همراه کسی بودن به چه معناست؟

در قسمتی از کتاب باز همان خواب را دیدم، خواندم:

«به نظرم پیدا کردن دوست و همراه به معنی پیدا کردن خوشحالی با یکدیگر است. شب قبل به سختی درباره‌ی اینکه همراه کسی بودن به چه معناست، فکر کرده بودم. از بودن با اسکانک که فکر کردن به من خوشحالش می‌کرد، خوشحال بودم. خواندن داستان‌های مینامی‌ای که به من قول داده بود سعی کند خوشحال باشد هم خوشحالم می‌کرد. همچنین خوردن شیرینی‌های مادربزرگ و حرف‌زدن درباره‌ی کتاب‌ها با او، که بودن با من خوشحالش می‌کرد، خوشحالم می‌کرد. می‌خواستم با کی‌ریو هم خوشحالی را پیدا کنم. همراه کسی بودن به همین معنا بود.»

در همراهی با هم خوشحالی را پیدا کردن. چند بار این قسمت را می‌خوانم تا در عین سادگی، مفهومش را کاملن درک کنم. خوشحالی را در همراهی با کسی پیدا کردن.

معنای همراه کسی بودن در این است که خوشحالی را با او پیدا کنیم.

جمله‌ها را مزه مزه می‌کنم تا طعمشان را خوب بچشم. و به این فکر می‌کنم که مدتی است خیلی عاشق تنهایی شده‌ام. احساس می‌کنم با تنهایی به من بیشتر خوش می‌گذرد. دلم نمی‌خواهد ارتباط خاص یا زیادی با دیگران داشته باشم.

اما این قسمت از کتاب و بخش‌های قبلی که درباره‌ی این موضوع یعنی تنهایی و دوری از بقیه، همچنین همراهی و ارتباط با دیگران صحبت می‌کرد، مرا به فکر فرو برد.

دقیقن نانوکا (شخصیت اول کتاب) هم تنهایی را خیلی دوست دارد و فکر می‌کند در همین حالت همیشه خوشحال و راضی خواهد بود. اما طی اتفاقات و صحبت‌هایی می‌فهمد شاید باید یاد بگیرد چطور با دیگران ارتباط برقرار کرده و از این همراهی لذت ببرد!

کم کم به این نتیجه می‌رسد که همراهی‌های کوچک با دوستان بزرگ و کوچکش، خوشحالی را برای او به ارمغان می‌آورد. صحبت کردن، بازی کردن، شیرینی خوردن و همین کارهای کوچک اما در همراهی با دیگران برایش لذت بخش است.

من هم کمی به خودم و شرایطم نگاه کردم. به این علاقه تازه و شدیدم به تنهایی. شاید آنقدر همراهانی برای همه‌ی کارهایم داشته‌ام که اهمیت وجودشان را فراموش کرده‌ام.

فراموش کرده‌ام بودن کسی که با او خیلی راحت درباره‌ی افکارت حرف بزنی، چقدر لذت بخش است.

بودن همراهی در یک عصرانه‌ی ساده، بودن همراهی در گوش کردن به یک موسیقی، بودن همراهی برای شنیدن و خواندن نوشته‌هایم.

فراموش کردم که همین همراهی‌های کوتاه و کوچک است که می‌تواند مرا خوشحال و زنده نگه دارد.

و می‌توان مثل نانوکا افرادی را برای پیدا کردن خوشحالی با آن‌ها، انتخاب کرد. همراه کسی بودن به همین معناست!