برای فهم بهتر لطفن پیش از خواندن این نوشته، بخش نخست را بخوانید:
در قسمت قبل با پیشینه و ویژگی فیلمهای ساشا بارون کوهن آشنا شدیم. توی این قسمت فقط میخوام در مورد سریال Who Is America بگم.
این بخش هم مثل بخشی، بیشتر ترجمهی متنهاییست که خواندم (و در انتهای متن پیوند دادم) و لزومن بازتاب دهندهی نظرات من نیست.
این نوشته را با ابزاری برای مشاهده یوتیوب مشاهده کنید! متاسفم که کسانی تصمیم گرفتند ما نباید یوتیوب رو ببینیم.
«چه کسی آمریکاست؟» بسیاری از سیاستمدارانی که توافق کردن درش حضور داشته باشن رو به خطر انداخته.
چند عضو کنگرهی فعلی و پیشین، بعد از ظاهر شدن در یک برنامه برای تشویق طرح حفاظت از مدارس ابتدایی در برابر تیراندازیها توسط مسلح کردن کودکان، مورد انتقاد قرار گرفتن. یک سیاستمدار از ایالت جورجیا مجبور شد بعد اینکه شلوارش رو پایین کشید و داد زد «نیگا نیگا!» استعفا بده.
هر اپیزود از چه کسی آمریکاست؟ با یک تیتراژ آغاز میشود: مونتاژی که از گفتآورد مشهور کندی آغاز میشود که «نپرسید که کشورتان برای شما چه میکند، بپرسید که شما برای کشورتان چه میکنید.»، بعد به فرود به ماه میرسیم و سپس رونالد ریگان از آقای گورباچف درخواست درهمشکستن دیوار برلین را میکند و جکی رابینسون (نخستین بازیکن سیاهپوست در لیگ اصلی بیسبال آمریکا) را در یک بازی نشان میدهد و در انتها فرانکلین روزولت میگوید: «تنها چیزی که بایست از آن بترسیم خودِ ترس است!».
از اینجا ریتم تندتر میشود و ویدیوی از ترامپ رو میبینیم که یک خبرنگار معلول را مسخره میکند و عبرات America Today بر روی صفحه نمایش داده میشود. پس از آن تصاویری از شورش گردهمایی اتحاد راستگرایان و چندین تصویر دیگر از آمریکای امروز به تندی بر روی صفحه میروند و در انتها چندین بار عبارت “Who Is America???” نشان داده میشه که برای ما این سوال رو ایجاد میکنه و برنامه در ادامه از ۴ (در بعضی اپیزودها ۵) صدا و شخصیتی میگه که در برنامه نقش بازی میکنن تا به پاسخ این سوال برسن.
اگه شما هم به موسیقی ورودی سریال علاقهمندید میتونید از اینجا گوشش بدید.
این سکانس ابتدایی ما رو برای ورود به سریال آماده میکنه و متوجهمون میکنه که برنامه میخواد به چی برسه. بعضی به برنامه انتقاد میکنن که فقط مشکلاتی که میدونیم رو نشونمون میده و هیچ راهحلی بهمون نمیده ولی من فکر میکنم اصلن قرار نیست یه برنامه طنز راهحلی به ما بده و این یه پرسش اشتباهه که همیشه بعضی از مردم میپرسن! مگه راهحل دادن کار هنرمندهاست؟ شاید قراره به ما یادآوری کنه درد این مشکلات رو، تا فراموششون نکنیم. و به نظرم طنز این درد رو قویتر میکنه. وقتی مجبور میشیم به چیزی به این زشتی بخندیم، بیشتر میتونیم تضادش رو ببینیم. به هر حال مگه طنز، «تضاد» نیست؟
اینگونه نقدها به هنر از سال ۱۹۶۴ وجود داشت. یعنی زمانی که استنلی کوبریک فیلم دکتر استرنجلاو رو ساخت.
در یک نقد نوشتهاند که:
دکتر استرنجلاو واضحن به عنوان یک فیلم هشدارآمیز ساخته شده بود. این فیلم میخواست با نشان دادن این دیوانگیای که ما دنبال میکردیم، خطر این بمبافکنیها را به ما نشان دهد اما هشدارهای هنرمندان درباره جنگ و این نابودیها، به ما نشان نمیدهد که چجوری باید از این مسئله بیرون آییم و کنترل را به دست گیریم. دکتر استرنجلاو نیز از این قاعده مستثنا نیست.
در بررسی سالگرد ساخت این فیلم، مجله نیویورکر پاسخ داد:
چرا یک هنرمند مشهور باید یک راهحل عاقلانه برای حل این وضعیت غیرقابل تحمل ارائه دهد؟ مطمئنن این که با نیروی طنز، تناقضات و پارادوکسهای «تخریب اطمینان متقابل» را مطرح کند کافیست؛ راهحلهای عاقلانه کارِ دانشمندان، نظامیان و رؤسای جمهور است، که بعضی از آنها ممکن است با دیدن این آثار از خواب برخیزند و اقدامی کنند.
شاید آمریکا کیست؟ دیگه باعث نمیشه ما خیلی تعجب کنیم. حداقل به اندازهی کارهای پیشین ساشا کوهن. شاید چون دنیا خیلی اتفاقات عجیبتر و مسخرهتری رو به نسبت ۲۰ سال پیش میبینه.
یک نقد مطرح دیگه به آمریکا کیست؟ و بارون کوهن در کل، اینه که جنس طنزش سخیف و مسخرهست. این قابلدرکه, اما روشهای کوهن بسیار پیچیدهتر از اوناند که به نظر میرسن, چون او یک ترول مدرن نیست بلکه یک احمقِ شکسپیرِ کلاسیک است که از هوش خود برای بازی یک احمق استفاده میکند و آنان را که قدرت را در دست دارند در معرض خطر قرار میدهد. چیزی که به نظر میرسد کمدی و نمایشی بیمعنی باشد در واقع یک افشاگری در مورد واقعیت است.
۱. آمریکا فیلیپ ون کلیو، رئیس Defense League شهروندان ویرجینیا است که فکر میکند مسلح کردن کودکان دبستانی با تفنگ، راهحل معقولی برای جلوگیری از تیراندازیها در مدارس است.
۲. آمریکا لری پرت، مدیر اجرایی گروه صاحبانِ اسلحه آمریکاست که همین تفکر را دارد و برای تفکرش نا گروههای موسیقی راک و رپ را به زبان میآورد تا آن را به شکل علمی ثابت کند و به جملهی «اگر زنتون باشه که تجاوز محسوب نمیشه» میخندد.
۳. آمریکا جیسون اسپنسر، نمایندهی ایالت جورجیاست که در اولین درخواست برای نقش یک چینی را بازی کردن، متوسل به استروتایپهای کلیشهای مثل چاپاستیک و سوشی میشود.
۴. آمریکا دیک چنی، معاون سابق رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکاست که یک گالن مورد استفاده برای شکنجهی القای حس غرق شدن را امضا میکند.
۵. آمریکا کینگمن در آریزونا، شهریست که برخی ساکنان آن به ایدهی ساخت یک مسجد در شهرشان میگویند: «ما نمیخواهیم اون shit اینجا ساخته بشه» و بعضی دیگه گفتند: «من نژاد پرستم، من نسبت به مسلمونها نژادپرستم» و «ما سیاهپوستها رو هم به زور تحمل میکنیم».
۶. آمریکا مهبد مقدم، ایرانی-آمریکایی و از بیانگذاران سایت جینیس است که حاضر است عکسش به دروغ در یک اقدام بشردوستانه و خیریه فتوشاپ شود تا به دروغ، فرد نیکنامی شناخته شود.
۷. آمریکا این ۲ مردِ راستِ تندرو هستند که حاضرند برای اینکه بتوانند اعضای انتیفا رو بکشن، به دونالد ترامپِ عروسکی تجاوز میکنن. (آره این یکی خیلی عجیبه)
و در انتها، اگر فکر میکنید منظور کوهن از آثارش واضح نیست، شاید به این دلیل باشه که زندگی واضح نیست.
پانویس:
پانویس دوم:
هر بار که سخنرانی ای سیاسی میشنوم یا سخنرانی های رهبرانمان را میخوانم، از این که سالهاست هیچ حرفی که بار انسانی داشته باشد نشنیده ام، به وحشت میافتم.
- آلبر کامو
پانویس سوم:
هیچ کدوم از شما مردم نمیخوهد مقالهی ویکیپدیای «احمقِ شکسپیر» رو به فارسی ترجمه کنه ایها الناس؟ چرا نمیرید مثل من یه چیزی ببینید و یه کاری کنید که بقیه هم بفهمن اون ایده چیه؟ اگه این کار رو میکنید دمتون گرم. چون کاری که من دوست دارم بکنم، کاریه که توش استعداد ندارم ولی فکر میکنم جاش خالیه.