وقتی سازمانها استراتژیهای کسبوکار خود را بازنگری میکنند، برنامهریزی راهبردی طی سالهای 2020-2021 دیگر نمیتواند ماهها ادامه داشته باشد یا استراتژیای باشد که تا بررسی بعدی سالانه ثابت باشد. فضای کسبوکار خیلی سریع و کاملاً بنیادی در حال تغییر است و سناریو پردازی، استراتژیها و برنامههای راهبردی باید متناسب با آن ساده شوند.
در یک سطح کاربردی، برنامهریزی راهبردی نقشه راه را برای اجرای گزینهها و اقدامات لازم برای دستیابی به اهداف استراتژیک تعریف میکند که نشاندهنده دستاورد عملکرد در مدل و اهداف کسبوکار شرکت است.
یک رویکرد برنامهریزی بینقص از همان ابتدا فقط با تمرکز بر مولفههای اصلی زیر، یک برنامه واضح، موثر، قابل اندازهگیری و قابل ارتباط را ایجاد میکند:
1. چند شاخص برای اندازهگیری وضعیت فعلی و هدف عملکردی
2. مهمترین مفروضات برنامهریزی
3. ابتکارات کلیدی مورد نیاز برای دستیابی به وضعیت نهایی
4. بیانیهای دقیق و مختصر که استراتژی را همهفهم و ارتباطپذیر میکند.
بنابراین اجرای موثر بر چهار ضرورت زیر تأثیر میگذارد.
1. برای توصیف وضعیت هدف عملکردی، یک لیست کوتاه از شاخصها را مشخص کنید.
به منظور همفکری در تعیین شاخصهای مناسب برای اندازهگیری وضعیت هدف عملکردی خود، ابتدا با مدیران ارشد کسبوکار و سایر سهامداران مشورت کنید تا مطمئن شوید که در مورد استراتژی و اهداف اصلی کسب و کار کاملاً آگاه و شفاف هستید. سپس شاخصهایی را که مستقیماً به بیانیه گفته شده شما مربوط میشوند، شناسایی کنید. برای پیگیری پیشرفت خود باید مقدار شاخصها را در روز 1 تخمین بزنید. مدت زمان دستیابی به این اهداف ممکن است به اندازه یک چهارم سال یا 5 سال کوتاه باشد - که تا حدی به بی ثباتی محیط فعلی و نیاز به فرصت دادن به یک استراتژی بستگی دارد. اهداف بلند مدت هنوز باید حداقل سه ماهه پیگیری شوند.
2. مفروضات اصلی را مستند و نظارت کنید
فرضیاتی که پایه و اساس استراتژی شما هستند، ابزارهای اساسی برای برقراری ارتباط هستند زیرا منعکس میکنند که چرا وضعیت نهایی هدف و ابتکارات مورد نیاز بهتر از گزینههای دیگر است و بنیان شناختی استراتژی انتخابی را تشکیل میدهند. محرکهای اصلی ارزش برای عملکرد خود، روابط صحیح و متقابل علت و معلولی را در جایی که بین اکوسیستم کسبوکار (اولیه و هدف)، ابتکارات کلیدی و نیروهای محرکه خارجی را بیان کنید.
فرضیههایی را که در طول سناریوپردازی ایجاد شده اند، درک کنید تا بهتر بفهمید کدام یک از این روابط "حقایقی" بسیار قابل اعتماد هستند، در حالی که دیگران پویایی بسیار نامشخصی را برای کنترل یا پیشبینی نشان می دهند.
اطمینان حاصل کنید که مفروضات ملموس، با آستانههای قابل اندازهگیری برای نظارت بوده و اغلب آستانههای فرضیه را کنترل کنید تا هشدارهای ارائه شده در مورد نقض قریب الوقوع را زیر نظر بگیرید. نقض یکی از این فرضیات باعث اصلاح فوری دوره میشود.
3. ابتکارات اصلی و نقاط عطف مورد نیاز برای حرکت به وضعیت نهایی را شناسایی کنید.
برای شناسایی ابتکارات کلیدی انتخاب شده که باعث برنامهریزی بدون نقص میشوند، ابتکاراتی را در نظر بگیرید که:
· نشان دهنده تغییر برنامه کسبوکار باشند
· به دنبال ایجاد ارزش فراتر از مسیر اینرسی باشند
· در صورت لزوم با گروهبندی پروژههای کوچکتر تحت ابتکار عملی نشان دهید.
این طرح نیازی به اقدامات ابتکاری برای مدیریت کسبوکار، از جمله "ادامه خدمات به مشتریان خود" یا "حفظ تعامل کارکنان" نیست. این ابتکارات برای تداوم وضعیت فعلی یا مسیر فعلی تلاش میکنند.
پس از مشخص کردن ابتکارها، شاخصها و تاریخ ها را برای نقاط عطف اصلی و خاتمه تعیین کنید.
4. بیانیه مختصری تهیه کنید که جوهره استراتژی را به تصویر بکشد.
در ایجاد بیانیه ای برای فرضکردن ماهیت اصلی یا عناصر اصلی یک استراتژی، برای یک جمله خاص و آرمانی تلاش کنید - اما تمایل به قربانی کردن اختصار برای شفافیت داشته باشید.
تمرکز باید بیشتر بر درست رساندن عناصر اساسی به جای یافتن عبارتهای بینقص باشد. تیمهایی که در بحث بیپایان درباره کلماتسازی گرفتار شده اند، زیادهروی کردهاند.
مولفه های برنامه استراتژیک را می توان در یک صفحه مستند کرد و این امر باعث سهولت در برقراری ارتباط می شود.
برنامهریزی استراتژیک بینقص فقط با تمرکز بر بخشهای ضروری و کافی، رویکردی است که این امکان را فراهم میکند:
· تدوین استراتژی سریعتر، اما با مشارکت بیشتر
· برقراری ارتباط سریع و موثرتر با مجریان
· تصحیح دوره قبلی
· اندازهگیری و تخصیص عینیتر شکافهای عملکردی بین تدوین و اجرای استراتژی
Strategy #Business #DigitalTransformation #Technology #Innovation #analytics
source: https://emtemp.gcom.cloud/ngw/globalassets/en/publications/documents/strategic-planning/strategic-planning-for-risk-quick-guide-2020.pdf