توجه: این متن ترجمه نوشتهای از دانشگاه توماس جفرسون آمریکاست. لینک به متن اصلی در انتهای صفحهست.
دورهی امتحانات، یکی از دورههای پراسترس ساله. چقدر خوب میشد اگه میتونستیم راهی به منبع اصلی احساسات و افکارمون پیدا کنیم - یعنی راهی به مغزمون پیدا کنیم - و بتونیم کنترلش کنیم و به حالت روحی و روانیای که دوست داریم برسیم و استرسمون رو کم کنیم. کنترل ذهن، یکی از اون پدیدههای بیگانه و عجیبه که باور کردنش سخته، ولی شاید براتون جالب باشه که بدونید ما (انسانها) داریم به نظارت کردنِ و مانیتورینگ مغز نزدیک و نزدیکتر میشیم، و حتی تو برخی موارد، داریم به جایی میرسیم که بتونیم الگوهای امواج مغزی دلخواهمون رو تغییر بدیم یا حتی قویترش کنیم.
خُب اینجا سوالی که پیش میاد اینه که امواج مغز چی هستند و چطوری اونا رو اندازهگیری کنیم؟ مغز، از میلیاردها سلول ماهر و تخصصی تشکیل شده که بعضیهاشون رو نورون مینامیم. نورونها همواره دارن با همدیگه صحبت میکنند و اثرات الکتریکیای که از این تعاملات و ارتباطات نورونها با هم ساطع و منتشر میشه، قابل تشخیص و اندازهگیری هستند. تکنیکی که با کمک اون میتونیم این اثرات الکتریکی رو اندازهگیری کنیم، اسمش الکترومغرنگاریه (نوار مغزی - EEG). با کمک سنسورهایی که روی پوست سر قرار میگیرن، میشه انفجارهای کوچیک انرژی رو اندازهگیری کرد و و اونها رو در قالب موج، ثبت و ذخیره کرد. شکل این امواج زمانی که در حال استراحت هستیم، با زمانی که داریم تمرکز میکنیم فرق داره.
تو شکل زیر، ۵ شکل مختلف امواج مغزی و حالت روحی و روانی مرتبط به هر کدوم نشون داده شده.
حتما شده که خیلی هوشیار و متمرکز هستید ولی عاجزانه دوست داشته باشید که امواج مغزتون تو حالت موجهای نسبتاً صاف خواب و استراحت باشه (دلتا). آیا میشه امواج مغزی رو به یک جهت و حالت خاص تغییر داد؟ زندگی دانشجویی یا دانشآموزی میتونه پر از استرس، دشوار، پرشور و پرتلاطم باشه. فشار مدرسه، میتونه تأثیر زیادی روی سلامت ذهنی، روانی و تندرستی بذاره. یکی از نشانههای این قضیه، فرسودگی روزافزونیه که بین دانشآموزها داره دیده میشه. کنترل کردن امواج مغزی میتونه تو بهینه کردن کارآمدی و تَن آرامی (ریلکسیشن) ما رو کمک کنه.
حالا قراره سه تا روش بهتون یاد بدیم که با کمک اونها میتونید امواج مغزتون رو جوری تغییر بدید که به حالتی که مدنظرتون هست نزدیکترش کنید.
اگه میخواید دیگه خیلی خیلی همگام با تکنولوژی جلو برید، یه سری گجت و ابزار پوشیدنی وجود داره که از بازخورد عصبی استفاده میکنند. این ابزارها شبیه سرعتسنجهای تو بزرگراهها هستند که سرعت شما رو اندازهگیری میکنند و اگه سرعتتون بیشتر از حد مجاز باشه، با فلاش زدن، ازتون عکس میندازند. این فلاش زدن، به شما رفتارتون (سرعت زیاد) رو یادآوری میکنه و بهتون اخطار میده که تغییرش بدید (سرعتتون رو کم کنید). به طرز مشابهای، این گجتها و ابزارها، امواج ذهن رو اندازه میگیرن و خروجیش رو به شما میدن تا با کمک این اطلاعات، یک الگوی خاصی از امواج ذهنی رو تشدید کنید تا به حالت روحی و روانی مدنظرتون نزدیکترش کنید. این ابزارها، در حقیقت یه سری سَربند (هِدبند) هستند که موقعی که داری تسک خاصی رو انجام میدی میپوشیش و امواج ذهنیت رو اندازه میگیری تا ببینی که ذهنت چقدر فعاله. برای مثال در صورتی که شما در حال مدیتیشن باشید، این دستگاه احتمالا امواج ریلکسیشن آلفا رو نشون میده. بعضی از دستگاهها این امواج رو در قالب موسیقی با همون فرکانس امواج مغزی براتون پخش میکنند در حالی که برخی دیگه از دستگاهها، شکل واقعی این امواج رو به مغزتون بر میگردونن. (مهرداد: نمیدونم دقیقاً چطوری!)
این گجتها و ابزارها خیلی گرونن. خوشبختانه راههای دیگهی ارزونتری هم هست که با کمکشون بتونیم امواج مغزی دلخواهمون در اون لحظه قویتر و تشدید کنیم و بهرهوریمون و کیفیت خوابمون رو افزایش بدیم و استرسمون رو کم کنیم.
نشون داده شده که مدیتیشن منظم میتونه منجر به افزایش امواج آلفا (امواج مغزی مربوط به زمان ریلکسیشن) و کاهش امواج بتا (امواج مغزی مربوط به زمان مسئله حل کردن و یادگیری) بشه. به همین دلیله که بیشتر از همه برای کاهش استرس، به آدمها پیشنهاد میشه مدیتیشن کنند. تنفس عمیق و تصویرسازی و مصورسازی با چشمان بسته - تکنیکهایی که در مدیتیشن خودآگاهی ازش استفاده میشه - هم میتونن تو تشدید و قویتر کردن امواج آلفا کمک کنند.
علاوه بر کمک به ریلکس کردن، امواج آلفا میتونن تو افزایش خلاقیت هم تأثیرگذار باشند. به این صورت، با کمک به آزادسازی سروتونین (انتقال دهندهی عصبی) میتواند به عنوان یک داروی ضد افسردگی طبیعی عمل کنن. شاید باورتون نشه ولی یه راه دیگه برای تشدید امواج آلفا، انجام فعالیتهای ورزشی شدیده. فعالیت ورزشی شدید نه تنها اندورفین آزاد میکنه، بلکه امواج آلفا رو هم موقع استراحت تشدید و قویتر میکنه.
تکنیکهای دیگهای که وجود داره که از مفهوم تقلید امواج مغزی استفاده میکنند. در این پدیده، امواج مغز شروع میکنن به همگامسازی و همزمان شدن با فرکانس یه مُحَرِکِ بیرونی، مثل یک صدا یا نور تکرار شونده. شما میتونید از این تکنیک برای آموزش و تمرین دادن امواج مغزیتون استفاده کنید. به این صورت که امواج مغزتون هنگام انجام یک تسک خاص، یاد بگیرن که شکل خاص و فرکانس خاصی به خودشون بگیرند. برای مثال، شما میخواید شکل موج مغزتون به صورت بِتا باشه وقتی دارید برای یه امتحان آماده میشید. یا اینکه دوست دارید امواج مغزیتون به شکل آلفا یا دلتا باشه وقتی دارید سعی میکنید بخوابید.
برای اینکه امواج مغزمون تو یه طول موج درست قرار بگیره، شما میتونید به بیتها و موسیقیهای دوسویه گوش کنید که در حقیقت تو فرکانس مختلف از صدا هستند که در هر گوش پخش میشوند. این آهنگها رو میتونید به راحتی با جستجوی کلید واژههای Delta Binaural Beats یا Alpha Binaural Beats تو یوتیوب (مهرداد: اسپاتیفای یا اپل میوزیک) پیدا کنید. اگه حس کردید این آهنگها یه مقدار کسل کننده و تکراری هستند، یک سری سرویسهایی وجود داره که میتونن آهنگی رو پخش کنند که منجر به تشدید و قویتر شدن یک طول موج خاص بشند.
کار امواج مغزی صرفاً این نیست که حالت و مود ما رو عوض کنند، دکترها و محققها، دارن مغز رو بررسی میکنن که بفهمن ما چطوری یاد میگیریم و چطوری به یاد میآریم، همچنین میخوان تشخیص مشکلات مغزی با کیفیت و دقت بیشتری انجام بشه.
سری بعدی که استرس داشتید یا ریلکس بودید، باانگیزه بودید یا افسرده بودید، به این فکر کنید که مغزتون داره چیکار میکنه و چطوری میتونید کمکش کنید که آرومتر شه یا انرژی بیشتری بگیره.
یادمون باشه که ذهن بر جسم برتری داره و قدرت تلقین رو دست کم نگیریم. خیلی وقتها میشه از قدرت ذهنی و اراده برای غلبه بر مشکلات فیزیکی و جسمانی استفاده کرد.
منبع این نوشته: