۶ ماه و ۱ روز پیش، یک برنامه در ژانر هجو سیاسی از شبکه Showtime پخش شد. نام این برنامه البته Who Is Amercia بود و ساشا بارون کوهنِ عزیز سازنده و از بازیگرانش بود.
شما شاید علی جی رو بشناسید. اگه نه دیگه بورات رو باید دیده باشید. حتی اگر بورات رو نشناسید، امکانش خیلی کمه که ژنرال دریاسالار علاءالدین معرف حضورتون نباشه!
سینمای ساشا کوهن متفاوت است. چند ماه پیش ویدیویی در یوتیوب دیدم که این متفاوت بودن رو خوب توضیح داده بود.
چند پاراگراف پایین رو سعی میکنم از زبان اون ویدیو توضیح بدم و شاید کاملن بازتابدهندهی نظر من نباشه.
سینمای ساشا بارون کوهن طنزه، شکی در این نیست. ولی این طنز فقط برای خندوندن شما نیست. سوژههایی که باهاش این طنز رو ایجاد میکنه، اون چیزهایی که جلوی چشممونه و کمتر میبینمشون. حتی برای ما که «خاورمیانهای» هستیم. کثیفیهایی که نژادپرستی گرفته یا سیاست ما رو احاطه کردن و شاید حتی شما و من هم جزوی از این کثیفیها باشیم.
آره، شاید ساشا بارون کوهن شوخیهای جنسیتی زیادی داشته باشه و بخش زیادی از موقعیتهای طنزی که ایجاد میکنه در نظر برخی «لودگی» باشه، ولی به نظر من کوهن یه نابغهست.
برای اینکه دلیلم رو توضیح بدم اول باید در مورد یه چیز متفاوت بدونیم. در مورد «موج نوی سینمای ایران». خب همه میدونیم که توی ایران یک سری چیزها ممنوع و غیرقانونیه. خب این ممنوعیتها جلوی خیلی چیزها رو نگرفته و خیلی از شما از ابزارهایی برای گذر از سد فیلترنیگ استفاده میکنید تا مثلن از وبسایتهایی مثل یوتویوب استفاده کنید. خب، فیلمسازان هم مجبور شدن از ابزارهایی استفاده کنن تا بتونن فیلمهایی که دلشون میخواد (بدون اینکه کسی متوجه بشه) بسازن.
فیلم آفساید از جعفر پناهی نمونهی خوبی از این سینماست. آفساید روایتگر شرح حال دخترانی است که حاضرند هر کاری انجام دهند تا بازی ایران-بحرین را برای ورود ایران به جام جهانی ببینند.
نکته اصلی در این فیلم اینه که اکثر فیلم، واقعن در حین بازی ایران-بحرین فیلمبرداری شد و به جز بازیگران اصلی، طرفداران و باقی افراد در فیلم افراد واقعی بودند که برای تماشای بازی آمده بودند. پناهی واقعن برای پایان فیلم ایدهای نداشت و اجازه داد نتیجه اون بازی (چه ایران ببره و چه ببازه) پایان فیلم رو مشخص کنه.
آنها هر کدام با لباسی مبدل سعی میکنند وارد ورزشگاه بشوند اما تعدادی از آنها به دلیل ممنوعیت ورود زنها به استادیوم دستگیر میشوند. سرانجام به دست سربازانی که آنها را گرفته اند به کمیته منتقل میشوند اما در راه به علت برد ایران در بازی با بحرین خیابانها شلوغ میشود و دخترها به این ترتیب فرار میکنند.
من به این سبک از فیلمسازی شبهواقعگرایی (Pseudo Realism) میگم. اسم دیگرش نوواقعگراییه و در سینمای ایتالیا در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی شکل گرفت. این نوع فیلمسازی عناصر واقعیِ مستند و عناصر تخیلی نوشتهشده رو در هم ترکیب میکنه و جدا کردن این دو از همدیگه رو سخت. تا جایی که نمیشه فهمید واکنشی که الان دیدید از قبل آماده شده بود یا در لحظه و واقعی شکل گرفته بود.
این فیلمها در محیط واقعی و با کمترین تجهیزات ساخته میشدند. با بازیگرانی که خیلیهاشون بازیگر نبودن و توی فیلم نقش خودشون رو بازی میکردن! این فیلمها معمولن در محیط واقعی و با حضور مردم واقعی ساخته میشده که اطلاعی نداشتند شخصیتهای مورد فیلمبرداری تخیلی هستن و با اونها مثل یک مستند تعامل برقرار میکردن. این باعث میشد که این فیلمها ترکیبی از سکانسهای از قبل نوشتهشده و اتفاقات مستند و واقعی باشه.
این نوع فیلمسازی (مخصوصن امروزه) خیلی کم در بین سینماگران غربی پیدا میشه اما چیزی که ساشا بارون کوهن رو متفاوت میکنه استفاده اون از این سبکه.
توی ویدیویی یوتویوبی که گفتم اشارهای هم به موج طنز شخصیت در بریتانیا میکنه که من اینجا بهش اشارهای نمیکنم ولی برای فهمیدن ترکیبی که منجر به ساخت اولین شخصیت طنز ساشا بارون کوهن میکنه خوبه که نگاهی هم به اون داشته باشید. Ali G اولین شخصیتیه که با ترکیب کمدی شخصیتی که از اون موج طنز گرفته بود و عناصر نوواقعگراییِ سینمای ایران توسط کوهن ساخته شد.
علی جی یک Talk Show بود که توسط علی جیِ بیسوادِ بیتوجهِ گل کِش مجریگری میشد که یک شخصیت تخیلی بود که توسط ساشا بارون کوهن بازی میشد اما افرادی که او باهشون مصاحبه میکرد (برعکس موج طنز شخصیتی که در بریتانیا بود) آدمهایی واقعی بودند که از این موضوع آگاهی نداشتن!
با این کار و استفاده از نوواقعگرایی در این طنز و از بین بردن پاسخهای از قبل تعین شده و اتکا کردن به واکنشهای طبیعیِ مصاحبه شوندهها، کمدیِ ناراحتکنندهی cringeـِ ساشا کوهن تقویت میشد. این شخصیت اگزجره شدهی علی جی رو وقتی کنار مردم واقعیای میبینیم که عمیقن فکر میکنند اون یک آدم واقعیه این طنز حتی از این هم بیشتر شدت پیدا میکنه. علی جی در مصاحبه با هر فرد واقعی باید در اون لحظه یک جک رو پرورش بده و همون لحظه استفاده کنه.
ولی علی جی برای ساشا اوج موفقیت نبود. علی جی فقط یک شروع بود برای طنزهای بعدیش و بهش کمک کرد بتونه شخصیتهای متنوعی رو ایجاد کنه که هرکدوم داستان و هدف طولانیای رو پشت خودشون داشتن.
بورات یک فیلم به معنای واقعی شبهواقعگرا بود که ماجرای یک روزنامهنگار و گزارشگر تلویزیونی اهل قزاقستان رو روایت میکرد که به منظور ساخت فیلم مستندی دربارهٔ «زندگی واقعی» مردم آمریکا، به این کشور سفر کرد. وقتی متوجه میشید که چه مقدار کمی از فیلم از قبل برنامهریزی و نوشته شده مثل من به این نتیجه میرسید که این فیلم خارقالعادهست. به جز نقشهای پاملا اندرسون، کوهن، لئونل و عظمت، سایر نقشها توسط مردم عادی اجرا شد. بنا بر گفته کوهن بیش از ۴۰۰ ساعت تصویر برای این فیلم گرفته شد و حرکات طنز کوهن باعث شد که ۹۱ بار توسط پلیس دستگیر بشن.
به غیر از خوب بودن نحوه تولید، بورات به خوبی جامعهی غرب و آمریکا رو میگرده و ساختارهای اجتماعی و عدم صمیمیت رو در این جوامع به تصویر میکشه. هر کسی که بورات رو میبینه سعی میکنه به اون یاد بده که چجوری رفتار کنه و تغیری در بورات بده. بورات خیلی صادقه و به هر چی باور داره همون شکل رفتار میکنه در صورتی که در این جوامع اینجور رفتار نمیشه و این بد شمرده میشه.
بورات به شدت علاقه داره با مردم ارتباط برقرار کنه و شبیه افرادی شه که میبینه. براش فرقی نداره که اونها چه نژادی دارن، از چه طبقهای هستند و یا چه پسزمینهای دارن. این گشتنی که بین مردم اتفاق میافته، جز در این سبک شبهواقعگرایی، در سبک دیگهای به این شدت نمیتونست خودش رو نشون بده-
قدم بعدی برای ساشا بارون کوهن، برونو بود.
برونو، به عنوان یک شخصیت ممکنه که اولش به صورت یک کاریکاتورِ مسخره دیده بشه، اما در طول زمان به فردی تبدیل میشه که عمیقاً لایهلایهست. ساشا بارون کوهن در برونو میتونه به شکل ماهرانهای موضوعات و ایدههای عمیقتری که در فرهنگ سلبریتیها و افراد مصنوعی و امتناع جامعه از همجنسگراها رو از جنبه طنز شبهواقعگرا بررسی کنه.
ساشا کوهن دیگه به خوبی میدونه چجوری به یک شخصیت جوری زندگی ببخشه که کسی نتونه بفهمه این شخصیت واقعی نیست. با اینکه هر شخصیت لهجه، قیافه و استایل خودش رو داره که باعث میشه بیننده به سرعت با شخصیت ارتباط برقرار کنه و درش غوطهور بشه و اصلن فراموش کنه که این شخصیت داره توسط کوهن بازی میشه.
برونو، بورات و علی جی، همه خصوصیاتی دارن که آنها را آسیبپذیر میکنه، چه این فقدان هوش باشه، چه توانایی برقراری ارتباط و چه خودخواهی. این ضعفها مردمی که با آنها تعامل برقرار میکنن رو زشتتر از شخصیتها نشون میده، قضاوت و برتریبینی که مردم نسبت به این شخصیتهای کوهن دارند، نیت پنهان و باورهای اونها رو آشکار میکنه.
بخش دوم رو از اینجا بخوانید: