ویرگول
ورودثبت نام
ملیکا اجابتی
ملیکا اجابتی
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

معرفی فیلم کولت (Colette)

فیلم سینمایی کولت را به تازگی دیده‌ام. داستان زندگی نویسنده‌ای حدود قرن بیستم میلادی در فرانسه.

کولت که در روستا زندگی می‌کرد، با مردی حدود چهارده سال بزرگ‌تر از خودش ازدواج کرد و با هم به شهر آمدند. فیلم، زندگی آن‌ها را در سال‌های پی‌در‌پی نشان می‌دهد تا جایی که کولت خود را از بند مردی که فکر می‌کرد دوستش دارد، رها کرد. شاید هم فکر می‌کرد بدون او نمی‌تواند کاری انجام دهد.

افکاری که سال‌ها در ذهنش فرو رفته بود که او زن است و نمی‌تواند در آن جامعه خیلی کارها را انجام دهد، کم‌کم با ارتباطات جدید و افراد و افکارنویی که می‌شناخت و تجربه می‌کرد، فرو ریخت. کولت فهمید ویلی او را همچون سرمایه‌ای برای خودش نگه داشته بود تا از او بهره ببرد.

اما کولت بالاخره آزادی را پیدا کرد. او توانست به سمت آنچه می‌خواهد برود. تئاتر بازی کند و بالاخره کتابی با نام خودش چاپ کند. بدون آنکه حس ناکافی بودن و یا وابستگی داشته باشد.

قصه‌ی ترس و وابستگی، قصه‌ی زنان بسیاری است که از توانایی‌های خود بی‌خبرند. و افرادی چون زالو هر روز خون آن‌ها را به سود خود می‌مکند و همچنان در گوش‌شان نجوا می‌کنند که تو به تنهایی نمی‌توانی کاری انجام دهی. اگر مرا نداشته باشی خیلی چیزها را از دست می‌دهی. ترس و ترس و وابستگی، هر روز به آن‌ها تزریق می‌شود اما به قول کولت فکر کردی که همیشه در این قفس می‌مانم؟
فکر کردی روزی آزاد نمی‌شوم؟

و کاش تمام زنان مثل کولت آزاد شوند. آنچه می‌خواهند را پیدا کنند و باور کنند می‌توانند. برای انجام دادن و رسیدن نیازی به هیچ‌کس ندارند و خودشان کافی خواهند بود، اگر باور کنند. بند‌ها را باز کنند و به سمت آسمان بال بگشایند.

ملیکا اجابتی

فیلم سینماییکولتمعرفی فیلمآزادینویسنده
می‌نویسم و می‌خوانم تا در اقیانوس زندگی غرق نشوم. سایت: melikaejabati.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید