نوشته امروز ترکیبیست از سادگی و در هم برهمی :
(قضیه چالش رو توی نوشته بعدی بهتون میگم)
خب ورود مجدد خودم رو به نوشتن روزانه بعد از یک وقفه طولانی اعلام میکنم.
هم امتحانات میان ترم رو داشتیم هم امتحانات پایان ترم.
و ناگفته نماند تنبلی هم این وسط بر همه چیز غلبه کرده و این گونه شد که ما از نوشتن باز ماندیم. آری.
این مدت توی امتحان ها دایما به خودم بد و بیراه میگفتم که چرا درسی روکه توی 2 روز میشه جمعش کرد و حتی شاید نصف روز.
چرا من توی ترم براش وقت نگذاشتم و الان باید این طوری پدرم در بیاد.
طبق هر ترم در هر مقطع تحصیلی .-.
متاسفانه من زمانی که ذهنم ازاد نیست اصلا نمیتونم کتاب بخونم درنتیجه توی این یک ماه و خورده ای هیچ مطالعه نداشتم .
ولی وقت هایی که میخواستم حال و هوام عوض شه فرندز میدیم و سریال مدرن فمیلی رو هم تازه شروع کردم.
کدومش رو دیدید و نظرتون چیه ؟؟
یه سوال چرا یک اشتباه رو چندیدن و چندین مرتبه تکرار میکنیم چرا از این تجربیات گذشته مون درس نمیگیریم و خودمون رو ارتقا نمیدیم ؟؟
نمیدونم چرا مثلا یکیش در زمینه درس و تحصیله شما در هر مقطع تحصیلی هم که باشی فرقی نداره حتما برات پیش اومده که شب امتحان بشه و به خودت فوش بدی که چرا توی ترم نخوندی و چرا همش رو گذاشتی ویه الان......
مثلا من یکی خودم اول هر ترم هییییی به خودم میگم ، ما این ترم شروع قوی خواهیم داشت و.....
ولی بازم ادم جا میزنه و حریف تنبلیه نمیشه
نظرتون چیه باید چی کارکنیم ؟؟؟؟؟؟