صبحه، کولرمون سه روزی هست سوخته، من در حال بدی زندگی میکنم، چند روزی هست که شب رو به روز دوختم و هیچ کاری نمی کنم. فقط آشپزی، تو این چند روز فقط اشپزی کردم، همین! من کیم؟ من یه بلاگرم، یه بلاگر ولگرد که خورده به پست ویرگول! انگار رسمه که هر کی از سرویس ویرگول استفاده میکنه در مورد این سرویس می نویسه و به نوعی اعلام وجود میکنه، من؟ راستش رو بخواین تشکر هم ازم بر نمیاد از صفحه خالی ایجاد شده اش خوشم اومده تا الان،
من بلاگرم و در پی تجربه ام، پشیزی برای دانایی بدون تجربه ارزش قائل نیستم، والا ترین دانایی ها حتی. الان حرفی برای انتقال ندارم، اصلا فکر نمی کنم دارم چیزی رو منتقل میکنم، تنها چیزی که میدونم اینه که دلم میخواد یه جای بی نام و نشون باشم بنویسم، همین وبس به هیچ چیز دیگه ای فکر نکنم، من یه بلاگرم، این رو هر روز به خودم میگم
پی نوشت اول: دلم خواست بی نام و نشون باشم مشکلیه؟ نگران برندینگ ماجرا نیستم باور کنید رفقا! بچه های ویرگول ایمیلم رو دارین، در قالب عرف جامعه می نویسم تحت هیچ عنوانی ولی اسمم رو فاش نکنید این یه هشداره!
پی نوشت دوم: دوست داشتم یه پست بی سر و ته بنویسم، مثل زندگی الانم که نه سر داره و نه ته، راستش هیچ تعهدی به هیچ بنی بشری ندادم که مفید باشم برای این زندگی! برای همین کاری ندارم بعد از این نوشته چه اتفاقی می افته
پی نوشت سوم: میشه ببندم و مفید نباشم؟
پی نوشت چهارم: یادتون باشه من یه بلاگرم، در این نوشته یک سوال حق دارید بپرسید اونم اینه بلاگر بودن یعنی چی؟ من فقط به این نظر جواب مید بقیه نظر ها محترمن می فهمید چی میگم که؟
پی نوشت بعدی: دارم این مجموعه رو میبینم، اسم عکاسش یادم نیست، دارم اذیت میشم به خاطر دیدنش شما نمیشی؟