیجیتالی با معماری خوب می‌تواند تعاملي معادل یا حتی بيشتر شخصي‌سازي‌شده را نسبت به يک تعامل حضوري ارائه دهد.

- فرض: قوانین مانع تحول دیجیتال است.

واقعیت: در دوران همه‌گیری، صنایع قانون‌مند مانند بهداشت و درمان پذیرای رفع موانعی مانند نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی برای ارائه خدمات نظیر پزشک آنلاین بودند.

- فرض: بايد در پيروي سريع از ديگران احتياط کرد.

واقعیت: ارزیابی اقدام‌هاي نوآورانه دیگران قبل از انجام اقدامي توسط خود، ایده خوبی نیست. شرکت‌هایی که در طی کرونا از این شيوه استفاده کردند، احتمال بيشتري وجود داشت که از رقبا عقب مانده و فرصت‌ها را از دست دهند و موجب‌‌شده آن‌ها بیشتر در معرض خطر تعطیلی کسب‌وکار باشند.

- فرض: فناوری اطلاعات نمی‌تواند با تلاش‌های به عمل‌آمده برای تحول دیجیتال همگام باشد.

واقعیت: سازمان‌های فناوری‌محور در هر صنعت، برای ادامه عملیات و حفظ درآمد، سرعت خود را افزایش دادند.

- فرض: افراد هزینه کامل را برای یک محصول و خدمت فقط دیجیتالی پرداخت نخواهند کرد.

واقعیت: مصرف‌کنندگان بابت محصولات و خدمات دیجیتال پول پرداخت کردند و پس از کرونا نیز این کار را ادامه خواهند داد.

اقدام‌های مبتکرانه آتی

با توجه به اینکه مصرف‌کنندگان و سازمان‌ها سرانجام آماده پذیرش تغییرهای دیجیتالی خواهند بود، چگونه شرکت‌ها باید از این تغییر، جهت تسهیل تحول در آینده نهایت استفاده را ببرند؟ برای سازگاری با این تغییرات و تداوم حرکت دیجیتالی، چهار حوزه‌ که به شرکت‌ها فرصت رشد و تمایز بازار می‌دهد و باید ابتكارهای دیجیتالی نسل آینده خود را در آن متمركز كنند، شناسایی شده‌است:

تجربه مشتری: اگرچه لزوماً موضوع جدیدی نیست، اما تجربه مشتری در عصر دیجیتال جدید، تعامل احساسی و شخصی‌ بیشتری را نسبت به گذشته به همراه دارد. شرکت‌ها از داده‌ها برای ارائه تجربه‌هاي بهتر مشتری نهايت استفاده را می‌کنند، خواه یک سایت آنلاین فروش لباس که از فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای انتخاب یک لباس بر اساس سلیقه شخصی استفاده کند یا یک خرده‌فروش مصالح ساختمانی که به منظور ارسال وانت بار برای مشتریان و پرداخت غیرتماسی، از یک برنامه تلفن همراه استفاده می‌کند.

تجربه کارکنان: اتوماسیون و یادگیری ماشینی می‌تواند کارایی وظایف روزانه را افزایش دهد، در عین حال فناوری‌های دیگر مانند واقعیت‌افزوده می‌توانند به روش‌هایی به کارگران کمک کنند که قبلاً امکان‌پذیر نبود. در کشتی‌سازی نیوپورت نیوز از واقعیت‌افزوده برای برخی کارها استفاده می‌شود، به عنوان مثال به برق‌کاران می‌گوید که چگونه سیم‌های خود را مسیریابی کنند، یا نشان می‌دهد که یک قطعه آن‌قدر سنگین است که نمی‌توان آن را به تنهایی بلند کرد. به این صورت کارگران بیشتر کار نمی‌کنند، آن‌ها بهتر کار می‌کنند و در نتیجه، شرکت بهتر کار می‌کند.

عملیات: با استفاده از اینترنت اشیا و نسل چهارم صنعت، نوآوری‌هایی مانند دوقلوهای دیجیتال و یادگیری ماشین به شرکت‌ها کمک می‌کند تا داده‌های لحظه‌ای را برای بهبود عملکرد عملیاتی و عرضه خدمت‌های جدید استفاده کنند. به عنوان مثال، ایجادکنندگان قرارداد، برای تعیین اینکه کدام اجزا با هم بهتر کار می‌کنند و کدام تامین‌کنندگان برای طراحی محصولات الکترونیکی بیشتر قابل اطمینان هستند از داده‌ها استفاده می‌کنند. تولیدکنندگان دفاعی از شبیه‌سازی برای تنظیم طرح‌ها، افزایش کیفیت و کاهش تعداد نمونه‌های اولیه ناموفق، حداکثر استفاده را می‌کنند. همچنین سایر شرکت‌ها می‌توانند با بهینه‌سازی عملیات از طریق داده‌ها، محصول‌های جدیدی را به عنوان خدمات ارائه دهند.

تحول مدل کسب‌و‌کار: نیازی نیست که هر شرکتی یک Uber یا Airbnb باشد و نسبت به واسطه‌زدایی در صنعت اقدام کند. سازمان‌ها می‌توانند فرصت‌های کوچک‌تری را برای تقویت دیجیتال و برنامه‌های افزودنی مبتنی بر اطلاعات دنبال کنند. برای مثال شرکت‌های بیمه در حال نظارت و امتیازدهی مشتریان در حین رانندگی، به منظور بهینه‌سازی سیاست قیمت‌گذاری هستند. شرکت‌های ناوگانی از داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌های لحظه‌ای برای ارائه خدمات تعمیر و نگهداری پیش‌گویانه و پیشگیرانه استفاده می‌کنند.

منبع:

- MITSloan

strategydigitaltransformationdigitaleconomybusinesstechnology
Corporate Strategist | Business Analyst
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید