ویرگول
ورودثبت نام
melikam
melikam
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

For what?

سلام،
اومدم یکم شلوغش کنمو برم....
بعضی واقتا درک و مفهوم زمان برام سخت میشه؛ و این دقیقا مثل این میمونه که میون یه عالمه آدم ایستادم و هیچی از حرف هاشون رو درک نمیکنم-نمیفهمم.
خیلی بده که نتونی جواب سوال هاشون رو بدی، کلمات از ذهنم دور میشن و تنها کاری که میتونم انجام بدم، فقط و فقط سکوت هست؛ همین!
خیلی چیز هارو دوست داشتم که بعد از مدتی از چشمم افتادن و دیگه برام ذره ای ارزش نداشتن!¡
اما فقط دوبار بود که نتونستم دو چیز رو فراموش کنم...
خاطراتی که اینجا و این لحظه میسازیم روزی همشون از بین میرن و دیگه هیچ اثری ازشون توی این دُنیآ باقی نمیمونه؛
...و ما در کل فقط دو راه برای زندگی کردن درون این دنیا داریم...¡!راه راست یا چپ!¡
درواقع مهم نیست چپ میری یا راست،مهم آدماییه که انتخاب میکنی توی این مسیر کنارت باشن... به نظرم اعتماد کردن چیز خیلی سختیه واقعا سخته و من خودم به شخصه به آدمایی اعتماد کردم که واقعا اصلا ارزششو نداشتن،اما بوده ادمی که واقعا آدمش باشه، میگیری چی میگم ک؟
یه دیالوگ تو یه فیلمی بود که میگفت:
«تمامِ عمرم احساسه تنهایی کردم!
به غیر از زمانی که با تو بودم..»
چقدر راست میگفت!
چقدر هممون یه نفر رو داریم که فقط کنار اون همه ی عالم و آدم و غصه هامونو یادمون میره…
خیلی سخته که اون یه نفرتو پیدا کنی اما نترس پیداش میکنی اون فقط مال توعه!
همه اینها به کنار من در مورد آدمایی که لیاقت خوبی کردنم بهشونو نداشتن دارم صحبت میکنم چون واقعا توی بدترین شرایط هم نباید به اعتماد و خوبی ها و اهمیت دادن های کسی،صدمه بزنی، نمیگم فلانی زندگیه خودشو داره به من چه یا فلان، خیلی آدمها این اخلاق چرتو دارن حتی چن نفر از خونواده ی خودم، اونا هم همینن من کاری ندارم به میزان دوست داشتنم چون دوست داشتن و اهمیت دادنی که دو طرفه نباشه اصلا خود خاریه....
بزرگترین قمارِ دنیا اینکه ریسک بکنی تا آدما کمکت کنن،درحالی که اونا فقط خودشونو میبینن اونا حتی به اینکه شما ممکنه ازین رفتارشون از کاراشون ناراحت بشید اهمیت نمیدن چون میدونن در نهایت شما فراموش میکنین و می بخشید درست مثل همیشه... اما این همیشه تا کی ادامه داره؟ میدونی که هیچ چیز توی این دنیا همیشگی نیست حتی روحت برای جسمت...!
وقتی در یخچالو باز بذاری، علاوه بر خودش، می‌خواد هوای اتاق رو هم خنک کنه.
چون کارشه...

ولی نمی‌تونه و نهایت موتورش از کار میفته. قصه‌ی ماهم درست مثل یخچاله.
می‌خوایم به همه خوبی کنیم،می‌خوایم همرو خوشحال نگه داریم، که باعث میشه حواسمون از خودمون پرت شه، و خودمونو دیگه یادمون میره.
آخرشم خودمون خار میشیم...
راستش چند وقته یه کتابیو شروع کردم چند روز پیش که داشتم میخوندمش به یه جمله قشنگ بر خوردم:«برای جلوگیری از فاجعه تلاش کنید تا هر کسی فقط به عنوان یک فرد محترم باشد و هرگز اجازه ندهید انسانی در حد یک بت پرستیده شود!»




For hitting with a hammer: 0.5 dollars For knowing the place of impact: 5.999 dollars!!!???

اعتمادلیاقتدوست داشتنتوجهدلنوشته
?‹ فردایی بنویس که شکل امروز نباشد. ^^ ›?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید