بعد مدت ها که با «مفاهیم» درگیر بودم و سعی داشتم بدون استفاده از هیچ «ابزار»ی جلو برم (چون حس خوبی نسبت به ابزار نداشتم به دلایل مختلف) و بالاخره به این نتیجه رسیدم که نه تنها از ابزار هم باید استفاده کنم بلکه باید خیلی ابزارها رو تست کنم و باهاشون کار کنم و یاد بگیرم، میخوام یه نکته ای رو اینجا بگم.
نسبت به ابزارها حس خوبی نداشتم چون یه جوری بود برام. اینکه بخوام کارایی که خودم میتونم انجام بدم رو یکی دیگه برام انجام بده و از کجا معلوم درست انجام بده یا کار دیگه ای انجام نده و... . اما بالاخره قبول کردم که ابزارها سرعت کار رو بالا میبرن و با یخورده دقت میشه ابزار نسبتا مطمئنی رو استفاده کرد. تو این مطلب از مزایای ابزارها گفتم. حرفی که اینجا میخوام بزنم نه تست ابزارهاست نه شناخت ابزارهای بد نه اینکه دوباره بگم ابزارها بد هستن. خب پس حرفم چیه؟
ابزارها خوبن تا وقتی بهشون وابسته نشیم. برای پول و درآمدِ بیشتر به ابزارها نیازمندیم. اما باید مواظب باشیم رو شخصیتمون اثر نذاره. اول اینکه ابزارها باید برای ما کار کنند نه برعکس. مثلا خودرو اختراع شده تا زندگی انسان آسایش بیشتری داشته باشه ولی نتیجه منفی شده. از تصادفات خودرو که بگذریم وقت و انرژی و هزینه ای که صرف استفاده از خودرو یا خود ماشین میکنیم بعضی وقت ها خیلی زیاد میشه.
اثر دوم که به نظر من بدتره اینه که اگه بخوایم دید ابزاری رو تو زندگی شخصی هم داشته باشیم یخورده اوضاع خطرناک میشه تقریبا شبیه همین چیزی که الان هست! شاید ما نخوایم ولی باید مواظب باشیم به صورت ناخودآگاه هم تصمیماتمون بر اساس ابزارگرایی نباشه. به انسان ها نباید به دید ابزار نگاه کرد. تو سیستم فکری حاکم بر جهان که با ثروت سنجش میشه فقط آدمایی مهم میشن که ثروت دارن یا میتونن کار کنن ثروت داشته باشن. اگه ابزارگرایی در انسان رسوخ کنه ذهنش میاد تحلیل میکنه که مادر و پدر من از کار افتاده ان هزینه شون زیاده بفرستیم خانه سالمندان! معیار آدم ها برای ارتباطات اجتماعی عوض میشه. کسایی میشن دوستمون که پولدارن. اگه بچه مون معلول بشه تفاوت قائل میشیم یا حالت بدتر نقشه میکشیم که دیگه نبینیمش.
اگه با معیار ثروت نگاه کنیم فقرا هیچ سهمی از زندگی ندارن و محکوم به مرگن. در زمان جاهلیت عرب میومدن دخترا رو زنده به گور میکردن چون پسر نیستن که کار کنن و کمک کنن. الان این جاهلیت هم وجود داره با ظاهری متفاوت! متاسفانه معیار برتری بیشتر آدم ها شده ثروت یا مادیات. درحالیکه تو قرآن معیار برتری آدم ها ثروت نیست. آیه هایی وجود دارن که میان معیار برتری رو معرفی میکنن. اگه از دید مذهبی هم نخوایم نگاه کنیم، فقط کافیه با این معیار زندگی خودمون رو قضاوت کنیم تا ببینیم تا الان چندبار باید نیست میشدیم. از وقتی که به دنیا میایم و عملا نمیتونیم تولید کننده باشیم و فقط مصرف کننده هستیم تا وقتی که مریض میشیم که نمیتونیم کار کنیم. یا دوران پیری خودمون که از کار افتاده میشیم، راضی میشیم بفرستنمون خانه سالمندان؟
خلاصه اینکه مواظب دیدگاهمون باشیم که به آدم ها به دید ابزار نگاه نکنیم.